مُهـــر باطــــل به اغتشاش زدید

مُهـــر باطــــل به اغتشاش زدید آبـــرو را ز معتــــــرض بردید
در چهـل روز فتنـــه و آشـــوب این چنین عاقبت به شـــر شُدید
امنیت حرف اول است همــه جا بی امان گفت و گو کجا دیدید
گفتـــگو ارزش است برای همـه آنــکه دارد به لب قول ســـدید
چون به حــق او نمیشــود قـانع بایدش دیــد او عذاب شَــــدید
جنگ جنگ است جبهه ها دیگر یا به مـرز است یا به فکر جــدید
جنــگ امواج و پخش شــایعهها اختلاف این زمان به اوج رسیــد
حق و باطل همیشه در جنگنــــد بر اباطیـــــل قول حق چربیـــــد
صحنه دلخـــراش به شـاه چراغ هر یکی بین به گوشه ای بــدوید
طفــل مظلوم را چــرا بکشیــــد میکنیــد بی گنـه چگونه شهید؟
بکشید، کشتن است حیات از نو باشـــد این جمله از امــــام فقید
این قســاوت ز داعشی نه عجب آمریکـــا این گروه نمود پدیــد
وین عجب از خودی که معیارش هست چون او دو تا نه وحیــــد
ای مقامـــــات وعده را بگـــذار مهــــــربانی به مردمـــان بکنیـد
مهربانی نه با وعده است و سخن یادی از وی نمــا به وقت خـرید
ازدواج است و کار امــر بزرگ گر که جویی به حق حیات سعید
متقی آنکس است که کار کنـد بس کنید قصــه ..

مُهـــر باطــــل به اغتشاش زدید آبـــرو را ز معتــــــرض بردید

در چهـل روز فتنـــه و آشـــوب این چنین عاقبت به شـــر شُدید

امنیت حرف اول است همــه جا بی امان گفت و گو کجا دیدید

گفتـــگو ارزش است برای همـه آنــکه دارد به لب قول ســـدید

چون به حــق او نمیشــود قـانع بایدش دیــد او عذاب شَــــدید

جنگ جنگ است جبهه ها دیگر یا به مـرز است یا به فکر جــدید

جنــگ امواج و پخش شــایعهها اختلاف این زمان به اوج رسیــد

حق و باطل همیشه در جنگنــــد بر اباطیـــــل قول حق چربیـــــد

صحنه دلخـــراش به شـاه چراغ هر یکی بین به گوشه ای بــدوید

طفــل مظلوم را چــرا بکشیــــد میکنیــد بی گنـه چگونه شهید؟

بکشید، کشتن است حیات از نو باشـــد این جمله از امــــام فقید

این قســاوت ز داعشی نه عجب آمریکـــا این گروه نمود پدیــد

وین عجب از خودی که معیارش هست چون او دو تا نه وحیــــد

ای مقامـــــات وعده را بگـــذار مهــــــربانی به مردمـــان بکنیـد

مهربانی نه با وعده است و سخن یادی از وی نمــا به وقت خـرید

ازدواج است و کار امــر بزرگ گر که جویی به حق حیات سعید

متقی آنکس است که کار کنـد بس کنید قصــه مراد و مریـــــد

خوش به حال کسی که خود یابد دل ز احســـــان خارجی ببـرید

گر که خواهیــــد کشوری آبـاد بس کنیـــد فکر و ابتـــکار پلید

آنکه فکـــرش همیشه میبــاشد جمـع امـــوال و میل او به مـزید

آنکسی کو ندارد درک درست بایدش او به گوشــه ای بخــزید

مردِ کاری به کار خود بگمـــار خواهدش فرصتت ز دست پرید

آنکه از شغل خود بد استفاده کند عاقبت خیر هم نخواهــــد دید

ای «رضـــا» فتنه فتنــــه است اما فوز آنکس بَرَد که حق بشنیــد

۶۵۶۵