شهید سلیمانی و توسعه یافتگی ایران

آب مایه حیات است » و جعلنْا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیءٍ حیٍّ « خدایا ما تشنه ایم و همیشه به نزول باران برای سلامت خود و حفظ و آبادانی کشور نیاز داشتیم و نیازمندیم. خدایا با تمام وجود بدرگاهت دعا میکنیم که بر ما و سر زمین ایران اسلامی باران ببارتا رودخانه ها و چاه ها و قنات ها و سدها و آبخیزداری ها و آب های زیرسطح در کشور ما پر باشد. آمین شما هم دعا کنید. ان شاء اﷲ که در درگاه خداوند قبول و اجابت می شود.
یادداشت امروز من در مورد شهید سلیمانی و توسعه یافتگی و ایران قوی است و میخواهم از کلام مولا حضرت علی علیه الصلوات و السلام کمک بگیرم که فرمودند : »عمرَتِ البلدانُ بِِحب الأوطانِ« کشور ها با میهن دوستی آباد شده اند
این روزها مصادف با سالگرد شهادت سردار دلها شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی است . یاد و خاطره این عزیز دلها همیشه برای ما گرامی بوده .
سردار سلیمانی و همراهانش خدمات بزرگی به ایران و حتی کشورهای منطقه داشتند و حق بزرگی بر انقلاب و ملت بزرگ ایران دارند .
شهید سردار سپهبد سلیمانی در خط مقدم جبهه خدمت و مقاومت بود و بجای سر دادن و فریاد کلامی شعارهای مرگ بر
استکبار و مرگ بر است..

آب مایه حیات است » و جعلنْا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیءٍ حیٍّ « خدایا ما تشنه ایم و همیشه به نزول باران برای سلامت خود و حفظ و آبادانی کشور نیاز داشتیم و نیازمندیم. خدایا با تمام وجود بدرگاهت دعا میکنیم که بر ما و سر زمین ایران اسلامی باران ببارتا رودخانه ها و چاه ها و قنات ها و سدها و آبخیزداری ها و آب های زیرسطح در کشور ما پر باشد. آمین شما هم دعا کنید. ان شاء اﷲ که در درگاه خداوند قبول و اجابت می شود.

یادداشت امروز من در مورد شهید سلیمانی و توسعه یافتگی و ایران قوی است و میخواهم از کلام مولا حضرت علی علیه الصلوات و السلام کمک بگیرم که فرمودند : »عمرَتِ البلدانُ بِِحب الأوطانِ« کشور ها با میهن دوستی آباد شده اند

این روزها مصادف با سالگرد شهادت سردار دلها شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی است . یاد و خاطره این عزیز دلها همیشه برای ما گرامی بوده .

سردار سلیمانی و همراهانش خدمات بزرگی به ایران و حتی کشورهای منطقه داشتند و حق بزرگی بر انقلاب و ملت بزرگ ایران دارند .

شهید سردار سپهبد سلیمانی در خط مقدم جبهه خدمت و مقاومت بود و بجای سر دادن و فریاد کلامی شعارهای مرگ بر

استکبار و مرگ بر استضعاف و مرگ بر آمریکا و مرگ بر …… در عمل این شعارها را اجرا کرد و با خدمت و تولید همدلی و وحدت بخشیدن بین مسلمانان و ملت های منطقه ضربات سنگینی بر پیکر کثیف استکبار و استضعاف و بخصوص آمریکا و ایادی و همراهان آمریکا زد .

او و یارانش کاری کردند کارستان .

ایادی استکبار و استضعاف از ماه های پس از پیروزی انقلاب به قصد نابودی انقلاب و اسیر گرفتن ملت بزرگ ایران با انواع توطئه ها از برنامه های تفرقه و دسته بندی و تجزیه ایران گرفته تا تحمیل جنگ نظامی و در ادامه محاصره و جنگ اقتصادی و در آخر تحمیل جنگ های مذهبی بدنبال نابودی ایران بودند و در سالهای اخیر هم دیدیم که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با حضور به موقع اش در هر برهه ای نقشه های دشمنان و بد انیشان در منطقه و فرامنطقه را خنثی کرد و آنها را ذلیلشان کرد تا جایی که حقیقتا کم آوردند و از او عقب ماندند.

