ماه: نوامبر 2022

چه کسانی به تحریف قرآن باور داشتند؟

با این وصف برخی از پژوهشگران در سنت شیعه شناسی غربی تأکید دارند که این عقیده رکنی از تشیع قدیم باطنی بوده است. برخی از این محققین محترم در نوشته های اخیرشان بر این نکته تأکید کرده اند که عقیده به باطنی گرایی در قرآن و دفاع از تفسیر باطن در برابر تفسیر ظاهر قرآن از آنجا نشأت گرفت که در مصحف عثمانی تحریف صورت گرفته بود و نام های اهل بیت پیامبر و به ویژه امیر المؤمنن (ع) از قرآن حذف شده بود و چون درک درست و بی خطای قرآن تحریف شده ممکن نبود بنابراین شیعیان به اندیشه تفسیر باطن قرآن روی آوردند تا با “معرفت رجال” قرآن دین را که همانا معرفت رجال است بشناسند. این سخن بی گفتگو با شواهد تاریخی سازگار نیست. پیشینه عقیده به باطن گرایی برای قرآن کهنتر از عقیده به تحریف قرآن نزد شیعه است. تنها نیم نگاهی به کتاب های ملل و نحل مؤید این سخن خواهد بود.
اینجا سخنی از ابوبکر باقلانی در انتصار را نقل می کنم که به درستی تأکید می کند شیعیان متقدم برخلاف شماری محدود از معاصران باقلانی مطلقا قائل به تحریف قرآن نبوده اند. عبارت او از این قرار است:
فإن قالوا: قد نقلت الشّیعة، وببعضُهم تثبُتُ الحجَّة ُ عن مثلهم..

خطر تعلیق دیپلماسی

روزگاری نه چندان دور و تا پیش از استقرار دولت «جوبایدن» در کاخ سفید، اروپائیان سه راهکار را در واکنش به خروج یکجانبه دولت «دونالد ترامپ» از برجام دنبال می‌کردند: کنترل خشم تهران؛ محکوم کردن یکجانبه‌گرایی واشنگتن در خروج از برجام و سرانجام تلاش برای حفظ توافق هسته‌ای در خدمت به اعتبار بین المللی اروپا به عنوان قطب مستقل از امریکا.‌ در این‌حال اروپائیان همه تلاش خود را به‌کار گرفتند که از یک‌سو پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل‌متحد باز نگردد. از سوی دیگر در برابر واکنش اعتراضی تهران ایستادگی کنند. آنان معیارهای دوگانه‌ای را دنبال می‌کردند؛ در حالی‌که نابودی برجام را سبب گسترش بی‌اعتمادی در جامعه جهانی به توافق‌ها و پیمان‌های بین‌المللی می‌خواندند، اما لغو تحریم‌ها علیه ایران را نیز عامل بی‌ثبات کننده و گسترش ناامنی در منطقه به حساب می‌آوردند. از همین رو «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه وقت ایران به تلخی و در انتقاد از اروپائیان گفته بود: سه کشور اروپایی(آلمان، فرانسه و بریتانیا) پشت نقابی که به چهره زده‌اند، همدست ترامپ و نتانیاهو هستند.
خوب یا بد، هرچه بود، دروازه‌های دی..

از لیون تا دوحه؛ خاطره‌ای از یک مسابقه

این مسابقه که از آن به عنوان «مادر تمام بازی‌ها»و «سیاسی‌ترین بازی تاریخ جام جهانی» نام برده شده ‌است با پیروزی ۲ بر ۱ ایران به پایان رسید و نخستین پیروزی این تیم در تاریخ جام‌های جهانی به شمار می‌رفت.
ماجرای خاطره‌ من اما از این قرار است که طی سال‌های مأموریت فرهنگی‌ام در قطر (١٣٨٢- ١٣٧٦)، چندین رویداد فرهنگی بزرگ و تاریخی در زمینه‌های مختلف اتفاق افتاد. یکی از آن‌ها رویدادِ دعوت و میزبانی از «سید محمدحسین طباطبایی» قاری و حافظ قرآن خردسال کشورمان و دیگری بازی فوتبال ایران و آمریکا در سال ١٩٩٨ بود که این دو اتفاق به صورت اتفاقی(!!)، همزمان به وقوع پیوستند.
ماجرای نخستِ آن روز، دعوت از سید محمد حسین طباطبایی «کودکِ نابغه»، یکی از رویدادهای منحصر به فردی بود که در عرصه روابط و تعامل دینی و مذهبی با کشورهای خلیج فارس برایمان پیش آورد. محمدحسین آن زمان، یعنی ۱۸ محرم ۱۴۱۹، یک کودک شش‌ساله بود. آمدن او با مشکلات زیادی همراه شد. به دلیل کم سن و سال بودن، باید والدینش وی را همراهی می‌کردند. پدرش هم برای حضور او شرایط سختی گذاشته بود که البته حق داشت. بالاخره همه شرایط را پس از مذاکرات فشرده..

