ستاره حقوق ایران

«ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد/ دل رمیده ما را انیس و مونس شد»
امیر ناصر در سال ۱۳۱۰ در محله دردار تهران در خیابان ری متولد شد. خانواده وی از خاندان اصیل و قدیمی تهران بوده و نام و شهرت اصلی آن، ” تهرانی” بود و نام “کاتوزیان”، از نامهای اصیل پارسی و ایرانی به معنای ” پارسایان” در جریان اخذ شناسنامه در دوره پهلوی اول، توسط خانواده وی انتخاب و بدین نام نیز معروف گشت.(سایت لوح)
امیر ناصر تحصیلات نخستین خود را در دبستان اقبال در خیابان «شهباز» آغاز کرد و در کلاس پنجم نظام قدیم، در مقام دانش آموزی در رشته علمی برآمد و با انتخاب رشته ادبی در کلاس ششم خویش، بعنوان ” شاگرد اول در کشور” انتخاب شد و مدال درجه ۲ علمی در کشور را از آن خود کرد.در پی آن، برای ادامه تحصیل در دبیرستان، به دبیرستان علمیه راه یافت و پس از نقل مکان به خیابان «آب منگل» در خیابان ری در جنوب تهران، به ادامۀ تحصیل در همان دبیرستان و پایان تحصیلات خود در این مقطع در آن همت گماشت. پدر و عمویش، حقوقدان بودند و وی نیز به حقوق گرایش یافت.با ورود به دانشگاه تهران و انتخاب رشته حقوق، پا به عرصۀ دنیای فراگیر حقوق نهاد و حائز دریا..

«ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد/ دل رمیده ما را انیس و مونس شد»

امیر ناصر در سال ۱۳۱۰ در محله دردار تهران در خیابان ری متولد شد. خانواده وی از خاندان اصیل و قدیمی تهران بوده و نام و شهرت اصلی آن، " تهرانی" بود و نام "کاتوزیان"، از نامهای اصیل پارسی و ایرانی به معنای " پارسایان" در جریان اخذ شناسنامه در دوره پهلوی اول، توسط خانواده وی انتخاب و بدین نام نیز معروف گشت.(سایت لوح)

امیر ناصر تحصیلات نخستین خود را در دبستان اقبال در خیابان «شهباز» آغاز کرد و در کلاس پنجم نظام قدیم، در مقام دانش آموزی در رشته علمی برآمد و با انتخاب رشته ادبی در کلاس ششم خویش، بعنوان " شاگرد اول در کشور" انتخاب شد و مدال درجه ۲ علمی در کشور را از آن خود کرد.در پی آن، برای ادامه تحصیل در دبیرستان، به دبیرستان علمیه راه یافت و پس از نقل مکان به خیابان «آب منگل» در خیابان ری در جنوب تهران، به ادامۀ تحصیل در همان دبیرستان و پایان تحصیلات خود در این مقطع در آن همت گماشت. پدر و عمویش، حقوقدان بودند و وی نیز به حقوق گرایش یافت.با ورود به دانشگاه تهران و انتخاب رشته حقوق، پا به عرصۀ دنیای فراگیر حقوق نهاد و حائز دریافت مدال درجه یک علمی این رشته و کاندید بورس و اعزام به خارج گردید اما به نشانه اعتراض به شاه و حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت و دکتر مصدق، از شرکت در مراسم جشن فارغ التحصیلی و دریافت مدال مزبور خودداری کرد و به جهت حذف از فرایند استفاده از بورس، به ادامه تحصیل در ایران پرداخت. شاید در آن روز، کسی تصور نمی کرد؛ این جوان آرام و گمنام تهرانی و ایرانی، رزوی آسمانِ شهرت و اعتبار ملی و جهانی خویش را در رشته حقوق درنوردد و به سانِ نگین انگشترِ دانش حقوق و اعتبارِ بی بدیل دانشکده های حقوق و جامعه حقوقی کشور درآید!

امیر ناصر با درگذشت پدر در سال دوم تحصیل خود در رشته حقوق در دانشگاه و تاثر فراوانِ حاصل از آن، مسیر سرنوشت وی نیز دگرگون گردید و ضمن انصراف از رفتن به وزارت امور خارجه، عزم خویش را در فعالیت آتی در قضاوت جزم نمود و همزمان با پایان بردن تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی خویش در دانشکده حقوق بعنوان دانشجوی ممتاز و برتر دانشگاه تهران، رساله دکترای خویش را در سال ۱۳۳۹ با عنوان «وصیت» به پایان رساند و از آن پس، بعنوان " دکتر امیر ناصر کاتوزیان" مطرح شد.