شهید سلیمانی یک نظامی صرفا تفنگ بدست نبود بلکه شخصیتی دنیا دیده و عارف و منطقی و متوازن و چند وجهی بود که در همه ابعاد دستی بر آتش داشت و حرکت میکرد. و دیدیم که راه و مسیر فکری و عملی شهید سلیمانی فقط در دفاع و بازدارندگی و شکست نظامی دشمنان و مخربان و ظالمان نبود.

بلکه اصل و اساس راه او در ایجاد اتحاد و انسجام برای حفظ ایران اسلامی و ملت بزرگ ایران و سازندگی و قدرت بخشیدن و قدرتمند شدن و قوی شدن کشور و استقلال منطقه با محوریت ایران بود.

شهید سلیمانی میدانست وقتی تصمیم گرفتی که قوی و قدرتمند و بازدارنده شوی حتما با تو مقابله می کنند تا به قدرت واقعی نرسی و برای ضعیف نگه داشتنت تو را به هر شکلی که می توانند میزنند.

او میدانست که وقتی تصمیم گرفتی قوی و قدرتمند و بازدارنده شوی باید برای این شرایط آماده باشی و برای اینکه قوی شوی و قوی بمانی باید بدانی که لازمه قدرت داشتن هدف و برنامه و نقشه راه و مدیر و آدم مصمم و پای کار است.

این یک اصل تجربه شده است که وقتی از درون قوی و ساخته شوی ،آنوقت اطمینان پیدا میکنی و به خود متکی می شوی که می توانی مصمم و مقاوم باشی . حالا دیگر کسی نمی تواند جلودارت باشد و با یک تشر تو را بترساند و تو را از سر راهش بردار.

او میدانست که رمز قوی شدن از درون در ساختار قدرت به واسطه توسعه یافتگی همه جانبه و متوازن و حرکت به سمت جلو و پیشرفت است.

ملت وقتی به معنای واقعی توسعه یافت و توسعه یافته شد ،حتما از درون قوی و ساخته شده و می شود و حتما با اطمینان کامل به خود متکی می شود و می تواند با انگیزه و محکم حرکت کند و پیشرفت کند و قوی تر و قوی شود.

وقتی توسعه یافته و قوی شدی آن وقت ملت ایران می تواند و می باید در تمامی ابعاد و جهات دفاعی و اقتصادی و فرهنگی بازدارنده باشد.

وقتی به واسطه توسعه یافتگی قوی شدی آنوقت بازدارندگی دفاعی ملت در شکل تهاجمی خواهد بود و کسی جرات فکر کردن برای نابودی تو را نخواهد داشت و در اینجا ابتکار عمل حتی در سیاست خارجی و اقتصاد و تعامل با دنیا با قدرت عقل در دست توانمند توست.

وقتی به واسطه توسعه یافتگی قوی و ساخته شدی آنوقت حتما در درون اجتماع ایرانیان جامعه ای هدفمند و با نشاط و با انگیزه اتحاد و انسجام داری .

وقتی به واسطه توسعه یافتگی قوی و ساخته شدی ، حتما فرهنگ ملی و دینی ایران فرهنگی تو ریشه دار و محکم و اثر گذار و جذاب و زنده و سر پا و سر حال و با نشاط است

وقتی به واسطه توسعه یافتگی قوی و ساخته شدی ، حتما اقتصاد ایران متکی به مردم با ریشه های مویرگی و مقاوم و قوی و هوشمند و چابک و البته متعامل با خود باشد و با هدف عزت و مصالح ملی با جهان تعامل است .

وقتی به واسطه توسعه یافتگی قوی و ساخته شدی، حتما صنعت و معدن و کشاورزی و هسته ای و پزشکی و ….. و خدمات و تجارت ایران متکی به دانش و فن آوری بومی و یا ترکیبی و تعاملی و متناسب با اهداف و منافع و مصالح ملی و انقلابی است.

