حادثه تروریستی شیراز و آزمون اطلاع رسانی

در این روزها که جامعه بستر رویدادهای بسیار است اگر قرار باشد خبری توسط رسانه ها منتقل و منتشر شود انتظار می رود که صادقانه باشد. البته قابل درک است که رسانه ها ممکن است قادر نباشند همه ی اخبار و تحولات را منعکس کنند اما انتظار می رود در اخباری که منتقل می کنند حقیقت را فدای منفععت و یا حتی مصلحت نکنند. رسانه ها برای رسیدن به این تراز باید از آسیب های شایع در حوزه فعالیت خود دور بمانند:
۱) تناقض ، مبهم و پراکنده گویی
تناقض و یا مبهم و پراکنده گویی که معمولا منجر به اصلاح و انکارهای بعدی می شود به ارزش و اعتبار خبری رسانه ها آسیب می زند. فرقی هم نمی کند که این تناقض ها و یا مبهم گویی ها ناشی از دستپاچگی و اشتباه باشد یا ناشی از سردرگمی و یا حتی رفتار غیر حرفه ای. از همین گونه است که در عرض چند ساعت که از حادثه تروریستی شیراز گذشته است روایتهای مختلفی از رسانه ها تاکنون منتشر شده است:
الف) تعداد تروریست ها: رسانه ها و حتی بعضی از مسئولین در عرض چند ساعت از گذشت حادثه تعداد تروریست ها را متفاوت اعلام کردند. خبرگزاری ایسنا تعداد مهاجمان را چهار نفر، تسنیم و ایرنا و خبرگزاری میزان که وابس..

در این روزها که جامعه بستر رویدادهای بسیار است اگر قرار باشد خبری توسط رسانه ها منتقل و منتشر شود انتظار می رود که صادقانه باشد. البته قابل درک است که رسانه ها ممکن است قادر نباشند همه ی اخبار و تحولات را منعکس کنند اما انتظار می رود در اخباری که منتقل می کنند حقیقت را فدای منفععت و یا حتی مصلحت نکنند. رسانه ها برای رسیدن به این تراز باید از آسیب های شایع در حوزه فعالیت خود دور بمانند:

۱) تناقض ، مبهم و پراکنده گویی

تناقض و یا مبهم و پراکنده گویی که معمولا منجر به اصلاح و انکارهای بعدی می شود به ارزش و اعتبار خبری رسانه ها آسیب می زند. فرقی هم نمی کند که این تناقض ها و یا مبهم گویی ها ناشی از دستپاچگی و اشتباه باشد یا ناشی از سردرگمی و یا حتی رفتار غیر حرفه ای. از همین گونه است که در عرض چند ساعت که از حادثه تروریستی شیراز گذشته است روایتهای مختلفی از رسانه ها تاکنون منتشر شده است:

الف) تعداد تروریست ها: رسانه ها و حتی بعضی از مسئولین در عرض چند ساعت از گذشت حادثه تعداد تروریست ها را متفاوت اعلام کردند. خبرگزاری ایسنا تعداد مهاجمان را چهار نفر، تسنیم و ایرنا و خبرگزاری میزان که وابسته به قوه قضائیه است آن ها را سه نفر و صدا و سیما در برنامه ای زنده و کیهان نیز آن ها را دو نفر اعلام کردند. در آخر هم اعلام گردید که همه ی این گزارش ها اشتباه بوده و مهاجم فقط یک نفر بوده است.

ب) نحوه وقوع حادثه: در حالی که خبرگزاری ایرنا در تشریح نحوه حمله مدعی شده بود مهاجمان با خودروی پژوی ۴۰۵ به شاهچراغ رفته و از ورودی خیابان ۹ دی وارد حرم شده اند و دو نفر از آن ها در همان ابتدا دستگیر شده اند و ایسنا و کیهان هم دستگیری دو نفر را تایید کرده بود، صدا و سیما به روایتی دیگر مدعی شده بود که یک مهاجم در ابتدا و دومی که در گوشه ای از حرم مخفی شده بود متعاقبا دستگیر شده است. بر خلاف همه این ها بعدا اما اعلام گردید که مهاجم که فقط یک نفر بوده پس از اصابت یک و سپس سه گلوله دستگیر شده است.

