آقای کیروش، مردم صاحب تیم ملّی هستند

مشهور است که یک سرمرّبی موفّق فوتبال می تواند مدیر ارشد اجرایی موفّق یک شرکت تجاری یا تولیدی هم باشد، چرا که سرمربّی گاهی باید در بحرانی ترین موقعیّت ها و در کوتاه ترین زمان بهترین تصمیم ها را بگیرد تا شرکت سرپا و برقرار بماند وگرنه همه چیز از دست خواهد رفت.
اینکه کیروش تقصیر باخت سنگین ۶ بر ۲ مقابل انگلیس را به تماشاگران ایرانیِ مخالف تیم ملّی حاضر در ورزشگاه نسبت می دهد نشانه ی فرار او از مسئولیتی است که به عهده دارد.
در شرکت ها همیشه بحران به وجود می آید. بحران هایی که اغلب از بیرون تحمیل می شوند و کارکنان تسلّطی بر آن ندارند. برای مثال گاه صاحبان و سرمایه گذاران شرکت در جلسات خود تصمیمی می گیرند که از نظر کارکنان درست نیست و می تواند نتایج زیانباری داشته باشد. حال وظیفه ی کارکنان و مدیر ارشد اجرایی شرکت چیست؟ آیا باید یا قهر و کم کاری ثابت کنند که آن تصمیم غلط بوده!؟ یا با افزایش بهره وری و کارآمدی و دستیابی به نتایج بهتر باعث بهبود شرایط بحرانی شوند که دلیل آن تصمیم نامطلوب توسط صاحبان شرکت بوده!؟ کدام یک می تواند در دراز مدت به نفع کارکنان و همین طور سرمایه گذاران این شرکت فرضی..

مشهور است که یک سرمرّبی موفّق فوتبال می تواند مدیر ارشد اجرایی موفّق یک شرکت تجاری یا تولیدی هم باشد، چرا که سرمربّی گاهی باید در بحرانی ترین موقعیّت ها و در کوتاه ترین زمان بهترین تصمیم ها را بگیرد تا شرکت سرپا و برقرار بماند وگرنه همه چیز از دست خواهد رفت.

اینکه کیروش تقصیر باخت سنگین ۶ بر ۲ مقابل انگلیس را به تماشاگران ایرانیِ مخالف تیم ملّی حاضر در ورزشگاه نسبت می دهد نشانه ی فرار او از مسئولیتی است که به عهده دارد.

در شرکت ها همیشه بحران به وجود می آید. بحران هایی که اغلب از بیرون تحمیل می شوند و کارکنان تسلّطی بر آن ندارند. برای مثال گاه صاحبان و سرمایه گذاران شرکت در جلسات خود تصمیمی می گیرند که از نظر کارکنان درست نیست و می تواند نتایج زیانباری داشته باشد. حال وظیفه ی کارکنان و مدیر ارشد اجرایی شرکت چیست؟ آیا باید یا قهر و کم کاری ثابت کنند که آن تصمیم غلط بوده!؟ یا با افزایش بهره وری و کارآمدی و دستیابی به نتایج بهتر باعث بهبود شرایط بحرانی شوند که دلیل آن تصمیم نامطلوب توسط صاحبان شرکت بوده!؟ کدام یک می تواند در دراز مدت به نفع کارکنان و همین طور سرمایه گذاران این شرکت فرضی باشد؟

اینکه بخش قابل توجهی از مردم علاقه ای به این تیم ندارند یک بحران مهم است. مردم صاحبان و سرمایه گذاران این تیم هستند و بدون مردم این تیم به قول جواد خیابانی "دوزار" هم نمی ارزد. اما این دلیل بر کم کاری کیروش و بازیکنان تیم نمی شود. اینجا درست همان موقعیتی است که کیروش باید به بازیکنانش توضیح می داد که هیچ چیز جز یک نتیجه ی آبرومندانه نمی تواند به بهبود وضعیت کمک کند. اما کیروش این کار را نکرد یا نتوانست انجام دهد و بعد از بازی دلیل باخت را ناراحتی تماشاگران در ورزشگاه و تشویق تیم انگلیس توسط آنها دانست!

امیدوارم در بازی با ولز کیروش به وظیفه ی خود به درستی عمل کند و بتواند این انگیزه را در تیم به وجود بیاورد که آنچه شاید بتواند شما را اندکی از خشمِ صاحبان اصلی این تیم نجات بدهد، برنامه ی درست و تلاش برای اجرای کامل آن است تا نتیجه حاصل شود. در این صورت ممکن است بتوانند توجّه مردم ناراضی را جلب کنند. در غیر این صورت این تیم همانند یک شرکت راهی جز اعلام ورشکستگی نخواهد داشت.
۶۵۶۵