یک رئیس‏‌جمهور که حرف‌زدن بلد است

صِرف حرافی یا به‌نوعی لاف و گزاف‌زدن و دعوی بیهوده کردن و وعده سرخرمن دادن، در فرهنگ ما و شاید در تمام فرهنگ‌ها امری مذموم باشد. اما سخن گفتن آن‌هم سخن درست‌وحسابی و از جنس حکیمانه و خردمندانه‌اش همواره مورد ستایش عام‌وخاص قرار داشته. وقتی آن جان گرامی می‌فرماید آدمیزاد در زیر زبان خویش پنهان است و تا سخن نگفته‌باشد عیب و هنرش بر دیگران پوشیده است، ناظر به همین معناست. آنان که خوب معنای این سخن بلند را درک کرده‌اند یا طریقت خاموشی را برمی‌گزینند تا با سکوت بر وقار خویش بیفزایند یا آنکه چنان بر فن سخنوری مسلط می‌شوند که می‌توانند موافقان‌شان را به ستایش وادارند و مخالفان‌شان را مجاب کنند. خواستم بگویم همانقدر که به عمل در فرهنگ ما اهمیت داده شده و مدام می‌گوییم به عمل کار برآید، نه به سخندانی اما ازآن‌سو سخن نیز جایگاه رفیعی دارد. اینکه می‌فرمایند آدمیزاد در زیر زبان خویش پنهان است یعنی انسان گوهر حقیقی خود را در همان سخن آشکار می‌کند. اگر در عمل دست‌وپا چلفتی است یا به‌جای بهبودبخشیدن به کارها گند می‌زند به زحمات دیگران، این را همان اول می‌توان از سخن‌گفتن‌اش فهمید.
نابغه‌ای که می‌گفت ..

