فسخ تعهدات و قراردادهای بین المللی

در معاملات ما خیار غبن و تدلیس داریم که میتوان معامله را به هم زد اما در معاهدات بزرگ و به ویژه با کشورهای دیگر و قرادادهای بین المللی باید مبنای حقوقی وجود داشته باشد تا بتوان نسبت به آن در هر مرحله اقدام کرد. در مروری که به قرآن داشتم این آیه نظر مرا به خود جلب کرد.
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَی سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ. انفال، ﴿۵۸﴾
و اگر از گروهی بیم خیانت داری [پیمانشان را] به سویشان بینداز [تا طرفین] به طور یکسان [بدانند که پیمان گسسته است] زیرا خدا خائنان را دوست نمیدارد. انفال، (۵۸).
توضیح اینکه خیانت اقدام بسیار زشتی است که خدا آن را دوست نمیدارد و هر چه در باره وفای به عهد و اهمیت آن گفته شده مقابل آن را در باره خیانت باید گفت. امانت و مخالف آن خیانت مقولههای فرادینی و اخلاقی است و مسلمان و غیر مسلمان نمیشناسد. قوم را هم قاعدتاً در این آیه باید گروه یا به زبان امروز کشور طرف قرارداد دانست. «علی سواء» در آیه به این معنا است که اگر از مخالفان خود که با آنها عهد و پیمانی بسته ای مؤکداً بیم خیانت دیدی تو همانند آنها ..

در معاملات ما خیار غبن و تدلیس داریم که میتوان معامله را به هم زد اما در معاهدات بزرگ و به ویژه با کشورهای دیگر و قرادادهای بین المللی باید مبنای حقوقی وجود داشته باشد تا بتوان نسبت به آن در هر مرحله اقدام کرد. در مروری که به قرآن داشتم این آیه نظر مرا به خود جلب کرد.

وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَی سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْخَائِنِینَ. انفال، ﴿۵۸﴾

و اگر از گروهی بیم خیانت داری [پیمانشان را] به سویشان بینداز [تا طرفین] به طور یکسان [بدانند که پیمان گسسته است] زیرا خدا خائنان را دوست نمیدارد. انفال، (۵۸).

توضیح اینکه خیانت اقدام بسیار زشتی است که خدا آن را دوست نمیدارد و هر چه در باره وفای به عهد و اهمیت آن گفته شده مقابل آن را در باره خیانت باید گفت. امانت و مخالف آن خیانت مقولههای فرادینی و اخلاقی است و مسلمان و غیر مسلمان نمیشناسد. قوم را هم قاعدتاً در این آیه باید گروه یا به زبان امروز کشور طرف قرارداد دانست. «علی سواء» در آیه به این معنا است که اگر از مخالفان خود که با آنها عهد و پیمانی بسته ای مؤکداً بیم خیانت دیدی تو همانند آنها عهد یا عهدنامه را به سویشان بیفکن و مقابله به مثل کن!

نکته اینجاست که سخن از قراردادهای تحمیلی نیست. در قراردادهای تحمیلی زور است و کشوری که با بی تدبیری خود شکست خورده، از ترس زیان بیشتر ممکن است تن به قراردادهای تحمیلی و ننگین بدهد؛ اما آنجا که سخن از مذاکره هست به این معنا است که طرفین از موضعی برابر به مواردی پایبند میشوند. نکاتی که در این آیه جالب به نظر میرسد این است که این آیه میگوید:

اول. در ایفای عهد ثابت باش و برای شکستن عهد پیشقدم مباش.

دوم. اگر شواهد و قرائن نشان داد و قطعاً ترس داشتی و بیم آن میرود که دشمن میخواهد عهد شکنی کند، و نه اینکه عهدش را شکسته است (که با نون تأکید ثقیله مؤکد شده) تو هم مقابله به مثل کن و در اجرای عهد اصرار مورز.