وقتی به واسطه توسعه یافتگی قوی و ساخته شدی ، حتما خیلی باید های و اتفاقات خوب دیگر را در کشور و در منطقه خواهیم دید.

ملت ما، ایران ما و انقلاب ما و نظام جمهوری اسلامی ما باید قوی و ساخته شود و بصورت همه جانبه و چند وجهی قوی و قوی تر بماند

حتما شنیده اید که اشخاصی می گویند حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است و نظام باید قوی شود. اینها به نام و توجیه حفظ و خدمت به نظام حتی ممکن است دروغ هم بگویند و ظلم و تبعیض و فساد کنند و احتمالا در نزد خودشان هم توجیه میکنند چون برای کار مقدسی بود پس کار غلطی انجام نمی دهند و لازم دیدند و تشخیص و صلاح بر این بوده که این کار را برای حفظ و تقویت نظام انجام دهند؟

من می گویم حفظ نظام اسلامی و تحقق حکومت اﷲ و تقویت قدرتمند شدن و گسترش آن بر روی زمین از اوجب واجبات است و حرف صحیحی است و وظیفه هر یک از ما است اما بشرط و شروطی برای حفظ نظام اسلامی دو شرط لازم و ملزوم وجود دارد

شرط لازم وظایف حاکمیت و حکمرانان و کارگزاران نسبت به ولی نعمتانشان یعنی مردم است و شرط ملزوم وظایف مردم نسبت به نظام و حکمرانان و کارگزاران نظام است

وظیفه حاکمیت و حکمرانان و کارگزاران اطاعت و الزام به اجرای قانون اساسی به نیت تحقق اهداف قانون و خدمت و خدمتگزاری برای حفظ و کسب رضایت مردم و کسب رضایت خداوند است

وظیفه مردم هم الزام به اطاعت و اجرای قانون اساسی و نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی توسط حکمرانان و کارگزاران و حمایت از شایستگان ایشان برای حفظ و تداوم و استمرار و تعالی نظام است

در حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی ایران رابطه بین حاکمیت و حکمرانان و کارگزاران با مردم رابطه ای الهی و دو طرفه برای کسب رضای خداست

در حال حاضر (منظورم در زمان غیبت مولایمان حضرت ولیعصر سلام اﷲ و صلوات اﷲ علیه ) روابط حکومت و جمهوری اسلامی و رابطه بین حاکمیت و حکمرانان و کارگزاران با مردم توسط قانون اساسی تعریف و نوشته شده

باید دید چقدر این قانون که بر پایه قرآن و سنت و شریعت و سیره معصومین علیهم الصلوات و السلام نوشته شده و به عنوان میثاق ملی ما ایرانیان است برای خدمت به نظام و حکومت مردم سالار اسلامی پیاده شده

من می گویم مردم چهل و چند سال است اوفوا بالعهود کردند و به قول و عهدشان وفادار بودند و پای کار نظام هستند و کم نگذاشتند و حقیقتا به معنای واقعی کلمه می خواهند که نظام و حکومت مردم سالار اسلامی در کشور جاری و ساری و سرپا و سرحال با نشاط باشد و بحمد ﷲ محکم مثل کوه هم پشت نظام ایستاده اند

اما ممکن است تعدادی که منافعشان ایجاب می کنند در ظاهر نشان بدهند ذوب در نظام هستند و می خواهند این نظام برای همه زمان ها و در هر شرایطی ماندگار و پایدار باشد اما در عمل بدنبال کسب و حفظ منافع و مطامع خود و گروه خود هستند و حفظ نظام برایشان اولویت نیست بلکه ابزار است

نمونه اش تعارض منافع حاکم بر مصالح و منافع عام و خاص کشور و بدنبال آن بازی و یا دور زدن قوانین و یا سوء برداشت و یا سوء استفاده و نبود و خلاء قلانون و تولید فساد و ناهنجاری های مالی افسار گسیخته ای که در کشور وجود دارد که در بعضی گفته ها مثل خزانه الاسرار و …… خودش را نشان میدهد و احتمالا نیازی به توضیحات بیشتر نیست.

