میراث پیامبر برای بشر

پیامبر، بنیانگذار اسلام است و امام ششم،پیشوای مذهب جعفری نام گرفته زیرا نقشی بسزا در تدوین میراث جدش ایفا نموده است. ما ضمن اعتقاد به نبوت حضرت محمد(ص) به همه پیامبران پیش از او معتقدیم و او را آخرین حلقه از رسولان الاهی و کتابش قرآن را معجزه جاوید و شریعتش را آخرین شریعت می دانیم. باور به نبوت او، چندان برای مان دشوار نبوده است زیرا آنچه از سیره او خواندیم،نشان از الهی بودن او داشت؛کسی که امّی و مکتب نرفته بود اما به تعلیم الاهی معلم همه عالمان تاریخ شد.سند نبوتش هم قرآن بود که هیچکس نتوانسته است در طول این چهارده قرن، مانندش را -و حتی سوره ای از آن را-بیاورد.پدر و مادرش را در کودکی از دست داد و این یتیم قریش، پدر همه امّت شد.چنان مردم را دوست داشت و غم هدایت شان را می خورد که خویش را در این راه به مشقت و رنج می افکند. اخلاقش چنان نیکو بود که خداوند او را أُسوه و الگوی همه مومنان معرفی نمود. نام مبارکش در قرآن با عنوان محمد چهار بار و با عنوان احمد یک بار و با توصیفاتی چون نبی ، رسول ، امی ، مبشّر ، نذیر، داعی الی الله و سراج منیر و…آمده است.یک سوره هم در قرآن به نام محمد است و باید..

پیامبر، بنیانگذار اسلام است و امام ششم،پیشوای مذهب جعفری نام گرفته زیرا نقشی بسزا در تدوین میراث جدش ایفا نموده است. ما ضمن اعتقاد به نبوت حضرت محمد(ص) به همه پیامبران پیش از او معتقدیم و او را آخرین حلقه از رسولان الاهی و کتابش قرآن را معجزه جاوید و شریعتش را آخرین شریعت می دانیم. باور به نبوت او، چندان برای مان دشوار نبوده است زیرا آنچه از سیره او خواندیم،نشان از الهی بودن او داشت؛کسی که امّی و مکتب نرفته بود اما به تعلیم الاهی معلم همه عالمان تاریخ شد.سند نبوتش هم قرآن بود که هیچکس نتوانسته است در طول این چهارده قرن، مانندش را -و حتی سوره ای از آن را-بیاورد.پدر و مادرش را در کودکی از دست داد و این یتیم قریش، پدر همه امّت شد.چنان مردم را دوست داشت و غم هدایت شان را می خورد که خویش را در این راه به مشقت و رنج می افکند. اخلاقش چنان نیکو بود که خداوند او را أُسوه و الگوی همه مومنان معرفی نمود. نام مبارکش در قرآن با عنوان محمد چهار بار و با عنوان احمد یک بار و با توصیفاتی چون نبی ، رسول ، امی ، مبشّر ، نذیر، داعی الی الله و سراج منیر و…آمده است.یک سوره هم در قرآن به نام محمد است و باید گفت قطب الخطاب تمامی قرآن،شخص شخیص اوست.

آن بزرگوار به تصدیق خدای مهربانش،اشرف مخلوقات و ممکنات بود و خدایش به وصف هائی او را ستود که دیگران را آنگونه نستود:"رسولی از خود شما به سوی تان آمد که رنج های شما بر او سخت است و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است١"؛"رسول خدا،الگوی نیکوئی برای شماست٢"؛"همانا تو دارای اخلاق عظیمی هستی٣"؛"سخنش جز وحی چیز دیگری نیست و از روی هوای نفس سخن نمی گوید٤"؛"روح الامین،آن را بر قلب تو فرود آورده است٥"؛او رسول خدا و پایان بخش انبیاء است٦"؛"و نفرستادیم تو را جز رحمتی برای جهانیان٧"… و این ماموریت ها را بر دوش او گذاشت:بیرون آوردن مردم از ظلمات (جهل، شرک و تفرقه) به نور ایمان"٨؛"تلاوت آیات الهی و تزکیه و تعلیم مردم"٩؛"بخشیدن امت و طلب آمرزش برای آنان"١٠؛"استقامت در راه ماموریت"١١؛ "رعایت عدالت در قضاوت"١٢؛ "امر به معروف و نهی از منکر"١٣؛دریافت زکات برای پاک کردن اموال و تامین نیازهای ضروری جامعه"١٤؛ "دعوت مردم به توحید از راه حکمت و موعظه نیکو"١٥و…