دکتر ناصرکاتوزیان، اولین دانشجوی ایرانی است که موفق به اخذ مدرک دکترای حقوق در ایران و دانشگاه تهران شده گردید. مرحوم دکتر سید حسن امامی، مرحوم سنگلجی و محمود شهابی خراسانی، از زمرۀ اساتید موثر و به نام حقوقی وی در دوران تحصیل بوده اند. وی در آن ایام به توصیه دکتر امامی در دانشکده حقوق دانشگاه ملی(شهید بهشتی) به جانشینی آن مرحوم به تدریس پرداخت. همین مهم، نشان از شان و جایگاه علمی دکتر کاتوزیان جوان در نگاه استاد پیشکسوت حقوق ایران، مرحوم دکتر سید حسن امامی داشت که به قول وی و خطاب به دانشجویان دانشکده مزبور که پذیرای دیگر اساتید جایگزین مرحوم امامی در آن زمان نبوده اند، گفت؛ " به خدا، این جوان از من بهتر است…".(نقش نو، سال دوم، دوره جدید، شماره ۷۱، ۸/۶/۱۳۹۳ ؛ ویژه نامه درگذشت دکتر امیر ناصر کاتوزیان، ص ۵). استاد در سال ۱۳۳۳ در سن ۲۳ سالگی ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند پسر و تحصیل کرده در رشته های دکترای روانشناسی بالینی و مهندس الکترونیک و مقیم ایالات متحدۀ آمریکا می باشند.

خدمات علمی و دانشگاهی دکتر کاتوزیان:

دکتر کاتوزیان نزدیک به ۵ دهه از حیات با برکت خویش را به تدریس و آموزشِ دانش حقوق در دانشکده های حقوق در دانشگاه تهران و مانند آن در مقاطع مختلف کارشناسی، ارشد و دکترا پرداخت و هزاران دانش آموختۀ حقوقی را تربیت کرد که خود، تربیت کنندۀ هزاران دانشجوی حقوقی بعدی در ایران و جهان بوده اند. نسل حقوقدان دیروز و امروز، بی واسطه و با واسطه، خود را از شاگردان مکتب استاد دانسته و بدان نیز افتخار بی پایان دارند.دانشجویان استاد، نوعاً در کسوت قضاوت، وکالت، سردفتری و یا بعنوان همکاران دانشگاهی وی در دانشکده های حقوق و علوم قضایی کشور قرار گرفته و یا از مسئولان عالی رتبۀ قضایی و دولتی در طی این سالها و پس از آن، منشاء خدمات علمی، آموزشی، فرهنگی، حقوقی و اجرائی بوده اند. خدمات علمی و دانشگاهی دکتر کاتوزیان به جامعه حقوقی و علمی کشور بسیار ارزشمند و قابل احترام و ستایش می باشد.

مشاغل و فعالیت ها:

پس از پایان یافتن تحصیلات وی در رشته حقوق در مقطع کارشناسی در دانشگاه تهران، با ورود به دستگاه قضایی و دادگستری وقت، در خلال سالهای ۱۳۳۴-۱۳۴۵ به کار در امر قضاء پرداخت و علاوه بر کارآموزی قضایی در مشهد،ریاست دادگاه اراک، مستشاری دادگاه استان و معاونت اداری و حقوقی آن، به فعالیت های علمی و پژوهشی خود ادامه داد. فعالیت در تهیه و تدوین پیش نویس قانون اساسی ایران، شرکت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ به نمایندگی از نهضت آزادی و جبهه ملی ایران و….، از زمرۀ دیگر فعالیت های غیردانشگاهی دکتر کاتوزیان بر شمرده شده است. با این وجود، روحیۀ آرام و پژوهندۀ وی سبب گردید تا با ترک فعالیت های مدیریتی و قضایی خویش، در دنیای پُر رمز و راز مطالعه و پژوهش تمرکز کرده تا دستاوردهای پژوهشی و یافته های علمی خویش را به جامعه حقوقی کشور، به نیکی و نکوئی عرضه داشته و آنها را به یادمان، ماندگار نماید.

آثار و تالیفات علمی و حقوقی:

دکتر کاتوزیان، علاوه بر آثار و تالیفات و کتب حقوقی متعدد، دارای مقالات عدیده حقوقی در زمینه های مختلف بوده و تالیف و نگارش تحقیقات حقوقی فراوانی را در کارنامۀ ارزشمند علمی و پژوهشی خویش ثبت نموده است. آثار و تالیفات استاد، از منابع و مآخذ اصلی آزمون ها، تحقیقات و آموزه های حقوقی در ایران و جهان و متون آموزشی دانشگاهی در کل کشور به شمار می روند و در زمرۀ " دکترین حقوقی" نیز بعنوان یکی از منابع حقوقی از آنها یاد می گردد. کتاب ها و آثار استاد در کتابخانه های دانشکده های حقوق، حقوقدانان، وکلای دادگستری و جامعه حقوقی کشور، زینت بخش آنها بوده و هیچ حقوقدانی، خود را بی نیاز و فارغ از اندیشه ها و آثار استاد نمی یابد.