سوم. از موضع قدرت برخورد کن و عهد، یا عهدنامه آنها را به سویشان بیفکن (اَنبِذ)! و این نخواهد شد مگر اینکه دارای قدرت باشی؛ هم قدرت روحی و اتکال به خدا، و هم قدرت مادی و اتکای به ابزار قدرت. اینکه در بسیاری از موارد علیرغم پاره کردن عهدنامه از طرف مخالف همانند الجزایر و برجام، باز نظام اسلامی به آن پایبند میماند تعجب برانگیز است که یا از موضع ضعف است و یا مصالحی در کار است که برای مردم تبیین نمیشود و این بسیار بد است و عواقب منفی به بار میآورد. پاسخ دندان شکنِ به موقع از تعرضات فردا جلوگیری میکند.

چهارم. این دستور مربوط به پس از قرار داد است. اما اگر در حین تنظیم قرار داد متن دارای ابهام باشد یا خیانت طرف در به کاربردن الفاظ مشهود باشد، یا فقط نسخه انگلیسی آن ملاک باشد آنوقت دیگر چه باید گفت. باید به طریق اولی به قرار داد تن در نداد و یا باید قرارداد را فسخ شده دانست.

پنجم. هوشیاری میطلبد و اطلاعات قوی میخواهد. اینکه تو از عهد شکنی و خیانت طرف مقابل بترسی نیاز به هوشیاری و دقت فراوان دارد و قطعاً ساز و کار خود را میطلبد. ترس از خیانت مستلزم داشتن اطلاعات قوی و نظام اطلاع رسانی به موقع است. باید از همه امکانات لازم برای کسب اطلاع از موضعگیری و چگونگی برخورد طرف مقابل نسبت به عهدنامه مطلع بود.

ششم. به موقع عمل کردن. به موقع عمل کردن جلوی بسیاری از اقدامات بعدی را میگیرد و اجازه به دشمن نمیدهد تا اقدامات بیشتری انجام دهد که طبعاً در آن صورت برای کشور هزینه بیشتری خواهد داشت.

هفتم. شفاف بودن، خدعه نکردن، صراحت داشتن و قاطع بودن. «علی سواء» این را میرساند که تو مانند آنها خدعه نکنی و باصراحت مطلب خود را بیان کنی تا یا رفع ابهام شود یا طرف مقابل موضع مشخص تو را بداند.

هشتم. مردم را در جریان گذاشتن. مردم صاحبان همه چیز هستند هرگونه قرارداد بین المللی باید به سود مردم باشد. ترس از خیانت دشمن هم باید به اطلاع مردم برسد.

نهم. قرارداد مواظبت و مطالبه گری میخواهد. وقتی قراردادی منعقد شد قطعاً انتظاراتی را به بار میآورد و باید دید که آیا آن انتظارات بر آورده میشود؟

دهم. بی عرضگی از جانب خود تقصیر طرف مقابل قرارداد نیست. پیمانهای بین المللی و پرداخت مالی و عدم استفاده از آن نشان از بی عرضگی دارد. هم اکنون ما سالانه مبالغ هنگفتی به سازمانهای بین المللی میپردازیم که فقط نام ما در آن پیمانها باشد در حالیکه باید از امتیازات آن به نحو مطلوب استفاده کرد، اما به دلیل کم کاری یا ناآگاهی و یا ناتوانی از آن امتیازات استفاده نمیکنیم یا خوب استفاده نمیکنیم. اینهمه نیروی تحصیلکرده را اگر به کار میگرفتیم و به آنها آموزش لازم و مرتبط میدادیم تا در حوزه های مختلف امکان بهره برداری را فراهم کنند سود فراوانی نصیب کشور میشد.

یازدهم. این آیه در مورد جنگ و احتمالاً ترک مخاصمه است ولی میتوان آن را به همه قراردادها تعمیم داد. در همه قراردادهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و غیره میتوان این بیم را داشت و به موقع چنانچه اقدام لازم نشود ضررهای بعدی چه بسا جبران ناپذیر باشد.

دوازدهم. این آیه پاسخگونه ای است به آنهایی که برای اسلام حکومت قایل نیستند یا اقتصاد اسلامی، یا سیاست اسلامی، و انواع آن را باور ندارند.

۶۵۶۵