نعمت وجود پیامبراکرم(ص) آنقدر عظیم است که خداوندی که به خاطر کل نعمت های جهان بر بشر منت ننهاده اما بر بعثت چنین پیامبری بر مومنان منت نهاده است١٦. این نعمت عظیم، چنان مهربان به انسان ها و حریص نسبت به هدایت شان بود که از جان خود تا سرحد مرگ برای آنها مایه می گذاشت.خداوند از این ویژگی پیامبرش این گونه یاد می کند:"گویی ـ اگر آنها ایمان نیاورند ـ می خواهی خود را از غم و اندوه به جهت اعمال آنها، هلاک کنی!"١٧؛ در جای دیگر می فرماید:"ما قرآن را از آن بر تو نازل نکردیم که (از کثرت عبادت خدا و جهد و کوشش در هدایت خلق) خویشتن را به رنج و مشقت درافکنی١٨"! آری،این بود که فرمود:"خدا بر مؤمنان منت نهاد که رسولی را از میان خود آنان برانگیخت تا آیات الهی را بر آنان تلاوت و ایشان را از گزند تیرگی و تباهی تطهیر، و به کتاب و حکمت آگاهشان کند، گر چه پیش از آن در گمراهی آشکار بودند١٩"…

او پیامبر ما و الگوی ما در زندگی است. می پرسید: چگونه کسی که در چهارده قرن قبل می زیسته،می تواند الگوی انسان امروزی باشد؟ می گویم:بسیاری از ویژگی های انسانی، ثابت است و زمان در آنها تأثیری ندارد مثل اعتقاد،اخلاق و سلوک با دیگران. مطالعه زندگانی پیامبر ما نشان می دهد که آن بزرگوار، بهترین الگو برای کسانی است که می خواهند در راه خدا گام بزنند و به سعادت برسند. آن حضرت همه صفات خوبی را که یک انسان می تواند داشته باشد در خود داشتند و در ابعاد سه گانه اعتقادات، اعمال و کمالات اخلاقی،الگوی نیکو( اسوه حسنه)برای همه انسانهابودند. اندیشه توحیدی آن حضرت، ایمان، توکل، اخلاص، شجاعت، پاکی، صداقت، کار و کوشش، نظم و نظافت، زهد و تقوا، محبّت و مهربانی، عفو و بخشش، همت عالی، استقامت و شکیبایی، هوشیاری و درایت، توجّه به خدا، تسلّط بر حوادث، پایداری در سختی ها و…از جمله اموری است که مسلمانان باید از پیامبر خود الگو و سرمشق بگیرند…

آری، الگوی شخصیتی ما پیامبراکرم(ص) است.انسان، به اخلاق است که انسان است وگرنه انسان نیست آن کس که چهره آدمی دارد اما از آدمیت نشانی ندارد. صفات درونی و بیرونی انسان که در او نهادینه شده و شخصیت او را می سازد ، اخلاق نام می گیرد؛هم خوی‌ های نیکو و پسندیده مانند جوانمردی و دلیری و هم خوی‌های زشت و ناپسند همچون فرومایگی و بزدلی؛هم اخلاق فردی همچون صبر و شجاعت و هم اخلاق اجتماعی مثل تواضع و ایثار. هدف بعثت پیامبران،اصلاح اخلاق انسانهاست تا آنها را به مکارم اخلاق مزین کنند.پیامبر(ص) در احادیثی، خود را مأمور به مکارم اخلاق، معرفی نموده است٢٠؛ و در روایات اهل بیت(ع) نیز از مکارم الأخلاق، سخن به میان آمده است٢١؛از این رو اخلاق، جایگاهی بس متعالی یافته است.اصولاً اخلاق با آموزه ها و عمل پیامبر(ص)به کمال رسید بطوریکه وقتی بخواهند از اخلاق کسی تعریف کنند می گویند: اخلاقش، محمدی است!سعدی هم به نیکی در باره او گفته :حَسُنَتْ جَمیعُ خِصالِهِ/صلّوا علیه و آلِه٢٢: همه خصال او زیبا و نیکو بود، براو واهل بیتش درود فرستید!

گوشه ای از سجایای اخلاقی آن حضرت: کارهای شخصی اش را خود انجام می داد:خود کفش خود را می‌دوخت و لباس خود را وصله می‌زد وگوسفند را خود می‌دوشید؛با بردگان، هم غذا می‌شد؛ بر زمین می‌نشست؛ حیا مانعش نمی‌شد که نیازهای خود را از بازار تهیه کند؛ به توانگران و فقرا دست می‌داد و دست خود را نمی‌کشید تا طرف دست خود را بکشد؛ به هرکس می‌رسید، چه بزرگ و چه کوچک، سلام می‌کرد؛اگر چیزی تعارفش می‌کردند، آنرا تحقیر نمی‌کرد، اگرچه یک خرمای پوسیده بود؛ کم خرج، کریم الطبع و خوش معاشرت بود؛ بدون اینکه قهقهه کند، همیشه تبسّمی بر لب داشت؛بدون اینکه چهره درهم کشیده باشد، همیشه اندوهگین به نظر می‌رسید؛ بدون اینکه از خود ذلتی نشان دهد، همواره متواضع بود؛ بدون اینکه اسراف ورزد، سَخیّ بود؛ بسیار دل نازک و مهربان بود؛ هرگز دست طمع بسوی چیزی دراز نکرد؛ هنگام بیرون رفتن از خانه، خود را در آینه می‌دید؛ هیچ وقت به خاطر ظلمی که به او می‌شد در صدد انتقام بر نمی‌آمد٢٣…