استاد ضمن آشنایی و تسلط به زبان انگلیسی و فرانسه، به جهت علاقه فراوان به فقه و متون فقهی و تحقیقات در دستور کار خویش در این باره، مسلط به زبان عربی نیز بود. وی در راستای فعالیت های علمی و پژوهشی خویش، سفرهای متعددی به کشورهای مختلف جهان داشت و دستاوردهای علمی و مطالعاتی خویش را در قالب تحقیقات، مقالات و کتب حقوقی متعدد و با نگاهی تطبیقی و موثر منتشر می کرد. نخستین مقاله استاد با عنوان " اثر عقد ضمان" در سال ۱۳۳۲ در مجله کانون وکلای وقت منتشر گردید و با انتشار مستمر مقالات خود در نشریات حقوقی، در سال ۱۳۳۹، رساله دکترای خویش را با عنوان " وصیت " به پایان رساند و متعاقباً، نیز به انتشار آن همت گماشت.

دکتر کاتوزیان،" رسیدن به آرزو را به مثابۀ توقف می داند". به باور استاد، بزرگترین معضل نظام حقوقی کشور ،فراموش شدن جامعه از سوی حقوقدانان را عامل عمده نقصان می داند و می فرمایند : " …آنها فکر می کنند همه چیز در قانون باید گفته شود و منبعث از قانون است، درحالی که حقوق غیر از قانون است. قانون، بخشی از حقوق رسمی است که توسط قوه مقننه و مجریه وضع می شود، ولی این اندیشه ها هستند و جامعه و سازمانهای اجتماعی که حقوق را می سازد و زمینه های اصلی اش را فراهم می کند".

استاد " ناتوانی در شناخت معانی واقعی فقه و تقلید کورکورانه از غرب " را علت عقب ماندگی از تمدن می داند و در خصوص آزادی اندیشه و بیان و عدالت بر این باور است :" آدمی اگر نتواند، آنگونه که می اندیشد افکارش را بیان بکند و اصلاً، جرأت بیان فکرش را نداشته باشد، در بحث آزادی و عدالت، همچنان در خم اول این وادی باقی خواهیم ماند و این حاصل نمی شود، مگر زمانی که هر کس؛ هر آنچه می اندیشد را بیان کند و برخورد اندیشه ها براثر همین اصل پیش پا افتاده میسر گردد. در همین حقوق، موانع فراوانی برای آزاد اندیشی وجود دارد و تا این موانع از سر راهش برداشته نشود، پای نظام حقوقی ما همچنان می لنگد…" .

به باور دکتر کاتوزیان ؛ " احترام استاد وقتی رعایت می‌شود که بازنشستگی به عنوان یک مجازات به کار نرود و بیان اندیشه برای استاد آزاد باشد. من جسته گریخته، چیزهایی می‌شنوم که فکر می‌کنم حرمت لازم به استاد گذاشته نمی‌شود!. همواره دیده‌ایم در هر تغییری، بزرگترین صدمات به اساتید دانشگاه‌ها وارد می‌شود. بازنشستگی، امری ضروری است، اما نباید طوری اجرا شود که دانشگاه‌ها را خالی از محققین برجسته کند. یک عیب کلی در دانشگاه‌های ما وجود دارد و آن این است که بین اساتید برجستۀ صاحبنظر و با تجربه و استادانی که تازه آغاز به کار کرده‌اند، فاصله عمیقی وجود دارد…!" (سایت لوح عدالت)

تلاش من همیشه این بود که بین کاخ دادگستری و مدرسه حقوق آشتی به وجود بیاورم. قضات برای خودشان یک سازی می زنند و حقوقدانان در دانشکده حقوق، ساز دیگری. من همیشه در پی این موضوع بودم که بین این دو ساز هماهنگی به وجود آید. به همین علت، به رویه قضایی خیلی توجه داشتم و از آرای خودم که در دوران قضاوت دادم، در کتابهایم زیاد استفاده کردم. دلم می خواست به حقوق زنده دست پیدا کنم…"

سپاس ادامه می دهد : " در تدوین قانون اساسی، از کسانی که خیلی اصرار داشت؛ قوه قضائیه وزیر نداشته باشد و به عنوان یک قوه مستقل از کابینه جدا شود، من بودم و هدفم هم این بود که دادگستری در تندباد مسائل سیاسی قرار نگیرد. ….دادگستری فقط قانون را ببیند و عدالت را و در سیاست دخالت نکند…"( ماهنامه حقوق و اجتماع، شماره ۱۳ و ۱۴، تیر۱۳۷۸)

و بدین ترتیب، استاد اینگونه می اندیشید….

۶۵