ابهام ها و تناقض ها محدود به این ها نبود، در مصاحبه ای که شبکه دو تلویزیون انجام داد کسی که به عنوان شاهد اتفاق صحبت می کرد ادعا نمود که مهاجم بر چهره نقاب داشته است و حتی در تشریح جزئیات آن گفت که نقابش سیاه رنگ بوده، در حالی که فیلمی که بعدا از ورود مهاجم نمایش داده شد و فیلمهای بعدی، او را فاقد نقاب نشان داد. البته مصاحبه شونده که می گفت برای زیارت و احتمالا در زمان نماز مغرب و عشا مشرف شده بود اشتباه دیگری هم در رابطه با زمان کرد و گفت اتفاق همزمان با نماز مغرب و عشا در حدود ساعت هفت و نیم بوده است، در حالی که همه گزارش ها ساعت پنج و چهل و سه دقیقه را مخابره کرده بودند که با اوقات شرعی شیراز نیز همخوانی دارد.

ج) وضعیت مهاجم پس از دستگیری: پیشتر از این رئیس کل دادگستری استان فارس اعلام کرده بود که فرد دستگیر شده تحت بازجویی قرار دارد و این خبر را سردار حبیبی فرمانده انتظامی استان فارس نیز داده بود و گفته بود که عامل این حمله مجروح و دستگیر شده و عوامل مربوطه در حال بازجویی از وی هستند. اما ساعاتی بعد و بر خلاف این اظهارات، اسماعیل محبی پور معاون سیاسی امنیتی و اجتماعی استانداری فارس گفت که حال عمومی تروریستی که عملیات انتحاری در حرم مطهر شاهچراغ انجام داد وخیم بوده و تاکنون مورد بازجویی قرار نگرفته است. اگر چه فیلمی که از لحظه دستگیری ضارب پخش شد نشان دهنده اصابت ضربه به سرش در لحظه دستگیری بود ولی فیلمی که بعدا از ضارب لحظاتی پس از دستگیری وی منتشر شد او را بر روی زمین در حالی که قادر به درک صحبت ها بود نمایش داد، به گونه ای که سعی می کرد در دوربین دیده نشود و به درخواست فیلمبردار صورتش را چرخاند. طبیعتا ضارب که تسلیم نشده بود پس از اصابت گلوله دستگیر شده بود و اگر چه در فیلمهای اولیه وضعیت سر و صورت و حتی بالا تنه ی او دیده می شد، قابل پیش بینی بود که آسیب دیده باشد. اما استفاده از عنوان «عملیات انتحاری» برای این عملیات تروریستی نیز جای ایراد داشت زیرا عامل عملیات انتحاری تمهیدات لازم را برای کشتن خود در انتهای عملیات ( مانند کمربند انفجاری) از قبل آماده کرده و همراه می آورد و خود را با آن می کشد.

سوای اینها خبر موفقیت آمیز نبودن تلاش ها برای زنده نگهداشتن او را هم بعضی از خبرگزاری ها و کانال های خاص پیش از منابع رسمی اعلام کردند.