تاریخ نگاری بابیه

حرکت بابیه یک حرکت ویژه ای است که همزمان مبتنی بر بحران های اقتصادی و سیاسی، شماری از آموزه های دینی، بهره گیری از تشکل روحانی و مذهبی در جامعه با رویکردهای خاص فرقه گرایانه و سیاسی علیه حکومت مرکزی است. این ویژگی های امکان مشارکت قشرهایی از نخبگان را همزمان با پیوستن فقیران و همین طور شماری از متدینین غالی و افراطی فراهم می کند. در ایران، پیدایش مذاهب در قالب ها و به صورت های مختلف وجود داشته و طی قرون دوم تا پنجم، چندین فرقه متفاوت شکل گرفته است. می دانیم تغییرات مذهبی و فرقه ای ـ که خود محصول بحرانهای فکری و اجتماعی و اخلاقی و نیز اقتصادی است ـ اغلب به دلیل برهم زدن نظم اجتماعی ـ سیاسی، با مخالفت دولت ها روبرو می شده است. ایجاد این تقابل هم به نفع آنهاست و هم به ضررشان. پیشرفت کار بستگی به سیر تحولات دارد. البته نمونه هایی هم داریم که دولتی مدافع تغییر بوده یا پادشاهی خاص در این زمینه موضع مثبت داشته و هماهنگی با بانی فرقه هم می شده است.
از زمانی که ابومسلم به دست منصور عباسی کشته شد، جریان های ایرانی در همان فضای شیعی و مهدویتی که پدید آمده بود، به اسم فاطمه دختر ابومسلم ـ یک جور ..

روشنفکری دینی و تاریخنگاری اندیشه

این شناخت درک ما را از تحول تاریخی فهم های دینی ارتقا می دهد. اگر خواهان اجتهاد در اصول و فروعیم و اگر می خواهیم درک درستی از دیالکتیک “نص” و “تاریخ” و سهم مقتضیات زمان و مکان در فهم فقیهان و متکلمان از دین و منابع دینی داشته باشیم چاره ای نداریم الا اینکه به تاریخ مراجعه کنیم. قرآن را در بستر تاریخی عصر نزول و سیره پیامبر اکرم (ص) ببینیم و تعامل صحابه و تابعین و نسل های بعدی را در مواجه با قرآن و وحی، پیامبر و سنتش، معنای شریعت و نسبت آن با امر دولت و قدرت دینی بفهمیم. شناخت خود را از عوامل بروز و تحول دانش های دینی به ویژه آنچه در نسبت با امر شریعت و قدرت دینی شکل گرفت مانند فقه و مذاهب آن، دانش اصول و همچنین مکاتب تفسیری به درستی اصلاح کنیم. تحول فکر و فهم دینی را بفهمیم. همه اینها نیازمند تخصص در تاریخ است. آشنایی عمیق با منابع تاریخی و متون است. باید به شکل تخصصی در تاریخ کار کرد.
در حوزه های علوم دینی ما امروزه کسانی هستند که به ارزش مطالعات تاریخی پی برده اند و از آن در بحث های فقهی و اصولی و رجالی خود بهره می برند (از اعلام معاصر اینجا یادی نمی کنم. اما از درگذشتگان باید از اس..