مردم ما حتما مستحضر هستند که در تاریخ ١٣/٠٨/١٣٨٢ حضرت آیت اﷲ العظمی امام خامنه ای (حفظه اﷲ) رهبر معظم انقلاب اسلامی ذیل سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در افق ١٤٠٤ سند چشم که مبنای سیاست های کلی چهار برنامه های پنجساله چهارم و پنجم و ششم و هفتم است را امضا و به روسای سه قوا و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ نمودند.

* بدلیل تمدیدهای زمانی در اجرای برنامه های پنجساله ، پایان اسفند ١٤٠٦ سال پایاتی برنامه پنجساله هفتم توسعه است و زمان تحقق سند چشم انداز می باشد

این سند در دو صفحه ابلاغ شد که دارای یک هدف کلی یا اصلی و هشت ویژگی است.

در مقدمه هدف اصلی اینگونه نوشته شده :

با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامه ریزی شده و مدبرانه ی جمعی و در مسیر تحقق آرمان ها و اصول قانون اساسی ،

در چشم انداز بیست ساله (منظورشان پایان برنامه پنجساله هفتم توسعه که در شرایط حال ابتدای سال ١٤٠٧ است)، ایران کشوری است

توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل.

در ادامه نیز هشت ویژگی سند ایران توسعه یافته در افق ١٤٠٤ به روسای سه قوا و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان شده.

جامعه ی ایرانی در افق این چشم انداز چنین ویژگی هایی خواهد داشت:

ویژگی اول :

توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، متکی بر اصول اخلاقی و ارزش های اسلامی، ملی و انقلابی، با تأکید بر مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادی های مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان ها و بهره مندی از امنیت اجتماعی و قضایی.

ویژگی دوم :

برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه ی اجتماعی در تولید ملی.

ویژگی سوم :

امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه جانبه و پیوستگی مردم و حکومت.

ویژگی چهارم

برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده ،به دور از فقر، تبعیض و بهره مند از محیط زیست مطلوب.

ویژگی پنجم

فعال، مسئولیت پذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایت مند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیه ی تعاون و سازگاری اجتماعی ،متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.

ویژگی ششم

دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهی آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز ،خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرمافزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.

ویژگی هفتم

الهام بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی، توسعه ی کارآمد، جامعهی اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقهای بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشه های امام خمینی(ره).

ویژگی هشتم

دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.

و در پایان ابلاغیه رهبر معظم انقلاب توجه روسای سه قوا و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام را به این نکات جلب نمودند

ملاحظه:

در تهیه، تدوین و تصویب برنامه های توسعه و بودجه های سالیانه، این نکته مورد توجه قرار گیرد که – شاخص های کمی کلان آن ها از قبیل نرخ سرمایه گذاری ،

  • درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی ،
  • نرخ اشتغال و تورم ،
  • کاهش فاصله ی درآمد میان دهکهای بالا و پایین جامعه ،
  • رشد فرهنگ و آموزش و پژوهش و توانایی های دفاعی و امنیتی ،

باید متناسب با سیاست های توسعه و اهداف و الزامات چشم انداز، تنظیم و تعیین گردد و این سیاست ها و هدف ها به صورت کامل مراعات شود.

از تاریخ ابلاغ سند تا امروز حدود ١٩ سال و ٦٠ روز میگذرد و سه برنامه توسعه نوشته و سه برنامه بسیار ضعیف و غیر قابل قبول اجرا شد و برنامه پنجساله هفتم نوشته شده و قرار است در مجلس شورای اسلامی بررسی و تصویب شود و متعاقب آن از ابتدای سال ١٤٠٢ اجرا می شود.