۲) ضعف عدالت رسانه ای

بارها دیده ایم که بعضی از خبرگزاری ها و حتی بعضی از روزنامه ها به اخبار محرمانه ای دسترسی دارند که گاه ممکن است مخاطب فکر کند که آن ها نمایندگی رسمی بعضی از محافل داخل نظام را بر عهده دارند. در فضای رسانه ای دنیا این موضوع به گونه ای دیگر وجود دارد و ناشی از نشت اخبار محرمانه از طریق عوامل نفوذی امنیتی و یا همکاری عناصر است که اولا محدود به یک مسیر برای نشت اطلاعات است و ثانیا زیاد تکرار نمی شود اما در کشور ما وضع به گونه ای دیگر است. بارها شاهد بوده ایم انتشار اخباری که این به اصطلاح از ما بهتران خبر دارند با دیپلماسی رسمی کشور همخوانی نداشته و حتی به منافع ملی آسیب زده است. نکته ی جالب در رابطه با این گروه مصونیت آن ها از پیگیری دستگاه دیپلماسی و مراجع نظارتی است.

به جز این ها، تعدادی کانال خبری در فضای مجازی هم هست که با انتساب به برخی دستگاه های رسمی به نشر اخبار خاص مشغولند. این کانال ها نه تنها خود را منتسب معرفی می کنند که از اسم و نشانه رسمی و قانونی آن ها نیز استفاده می کنند و با داشتن صدها هزار عضو سالهاست که به طور چشمگیری فعالیت دارند. اخباری که در این کانال ها منتشر می شود اخباری متفاوت است که اگر در دیگر رسانه ها منتشر شود برایشان ممکن است دردسر ساز شود. به عنوان مثال در حالی که این روزها کشور ما متهم به ارسال پهپادهایی به روسیه است که روسیه از آن ها در جنگ با اوکراین استفاده کرده است و این موضوع ممکن است پیامدهایی برای منافع ملی داشته باشد و نماینده رسمی دیپلماسی خارجی کشورمان این موضوع را انکار کرده است این کانال ها به شکل تعجب آوری به دامن زدن به این موضوع مشغولند. اگر چه سه روز قبل روابط عمومی سپاه اعلام کرد که این نهاد هیچ گونه کانال رسمی در شبکه های اجتماعی ندارد و این ها جعلی هستند اما هنوز همه ی این کانالها به فعالیت خود ادامه می دهند. این کانال ها نه تنها راههای دسترسی به خود را معرفی کرده اند که بعضا آگهی نیز می پذیرند، بنابر این دسترسی به آن ها سخت نیست. اگر چه داشتن کانال در فضای مجازی ممکن است اساسا فاقد اشکال باشد اما ادامه فعالیت این کانال ها این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا امکان برخورد با این کانال های جعلی وجود ندارد؟

۳) استدلال و تحلیل ضعیف و بهره برداری غیر حرفه ای از موضوع

واقعیت این است که رسانه های خبری را نمی توان بی موضع تصور کرد. بی طرف نبودن رسانه ها با ایفای حرفه ای رسالتشان متفاوت است. از رسانه ها انتظار می رود اخباری را که منتشر می کنند اخبار درستی باشد هر چند ممکن است در انتخاب موضوعات برای انتشار به شکل گزینشی عمل کنند. آن ها می توانند موضع خود را در تحلیل هایی که ارائه می کنند به مخاطب نشان دهند. بی تردید هر چه اخباری که منتشر می شود صادقانه تر و تحلیل ها استخواندارتر و قابل دفاع تر باشد و در طول زمان نیز از ایستایی بیشتری برخوردار باشد رسانه موفق تر عمل کرده و مخاطب پسندتر می شود. در مقابل، رسانه هایی که با پیش داوری دچار قضاوت های اشتباه می شوند، اخبار نادرست را منتشر می کنند و با تحلیل های آبکی شعور مخاطب را به سخره می گیرند در عمل نه تنها به اهداف خود نمی رسند که به مرور به شکل جدی به آرمانها و اهداف خود آسیب می زنند. ریزش قابل تامل مخاطب در رسانه ملی را که به پخش گزارش های یکطرفه، میز گردهای یک ضلعی، تحلیل های ضعیف و عدم دعوت از منتقدین واقعی برای تضارب افکار عادت کرده است و مدل رویکرد آن مدل اخبار بیست و سی شده است می توان از همین منظر ارزیابی کرد. اکنون که حادثه تلخ شیراز به هر تقدیر رخ داده است این موضوع باید ابزار همگرایی گردد نه تسویه حسابهای زودرس و بی دلیل زیرا:

  • همه وجدان های بیدار از هر طیف و مسلک و قوم و منطقه ای از این حادثه تلخ اندوهگین است. این اشتراک بزرگترین اشتراک در روزهای فعلی است. همانطور که این وجدان ها از حادثه تلخ تروریستی زاهدان نیز متاثر گردیده است. حادثه تروریستی شیراز دومین حادثه تروریستی غم انگیز در ابعاد بزرگ بود که در کمتر از یک ماه گذشته و در میان اخبار متفاوتی که تقریبا هر روزه و گاهی هر ساعت از شهرها و محله های مختلف می رسد در سطح کشور رخ داده است. حادثه قبلی که آن هم تروریستی بود و از نظر آسیب ها و تلفات انسانی بزرگتر، حادثه جمعه خونین زاهدان بود.
  • هر چند به هر تقدیر تنها عامل این حادثه که دستگیر هم شد زنده نماند تا احتمالا در دادگاهی علنی هدف و حامی یا حامیان خود را معرفی کند اما افکار عمومی منتظر است اطلاعات دقیق و ارزشمند و قابل اتکایی در این رابطه کشف و منتشر گردد و رسانه ها و صاحب نظران و تحلیل گران مستقل نیز راجع به آن صحبت کنند.
  • این که این جنایت را کار معترضین یا حتی از پیامدهای مستقیم اعتراضات جاری بدانیم مانند این است که در مقابل نیز این حادثه را از پیامدهای سهل انگاری یا حتی ترک فعل عمدی دستگاه های امنیتی یا انتظامی بدانیم. بهتر است تا روشن شدن ابعاد این حادثه تلخ از گمانه زنی بپرهیزیم حتی اگر هدف ما از گمانه زنی از دید ما ارزشمند باشد.
  • این روزها که فضای اینترنت جامعه محدود شده و در بسیاری از ساعت ها ملی و از اینترنت جهانی قطع شده و نه تنها تلگرام که حتی واتساپ و اینستاگرام هم فیلتر شده اند نمی توان مانند گذشته این ادعا را پذیرفت که جریان تروریستی( اگر ضارب واقعا عامل یک جریان بوده باشد) از فضای مجازی برای هماهنگی های این جنایت استفاده کرده باشد. به دلیل عقلی متناظر نمی توان ادعا هم کرد که این هماهنگی در فضای پیام رسان های داخلی انجام شده باشد. بی تردید در فقدان نشر خبر از طریق رسانه های مستقل و منتقدی که شناسنامه دار و در مقابل ادعاهای خود پاسخگو باشند مردم اطلاعات خود را از مبادی متنوعی دریافت می کنند که نه شناسنامه دار هستند و نه می توان آن ها را در مقابل فریب ها و دروغ پردازی های احتمالی اشان به پاسخگویی مجبور کرد. به تعبیر ساده تر خروجی واقعی محدودسازی فله ای اینترنت، به خطر انداختن امنیت سایبری مردم و کمک به شکل گیری جریان های بی اصل و نسبی است که کاری جز گل آلود کردن فضای خبررسانی ندارند. ضمن این که بخش عمده ای از دانسته های مردم نه از طریق اینترنت که از طریق شبکه های ماهواری کسب می شود که تجربه نشان داده است قابل حذف کردن نیز نیست.

بنابر این به نظر می رسد که بایستی سیاستگزاران فضای رسانه ای به جای برخورد سلبی به شکل جدی تر به توسعه فضای گفتمان و نقد فکر کرده و یکجانبه گرایی را به عنوان آفتی که سالها به سرمایه اجتماعی آسیب زده است خطرناک بدانند.

۶۵۶۵