صِرف حرافی یا به‌نوعی لاف و گزاف‌زدن و دعوی بیهوده کردن و وعده سرخرمن دادن، در فرهنگ ما و شاید در تمام فرهنگ‌ها امری مذموم باشد. اما سخن گفتن آن‌هم سخن درست‌وحسابی و از جنس حکیمانه و خردمندانه‌اش همواره مورد ستایش عام‌وخاص قرار داشته. وقتی آن جان گرامی می‌فرماید آدمیزاد در زیر زبان خویش پنهان است و تا سخن نگفته‌باشد عیب و هنرش بر دیگران پوشیده است، ناظر به همین معناست. آنان که خوب معنای این سخن بلند را درک کرده‌اند یا طریقت خاموشی را برمی‌گزینند تا با سکوت بر وقار خویش بیفزایند یا آنکه چنان بر فن سخنوری مسلط می‌شوند که می‌توانند موافقان‌شان را به ستایش وادارند و مخالفان‌شان را مجاب کنند. خواستم بگویم همانقدر که به عمل در فرهنگ ما اهمیت داده شده و مدام می‌گوییم به عمل کار برآید، نه به سخندانی اما ازآن‌سو سخن نیز جایگاه رفیعی دارد. اینکه می‌فرمایند آدمیزاد در زیر زبان خویش پنهان است یعنی انسان گوهر حقیقی خود را در همان سخن آشکار می‌کند. اگر در عمل دست‌وپا چلفتی است یا به‌جای بهبودبخشیدن به کارها گند می‌زند به زحمات دیگران، این را همان اول می‌توان از سخن‌گفتن‌اش فهمید.
نابغه‌ای که می‌گفت با یک‌میلیون تومان می‌توان شغل ایجاد کرد و این‌کار آسان فقط نیاز به یک مرد جنگی دارد، از همان اول معلوم بود که این‌کاره نیست و اگر در این سامان قرار و قاعده‌ای بود، نه‌تنها نباید او را به مصادر مهم منصوب نمی‌کردند بلکه باید می‌فرستادنش دوباره از اول راهنمایی تحصیل کند تا برخی بدیهیات را کاملا متوجه شود. آنکه می‌گفت اقتصاد مملکت با گروگان‌گرفتن سربازان آمریکایی مشکل‌اش حل می‌شود، مستقیم باید می‌رفت سر کلاس تا چندترم مبانی اقتصاد بخواند. والله شوخی نمی‌کنم. اما در دوره وارونه‌ای زندگی می‌کنیم که هرچه حرفت نامعقول‌تر باشد، پست و مقام بیشتری نصیبت می‌شود.
اینها را گفتم تا بگویم اخیراً کتابی خوانده‌ام از سخنرانی‌های جناب شی‌جین‌پینگ، رئیس محترم چین. دوست عزیزم محمدرضا نوروزپور این کتاب را ترجمه کرده. روان و خوشخوان. لطفا ذهن‌تان را از تبلیغات معمول و مرسوم خالی کنید و فکر نکنید چین، مکانی است برای تولید محصولات بنجل. نخیر. این حرف‌ها نیست. چیزی هم که می‌خواهم بگویم ربطی به سیستم بسته و به‌قولی دیکتاتوری چینی ندارد. اما من خودم تا این کتاب را نخواندم، نفهمیدم علت جهش چین در خیلی از عرصه‌ها چیست. سخت‌کوشی‌شان را می‌دانستم. جدی بودن‌شان را هم. حتی برنامه‌ریزی‌شان را. اما نمی‌دانستم پشت این برنامه‌ریزی یک فکر منسجم و درعین‌حال خردمندانه و زیبا وجود دارد. می‌گویند معمولا این سخنرانی‌ها را دیگران برای مقامات می‌نویسند. بنویسند. چه اشکالی دارد؟ بالاخره باید فرقی باشد بین آنکه سخنرانی‌اش را دکتر جواد فریدزاده تدارک می‌بیند تا آنکه آدم ضعیفی مشاور و سخنرانی‌نویس اوست. انتخاب خود این عزیزان برای نوشتن متن سخنرانی، گویای بسیاری از چیزهاست. اگر قرار باشد این انتخاب‌ها هیچ تاثیری در روند امور نداشته باشد اینقدر تفاوت بین روسای ‌جمهور نبود. پس تاثیر دارد. خوب هم دارد.
برگردیم به جناب رئیس‌جمهور چین و کتاب رویای چینی. اول آنکه رئیس‌جمهور ناگهان از زیر زمین سبز نشده. ریشه دارد و ایل و تبار. خانواده‌ای درست و حسابی. پدرش از آن سیاستمداران جسور و دلسوزی بوده که بارها و بارها مورد غضب رئیس بزرگ واقع شده. دوم اینکه فرزندش که همین جناب جین باشد نه‌تنها تحصیلکرده است بلکه مراتب سیاست‌ورزی را در حزب از فروترین مراتب شروع کرده و پله‌پله تا اینجا آمده است. یعنی قبلا کارآمدی‌اش را اثبات کرده. شما هم اگر می‌خواهید پی به کارآمدی ایشان ببرید چاره‌ای ندارید تا نگاهی به این سخنرانی‌ها بیاندازید. کاملا پیداست برای رسیدن به چنین نقطه‌ای برنامه داشته‌اند و هدف. مهم‌تر و مهم‌تر و مهم‌تر از همه اینکه سخنرانی‌هایش اصلا حوصله‌سربر نیست. پر است از شعر و حکمت و مثل و نقل‌قول‌هایی از حکما و فیلسوفان کهن چین. تا بدانی که هم ریشه‌هایش را خوب می‌شناسد، هم از اقتضائات تمدن جدید بی‌خبر نیست. وقتی درباره خاورمیانه حرف می‌زند، رشک می‌بری. حیرت می‌کنی که چرا مردی در آن‌سوی دنیا مسائل و مصیبت‌های مارا بهتر از خیلی از سیاستمداران این منطقه درک می‌کند. خلاصه آنکه اگرچه سروشکل کتاب خیلی جذاب نیست و خودِ عنوان سخنرانی‌های یک رئیس‌جمهور ممکن است دافعه داشته باشد آن‌هم یک رئیس‌جمهور جدی کت‌وشلواری و نه ریشو و سیگار برگ بر لب، اما باور بفرمایید از خواندنش ضرر نمی‌کنید و شاید مثل من ته دل‌تان آرزو کردید آقای جین چندصباحی هم که شده رئیس‌جمهور کشور ما شود.

*شاعر و روزنامه‌نگار

۳۱۱۳۱۱