ماه رمضان و عزاخانهای به نام تلویزیون
همه اینها برای استقبال از ماه خدا بود. انگار فرارسیدن ماه رمضان، عذابی الیم بود که بر صداوسیما نازل شده بود. لابد قرار است همین حال و احوال تا آخر ماه رمضان ادامه یابد. اینکه القا شود همه ما گناهکاریم و باید با گریه به مهمانی خدا برویم واقعا چه شوقی را برمی انگیزد؟ چه خدایی را ترسیم می کند؟
گریه و مناجات و انابه، از نوع ارتباطاتی است که هر شخص می تواند با خدای خویش داشته باشد. اتفاقا این انابه ها به نشاط روحی و درونی منجر می شود و انرژی بیشتری برای حضور در جامعه وتعامل با مردم پدیدار می کند. اما اینکه تلویزیون و رادیو تبدیل به غمخانه شودیعنی چه؟ تعمدی در کار است که ماه خدا را از چشم خلق بیاندازند؟
کاش تلویزیون از برخی برنامه هایی که در کشورهای اسلامی پخش می کرد تقلید کند و عینا آنها را به نمایش بگذارد.
این مکتب گریه که تلویزیون در ماه رمضان به راه انداخته ( به استثنای روز و شب های ضربت خوردن و شهادت حضرت امیر(ع) که همه آن را می پذیرند) جز ایجاد روحیه افسرده و فضای غمزده و نیز گریز از دین هیچ نانی برای کسی ندارد.
همه اینها برای استقبال از ماه خدا بود. انگار فرارسیدن ماه رمضان، عذابی الیم بود که بر صداوسیما نازل شده بود. لابد قرار است همین حال و احوال تا آخر ماه رمضان ادامه یابد. اینکه القا شود همه ما گناهکاریم و باید با گریه به مهمانی خدا برویم واقعا چه شوقی را برمی انگیزد؟ چه خدایی را ترسیم می کند؟
گریه و مناجات و انابه، از نوع ارتباطاتی است که هر شخص می تواند با خدای خویش داشته باشد. اتفاقا این انابه ها به نشاط روحی و درونی منجر می شود و انرژی بیشتری برای حضور در جامعه وتعامل با مردم پدیدار می کند. اما اینکه تلویزیون و رادیو تبدیل به غمخانه شودیعنی چه؟ تعمدی در کار است که ماه خدا را از چشم خلق بیاندازند؟
کاش تلویزیون از برخی برنامه هایی که در کشورهای اسلامی پخش می کرد تقلید کند و عینا آنها را به نمایش بگذارد.
این مکتب گریه که تلویزیون در ماه رمضان به راه انداخته ( به استثنای روز و شب های ضربت خوردن و شهادت حضرت امیر(ع) که همه آن را می پذیرند) جز ایجاد روحیه افسرده و فضای غمزده و نیز گریز از دین هیچ نانی برای کسی ندارد.