پدران مجرد و نکات مهم برای تربیت فرزند دختر

تاریخ آخرین آپدیت j F Y
شاید برای بسیاری پدران پیش آید که به دلایل مختلفی مانند جدایی، فوت همسر یا سفر او ناچار باشند مسئولیت فرزند دختر خود را به تنهایی به دوش کشند. شاید تربیت و رفتار با فرزند دختر برای پدران مجرد در ابتدای کمی گیج کننده باشد اما با دانستن نکاتی این راه هموار می شود. در مقاله امروز به نکات مهمی در ارتباط با تربیت فرزند دختر توسط پدران مجرد خواهیم پرداخت.
نکات مهم ارتباطی برای پدران مجرد در ارتباط با تربیت داشتن یک رابطه ایده آل با فرزند دختر می تواند برای پدران مجرد بسیار مهم باشد. در ادامه با راهکارهای ایجاد یک رابطه قوی با فرزند دختر اشاره می شود:
ارتباط قوی با او داشته باشید یکی از اولین نکات مهم برای پدران مجرد این است که برای موفقیت در تربیت فرزند دختر خود، با او رابطه ای قوی تشکیل دهند. ایجاد این رابطه می تواند با صحبت در مورد وقایع روز شروع شود. از او بخواهید در مورد روز خود با شما صحبت کند. اگر فرزندتان در ابتدا علاقه ای نشان نداد به او زمان دهید و در تلاش خود پیگیر باشد. این کار نشان می دهد برای او اهمیت قائل هستید. ایجاد یک راه ارتباطی خوب با فرزندتان م..

آیا می توانید سیستم ایمنی بدن خود را تقویت کنید؟

آیا سیستم ایمنی قوی راه حل بیماری است؟ آیا می توانیم با تقویت پاسخ ایمنی خود را خوب نگه داریم؟
به نوعی و نه واقعا.
سیستم ایمنی خود را به عنوان یک سیستم امنیتی خانگی برای بدن خود در نظر بگیرید. پوست و غشاهای مخاطی دست نخورده برخی از باکتری‌ها و ویروس‌ها را از خود دور می‌کنند، همانطور که یک حصار در اطراف خانه شما را از بیشتر مزاحمان ناخواسته دور نگه می‌دارد. هنگامی که میکروب‌ها وارد بدن می‌شوند، سیستم ایمنی وارد عمل می‌شود و شروع به بیرون آوردن آنتی‌بادی‌ها و رساندن گلبول‌های سفید خون به محل عفونت می‌کند، مانند یک سیستم هشدار خانگی که به محض شکسته شدن محیط خانه، هشداری را به صدا در می‌آورد. با فرض اینکه سیستم دزدگیر شما می تواند به طور خود به خود تله هایی به سبک خانه تنهایی برای هر سارق احتمالی ایجاد کند و ایجاد کند.
اگر می خواهید امنیت را در اطراف خانه خود تقویت کنید، منطقی است که سیستم هشدار خود را تقویت کنید. اما اگر بیش از حد آن را تقویت کنید – برای مثال برنامه‌ریزی کنید که هر بار که دری باز می‌شود پاسخ دهد – سیستم امنیتی شما ممکن است دفعه بعد که مواد غذایی را به خانه می‌آورید با ..

آخرش چه می شود؟

شما اگر در برابر اعتراضات مسالمت آمیز از خود خشونت به خرج دهید:
اولا: معترضان کینه به دل می گیرند.
ثانیا، بتدریج ترس شان از خشونت شما زایل می شود و این برخوردها برایشان عادی می شود.
ثالثا، احساس شجاعت و غرور می کنند.
رابعا، دیگران هم بتدریج به آنان می پیوندند.
خامسا، اعتراضات در زندگی همگان نهادینه و پایدار می شود و به بخشی از زندگی روزمره شان تبدیل می شود و به شکل دیرپایی در طی زمان ادامه می یابد. بنابراین بر خلاف تصور، برخورد با معترضان و جلوگیری از حق قانونی آنان اعتراض ها را “جمع” نمی کند بلکه “کشدار” می کند. در واقع همچون «دوئل» بازانی می شوید که بدون سلاح در گِل به نبرد خود ادامه می دهید. “دوئل در گِل” ادامه دار ترین نوع مواجهه است چون هیچیک نمی تواند دیگری را از بین ببرد. البته ممکن است گفته شود که اگر برخورد نکنیم موج گسترش می یابد. در پاسخ می توان گفت:
اولا، بیان اعتراض از خشم می کاهد و در صورت رسیدگی به مطالبات احتمال کشدار بودن را می کاهد.
ثانیا، عدم برخورد، احساس همدلی بین طرفین را بیشتر می کند. در هنگامه «دوئل در گِل» شفقت، «راه حل» مناسبی است و خشونت، «نا راه حل».
ثالثا،..