می بینیم که در سه برنامه چهارم و پنجم و ششم آنچه که انتظارش را داشتیم محقق نشده (متوسط ٣٥ درصد برنامه ها اجرا شد) و از اهداف برنامه های گذشته عقب ماندیم و طبق هدفگذاری فقط ٥ سال اجرای برنامه هفتم توسعه برای تحقق سند چشم انداز باقی مانده و به احتمال بسیار قوی از اهداف و ویژگی های سند چشم انداز دور باشیم.؟

متاسفانه ارکان دولت ها و مجالس و قوه قضاییه و حتی مجمع تشخیص مصلحت و شورای انقلاب فرهنگی و شورای نگهبان و نهادها و صدا و سیما و فضاهای رسانه ای و ارتباط جمعی حقیقی و مجازی و تقریبا تمامی ساختارهای سیاسی و اقتصادی و

اجتماعی و فرهنگی و هنری و ادبی و دینی کشور این موضوع بسیار مهم تحقق سند چشم انداز ایران توسعه یافته در افق ١٤٠٤ را به عنوان اولویت کارهای خود نداشته و ندارند و متاسفانه

  1. – یا تعارض منافع کار را به اینجا رسانده که توسعه یافتگی کشور مطابق سند چشم انداز از اولویت اول کشور خارج شود.
  2. – یا اینکه حکمرانان و کارگزاران در قد و قواره و اندازه طراحی و برنامه ریزی و داشتن نقشه راه و اجرای سند چشم انداز نیستند
  3. – یا اینکه حکمرانان و کارگزاران و مدیران کشور آنقدر درگیر کارهای حاشیه ای و روزمره شدند که کشور را از اهداف اصلی انقلابی و ملی اش عقب نگه داشتند

هر چه باشند می توان به سادگی و بدون نیاز به هر نوع تفسیری نتیجه کارهای ایشان را در امورات کشور مشاهده کنیم.

در کشوری که هدف دارد ، امکانات دارد و ثروت عجیب و غریب دارد ، ثروت بسیار ارزشمندی به نام نیروی انسانی خوب و توانمند و مبتکر دارد ، فضای کار دارد و مهم تر اینکه تصمیم دارد که اقتصاد و فرهنگ و اجتماع و بطور کل کشور اول منطقه باشد . صحبت از بی تفاوتی نسبت به اهداف و برنامه ها و ارزش ها، کار صحیح و انقلابی نیست

در طول ١٩ سال گذشته می بینیم که بجای برنامه ریزی برای بازدارندگی و تقویت اقتصاد کشور سهوا و یا عمدا و خیلی زیرکانه اقدام به تخریب قدرت و توان اقتصاد کشور می شود و در مسیر این کار مشخص می شود که هدف از این برنامه تخریب و تضعیف و استحاله فکر و بنیان خانواده ایرانی و کم شدن تعداد خانوارها در سطح طبقه متوسط کشور می شود

می بینیم که آمدند بجای اینکه اقتصاد ملی را قوی و بازدارنده کنند، بجای اینکه از پول و ثروت کشور بهره وری کنند و از اعتبار پول برای خدمت به مردم استفاده کنند و اقتصاد را قوی و سرپا نگه دارند، گفتند پول سفره امام زمان(عج) و مال و سهم مردم است و باید در اختیار مردم باشد.

پول درشت بی زبان را که با همه مشکلات از فروش نفت و انفال و جاهای دیگر با سختی کسب و جمع کردند را به راحتی و اصطلاحا با سه سوت خرد و ریز ریزش کردند و یارانه شد و به مردم دادند و نتیجه اش را دید.

