روزگاری مایکل جکسون ،حالا هم بی تی اس،شما این کاره نیستید!
علاقه به کار کردن و پول در آوردن یا شاید درک ضرورت کمک به درآمد خانواده و به عبارتی تامین پولِ توجیبی ، مانع اصلی شکلگیری برخی آرزوها و یا پرداختن به برخی علاقمندی هایی بود که بچههای محل و دوستان مدرسه به آن میپرداختند.آرزوهایی مانند رفتن به کنسرت مایکل جکسون یا تقلید از گروه موسیقی پینک فلوید که سبب اصلی رفتن به کلاس گیتار برای برخی دوستانم بود آن هم به صرف نواختن قطعه ای که آن گروه در دههی ۶۰ با آن مشهور شده بود.
علیرغم عدم توجه و تعلق به این تیپ موضوعات اما همواره شاهد و ناظر گفتگوی دوستانم راجع به خصوصیات فلان خوانندهی فرنگی تبار یا فلان گروه موسیقی و…بودم.این مقدمهی کوتاه را نوشتم تا برسم به bts وblakpink اگر در دههی شصت مدل مو و ریش جورجمایکل و تصاویر مایکلجکسون و مدل شلوار وی الگوی برخی نوجوانان و جوانان وطنی بود امروز افراد حاضر در گروه های موسیقی کشور کرهجنوبی شده اند فکر و ذکر برخی از بچههای این مُلک،برای رصد این اتفاق هیچ نیازی به تلاش یا کنجکاوی خاصی نیست بلکه کافی است چند دقیقه در اماکن تجاری قدم بزنی یا دقایقی درکافیشاپ به گفتگوی نوجوانان و جوانان دههی هش..
علاقه به کار کردن و پول در آوردن یا شاید درک ضرورت کمک به درآمد خانواده و به عبارتی تامین پولِ توجیبی ، مانع اصلی شکلگیری برخی آرزوها و یا پرداختن به برخی علاقمندی هایی بود که بچههای محل و دوستان مدرسه به آن میپرداختند.آرزوهایی مانند رفتن به کنسرت مایکل جکسون یا تقلید از گروه موسیقی پینک فلوید که سبب اصلی رفتن به کلاس گیتار برای برخی دوستانم بود آن هم به صرف نواختن قطعه ای که آن گروه در دههی ۶۰ با آن مشهور شده بود.
علیرغم عدم توجه و تعلق به این تیپ موضوعات اما همواره شاهد و ناظر گفتگوی دوستانم راجع به خصوصیات فلان خوانندهی فرنگی تبار یا فلان گروه موسیقی و…بودم.این مقدمهی کوتاه را نوشتم تا برسم به bts وblakpink اگر در دههی شصت مدل مو و ریش جورجمایکل و تصاویر مایکلجکسون و مدل شلوار وی الگوی برخی نوجوانان و جوانان وطنی بود امروز افراد حاضر در گروه های موسیقی کشور کرهجنوبی شده اند فکر و ذکر برخی از بچههای این مُلک،برای رصد این اتفاق هیچ نیازی به تلاش یا کنجکاوی خاصی نیست بلکه کافی است چند دقیقه در اماکن تجاری قدم بزنی یا دقایقی درکافیشاپ به گفتگوی نوجوانان و جوانان دههی هشتاد و حتی نود گوش بسپاری تا به غایت مطلوب متوجه علاقهی بچه ها به افراد این گروه و بعضا تا آن حد دلدادگی اشان شوی که غالبا قصد سفر به کُره دارند.چندی پیش در پنجشنبه بازار، زمانی که با خواستهی دخترم که اصرار به خرید تصویر یکی از این خواننده ها بود، مخالفت کردم،کامله مردی که لااقل یک دهه از من بزرگتر بود و بالتبع دخترش نیز همین فاصله سنی با دختر۹ساله ی من داشت با لحنی که حکایت از کلافه شدن داشت گفت:کاکو دختر تو که بچه است،من چی بگم که دختر بیست ساله ام همین بهانه های دختر تو را دارد؟تازه میگه باید منو ببری کره کنسرت BTS هیچ کلام و حرفی برای گفتن نداشتم جز لبخند تلخی و آهی ناشی از افسوس های فراوان! که چرا بچه های سرزمین رستم سهراب،کوروش و داریوش،کاوه و آرش و…همواره در پی چنین الگوهایی هستند !؟
بدون شک پرداختن به این چرایی و یافتن پاسخش در حیطه ی تخصص جامعه شناسان و اندیشمندان این حوزه است،اما از باب طرح موضوع و ایجاد پرسش شاید بد نباشد پرسیده شود که آیا در این چند دهه توانسته ایم الگوهایی منطبق بر خواست و توقع نوجوانان و جوانان سرزمینمان معرفی کنیم؟
چطور و با کدام شیوه ی مطلوبِ نوجوانان و جوانان
دلاور مردان دفاع مقدس را تعرفه کرده ایم؟
قهرمانان ورزشی کشور را چطور تعرفه کرده ایم؟
برای الگوسازی از هنرمندان سینما و موسیقی و…چه کرده ایم؟
آیا اساسا به ضرورت تعرفه ی الگو برای جوانان و نوجوانان باور دارید؟ که به نظر می رسد به کل منکر این ضرورت هستید که اگر به فکر چنین مقوله ای بودید امروز تصاویر BTS در سطح شهر فروخته نمی شد و فرزندان این سرزمین در صدد الگو قراردادن آنها نبودند!
* یک شهروند ساده