راز اخلاق الاهی، پروا داشتن از خداست؛ انسان هماره در معرض غفلت و فراموشی خداست،یک تذکر او را هوشیار می کند که خدا را مراقب باش(راقب الله)؛بدان که در محضر خدایی و او تو را می بیند؛ در محضر او، دغل مکن؛ ریا مَوَرز؛ خطا مَرو ؛ جفا مکن! به هوش باش که خدایت تو را به تزکیه نفس فرا خوانده و فرموده است:"قَد اَفلَحَ من زَکّیٰها و قَد خاب من دسّیٰها"٢٤؛ رستگار شد هر کس نفس خود را تزکیه کرد و نومید و محروم گشت آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخت.حسن خلق آن چنان دارای اهمیت است که گاهی در تعریف دین قرار می گیرد.کسی خدمت پیامبر خدا(ص)آمد و پرسید: یا رسول الله! دین چیست؟ فرمود: حُسن خُلق. از سمت راست آمد و پرسید: دین چیست؟ فرمود: حُسن خُلق. پس از سمت چپ و از پشت سر آمد و همان سوال را تکرار کرد و حضرت همان جواب را داد٢٥. و در حدیثی دیگر فرمود: خوش اخلاقی، نیمی از دین است٢٦(اَلخُلُقُ الحَسَنُ نِصفُ الدّینِ).

نگاه به جلوه ها و نمادهای برجسته اخلاقی و الگو گرفتن از آنان،از بهترین شیوه های تربیت اخلاقی است؛ از همین رو خداوند همه چشم ها را به سوی پیامبر(ص)خیره می کند و می فرماید در اخلاق به او تأسّی کنید که او بهترین الگوست(لقدکان لکم فی رسول الله أُسوة حسنة)٢٧؛ آیا اگر کسی از نظر اخلاقی واجد والا منشی و نیک سیرتی آن هم در مقیاسی بزرگ نمی بود،می توانست چنین تحول عظیمی را در جهان به وجود آورده و آئینش پانزده قرن ادامه یافته و اکنون نزدیک دو میلیارد پیرو داشته باشد؟! بیهوده نیست که خدایش، او را این گونه می ستاید:" همانا تو دارای خُلق های عظیمی هستی"(إنّک لَعلیٰ خُلُقٍ عظیم)٢٨.این نشان دهنده جایگاه محوری اخلاق نیکو در اسلام است. چنانچه امام حسن مجتبی(ع) فرمود: " بهترین خوبی، اخلاق خوب است٢٩". گاهی هم حسن خلق در تعریف ایمان قرار می گیرد.امام باقر(ع)فرمود:کامل ترین مؤمنین از جهت ایمان نیکوترین آنان از نظر اخلاق است(إنَّ أکمَلَ المُؤمنینَ إیماناً أحْسَنَهُم خُلْقاً٣٠)و امام صادق(ع) فرمود:"چهار خصلت است اگر در کسی باشد ایمانش کامل می شود، اگرچه از سر تا پایش گناهانی باشد، این گناهان چیزی از او نمی کاهد؛ فرمود: و آن چهار چیز: صدق و ادای امانت و حیا و حسن خلق است٣١"…میراثی که او برای بشریت به جا گذاشت، چنان عظیم است که در توصیف نمی گنجد.

———————

١.توبه/.١٢٨ ٢.احزاب/٢١. ٣.قلم/٤. ٤.نجم/٣و٤. ٥.شعراء/١٩٣. ٦.احزاب/٤٠. ٧.انبیاء/١٠٧. ٨.ابراهیم/١. ٩.جمعه/٢. ١٠.آل عمران/١٥٩. ١١.هود/١١٢. ١٢.مائده/٤٢. ١٣.اعراف/١٥٧. ١٤.توبه/١٠٣. ١٥.نحل/١٢٥. ١٦.آل عمران/١٦٤. ١٧.شعراء/. ١٨.طه/٢. ١٩.آل عمران/١٦٤. ٢٠.قلم/٤. ٢١.مجمع البیان طبرسی٣٣٣/١٠. ٢٢.سعدی، گلستان. ٢٣.طباطبائی، سیرة النبی(ص). ٢٤. شمس/٩-١٠. ٢٥.میزان الحکمه، ح٥٠. ٢٦.خصال١٧/١. ٢٧. احزاب/٣٣. ٢٨. قلم/٤. ٢٩.خصال/٢٩. ٣٠.کافی٩٩/٢،باب حسن خلق. ٣١.همان

۶۵۶۵