نفوذ و خیانت و یا نادانی یعنی چه؟

نفوذ و خیانت و نادانی یعنی با اشکال و با نام ها و عناوین مختلف تولید فقر کنی؟

یعنی بصورت خیلی حساب شده پول قدرتمند که ابزار و سلاح اصلی قدرت اقتصاد کشور است و برای زیرسازی اقتصاد به آن نیاز است را از دست اقتصاد بگیری و هدفمند اقتصاد و متعاقب آن پول ملی و سفره معاش و طبقه متوسط جامعه را ذلیلش کنی؟ وقتی هدفمند بدنبال بی ارزش شدن پول ملی و قدرت اقتصاد ملی باشند، آنوقت صحبت از برنامه ریزی برای توسعه یافتگی همه جانبه یا پیشرفت همه جانبه و رساندن کشور و انقلاب به اهدافش شیرین و با انگیزه نیست و گوش شنوایی برای این موضوعات نیست.

مردم می دانند که حکومت برنامه داشت که کشور در سه بخش دفاعی و اقتصادی و فرهنگی بازادرنده و توسعه یافته شود.

به وضوح در شعارهای سال رهبری به این نکات توجه ویژه شد .

اما می بینیم که بر روی تضعیف و استضعاف اقتصاد خانواده که رکن اساسی اقتصاد کشور است هدفگیری کردند.

نگاهی به همین موضوع اقتصاد ملی و قدرت اقتصاد خانواده بیندازیم .

امروز در کشور ثروتمند ایران ما دخل و خرج خانوار ایرانی معقول و متناسب و منطفی نیست و اثراتش را در جامعه و در GDP یا قدرت اقتصاد ملی می بینیم ؟

نقدینگی در کشور حدود ٥٠٠٠ همت (هزار میلیارد تومان ) است و قدرت اقتصاد ملی که باید طبق برنامه و با این دلار حدود ٤٠ هزار تومانی حداقل ٤٠٠٠٠ تا ٤٥٠٠٠ همت باشد اما الان حداکثر در حدود ١٤٠٠٠ همت دست و پا میزند؟ حتما میدانید که اقتصاد جهان در طول ٤٤ سال گذشته حداکثر ٤٥٠ درصد رشد داشته و بزرگتر شده .

اقتصاد ایران هم باید حداکثر به همین اندازه ٤٥٠ رشد میکرده . اما چه شده ؟

قیمت جهانی طلا در مدت ٤٤ سال گذشته حداکثر حدود ١٠ برابر شده و قدرت جهانی ارز مرجع جهانی هم باید به همین نسبت بیشتر شده باشد.

حالا ببینیم در ایران چه شده و چه میگذرد؟

پول ملی ما بجای چهار برابر یا ده برابر یا صد برابر یا هزار برابر چند هزار برابر ضعیف شده و اقتصاد خرد ما تحت تاثیر فشار های تورمی تقریبا فرسایشی قرار گرفت .

درصورتیکه ما سند چشم انداز داریم و حکمرانان و کارگزاران مکلف و ملزم بودند و هستند که خودشان را همراه با این سند تطبیق دهند و کار ها را مدیریت کنند . اما اقتصاد و کار و فرهنگ و معیشت و تامین اجتماعی و حتی قانون اساسی به حاشیه رفتند

چرا سند چشم انداز به تدریج به حاشیه رفت ؟

چون تعارض منافع مانع شد که کارها طبق قانون و روال و برنامه پیش برود و از طرف دیگر نظارت و مطالبه ای مردمی مستند بر قانون اساسی بر حاکمیت و حکمرانان و کارگزاران و حتی صدا و سیما هم نیود نتیجه اش این شد که ملاحظه می فرمایید.

کشور ما از آبان سال ١٣٨٢ دارای یک چشم انداز یا افق بیست ساله و اهداف و برنامه های تعریف شده برای حکومت و حکمرانان و کارگزاران و همه مردم است که نامش سند چشم انداز ایران در افق ١٤٠٤ است (منظور پایان برنامه پنجساله هفتم توسعه است) و به همه اجزا کشور اعم از قوا و مردم ابلاغ شده

برای اجرایی شدن این سند بخش بندی شده و برای هر بخش از کشور تقسیم بندی و دسته بندی و تعریف متناسب با خودش و یا سازمان مربوطه شده و قانونا هم می باید در برنامه چهارم توسعه لحاظ و از سال ١٣٨٤ اجرا میشده.

