پرسشی از امام جمعه رشت؛ آیا فقر و گرانی فقط امتحان الهی برای مردم است؟

نمی دانم دقیقا منظور امام جمعه محترم از این عبارت چیست و در پی چه نتیجه و توصیه ای است اما برای این حرف، یک معنای کاملا درست از جهت مبانی دینی وجود دارد.
هیچ اتفاق خوب و یا بدی در زندگی انسانها خارج از اراده الهی نیست اما واضح است آنچه آدمیان به صورت فردی و اجتماعی علیه خود و به ضرر خویش صورت می دهند گرچه خارج از مشیت و حکمرانی خداوند نیست اما به دست خداوند نبوده و خود انسانها عامل آن هستند و این معنای دقیق این آیت قرانی است که: «خداوند حال (خوش) ملتی را بد نمی کند مگر آن که خود عامل این دگرگونی باشند» (رعد/۱۱)
با این مقدمه روشن می شود اگر وضعیت ملتی از ثروت و آسایش و آزادی و صلاح به فقر و فلاکت و استبداد و فساد دگرگون شود، این امر پیش و بیش از هر چیز نتیجه سیاست ورزی و حکمرانی ضعیف و غلط حاکمان بر آن ملت است و خداوند به نظاره و آزمایش این ملت نشسته است که آیا اینان به حکم عقل و شرع، در صدد اعتراض و بازخواست حاکمان خود بر می آیند و آیا به وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منکر در برابر حاکمیت خطاکار خود عمل می کنند یا نه؟ آیا این ملت اهل انظلام و ظلم پذیری است و حاکمان و مسئولان خطاکار..

نمی دانم دقیقا منظور امام جمعه محترم از این عبارت چیست و در پی چه نتیجه و توصیه ای است اما برای این حرف، یک معنای کاملا درست از جهت مبانی دینی وجود دارد.

هیچ اتفاق خوب و یا بدی در زندگی انسانها خارج از اراده الهی نیست اما واضح است آنچه آدمیان به صورت فردی و اجتماعی علیه خود و به ضرر خویش صورت می دهند گرچه خارج از مشیت و حکمرانی خداوند نیست اما به دست خداوند نبوده و خود انسانها عامل آن هستند و این معنای دقیق این آیت قرانی است که: «خداوند حال (خوش) ملتی را بد نمی کند مگر آن که خود عامل این دگرگونی باشند» (رعد/۱۱)

با این مقدمه روشن می شود اگر وضعیت ملتی از ثروت و آسایش و آزادی و صلاح به فقر و فلاکت و استبداد و فساد دگرگون شود، این امر پیش و بیش از هر چیز نتیجه سیاست ورزی و حکمرانی ضعیف و غلط حاکمان بر آن ملت است و خداوند به نظاره و آزمایش این ملت نشسته است که آیا اینان به حکم عقل و شرع، در صدد اعتراض و بازخواست حاکمان خود بر می آیند و آیا به وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منکر در برابر حاکمیت خطاکار خود عمل می کنند یا نه؟ آیا این ملت اهل انظلام و ظلم پذیری است و حاکمان و مسئولان خطاکار را با سکوت و انفعال و ترس خود تایید و همراهی می کند تا همدست با آنها محسوب شود یا آن که در صدد انتقاد و اعتراض مدنی به اشکال مختلف به استناد حق قانونی و شرعی و عرفی خود بر می آید و حاکمیت سهل انگار و ناآگاه و در مواردی فاسد و ظالم را بابت سیاستهای فقر و فساد و تورم آفرین و نیز تحمیل کننده عقب ماندگی بر ملت بازخواست می کند؟

بدترین فرض این است که مردم تحت تاثیر القائات برخی تربیونهای مذهبی همدست با مسئولان خطاکار، این مصائب و عقب ماندگیها را به حساب اراده و فاعلیت الهی بگذارند و چنین گمان برند که سکوت در برابر این وضعیت ویران و جانکاه، موجب ثواب وپاداش الهی در آخرت است.
چنین باوری جز افترا و تهمت به ساحت حکیم و عادل الهی نبوده و موجب عقوبت خداوند در دنیا و آخرت خواهد بود.