چند سال قبل در مجمع تشخیص مصلحت نظام کمیسیونی به چشم انداز بود که بر اجرایی شدن کارهای مربوط به سند چشم انداز نظارت و راهنمایی میکرد. (این کمیسیون تعطیل شد)

تا آنجایی که میدانم از سال ١٣٨٢ تاکنون برای تحقق سند چشم انداز کارهای مقدماتی انجام شده اما متولی و متصدی خاصی برای این کار در حاکمیت ( قوای مجریه و مقننه و قضاییه ) مشخص و متعهد و موظف نشده اند.

اگر هم احتمالا چنین متولیان و متصدیانی وجود دارند نسبت به تکالیف و تعهدانشان بسیار ضعیف عمل کردند.

به نظرم در کشور کارهای بزرگی برای کسب شاخصه های توسعه یافتگی انجام شده اما کافی نیست.

ذهن مردم هنوز برای موضوع توسعه یافتگی درگیر و پرسشگر و برای پاسخ به سئوالات فعال نشده و چنین موضوعی در متن جامعه تعریف نشده ؟

حتی خواص هم اطلاعی کامل و انگیزه هایی برای این سند ندارند و توجهیی هم برای ندانستن و توجه نکردن به این موضوع ندارند.

اگر قرار است قوی به معنای قوی باشیم باید در همه جا قوی شد و دولت و مردم باید علاقمند و با انگیزه شوند که قدرت همه جانبه در دورن کشور و درون مردم شکل بگیرد و مطمدن باشند که توسعه یافتگی همه جانبه کلید موفقیت است

احساس میکنم وقت آن رسیده که مردم باید برای قوی شدن و قوی ماندن و بازدارندگی اقتصادی و فرهنگی دست بکار شوند .

دوربین ها و ذربین ها را بردارند و بجای دوچشم ناظر از چندین چشم ناظر بر رفتار حکمرانان و کارگزاران نظام استفاده کنند و آنها را مجبور کنند برای توسعه یافتگی و قوی شدن و بازدارندگی ها صحبت کنند و برنامه ارائه کنند و گزارش عملکرد دهند و پاسخگو باشند.

باید ذهن و افکار مردم برای قوی شدن بیدار و هدفمند شود تا ایران ما ، کشور ما ، مردم ما ، کوچه و محله و خیابان و شهر و استان محل زندگی ما به سمت و سوی ایران قوی توسعه یافته و پیشرفته حرکت نماید و باید مردم برای قوی شدن و توسعه یافتگی و پیشرفت تهییج و با انگیزه و رقابتی شوند.

ما ایرانی هستیم و باید کشور اول منطقه باشیم. هیچ دلیل و توجیهی وجود ندارد کشور دوم و یا سوم و چندم منطقه باشیم.

ما با داشتن تمامی امکانات و فرصت ها نباید عقب بیفتیم و اگر در هر بخشی از برنامه های توسعه یافتگی و بازداندگی دفاعی و بازدارندگی اقتصادی و بازدارندگی فرهنگی عقب ماندیم، علتش مردم نیستند چون مردم همیشه پای کار و آماده هستند.

علتش ضعف و کوتاهی و عقب ماندگی حکمرانان و کارگزاران است و باید بفکر حبران باشند.

اگر شهید حاج قاسم سلیمانی و یا شهید صیاد شیرازی و یا شهید بابایی و اردستانی هم الان در کنار ما می بودند، همین حرف را میزدند و میگفتند

مطالبه ما توسعه یافتگی و ایران قوی است و ما از برنامه هایمان عقب هستیم. بفکر جبران عقب ماندگی باشید میگفتند مثل همیشه از مردم کمک بخواهید.

مطمئن باشید ما مردم همیشه در کنار و همراه و همدل باشما بودیم و هستیم.

عقل را با عقل یاری یار کن امرهم شوری بخوان و کار کن ممنون از توجه تان

با احترام و ارادت دوشنبه ١٢ دی ١٤٠١