آوارگی اقلیمی

استان تهران، با جمعیتی بالغ بر ۱۳.۵ میلیون نفر، بزرگ‌ترین استان ایران است و ۳۰ درصد صنایع، ۳۶ درصد از کارخانجات بزرگ، ۴۰ درصد بازار مصرف کل کشور، ۴۰ درصد صنایع غذایی، ۲۰ درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است. مرکز آمار ایران روز اول خرداد ۱۴۰۱، اعلام کرد که تهران با ٩ میلیون نفر، مشهد با ۳.۶ میلیون نفر و اصفهان با ۲.۲ میلیون نفر پرجمعیت‌ترین شهرستان‌های ایران در سال ١٤٠٠ به شمار می‌روند. برآورد می‌شود که جمعیت حاشیه‌نشین در این سه شهر به‌ترتیب دو میلیون، ۵۰۰ هزار و ۳۰۰ هزار نفر باشد. از سوی دیگر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان تهران در مهر ۱۴۰۰ اعلام کرد که ۳۱ درصد مردم تهران در سکونتگاه‌های غیررسمی، مناطق حاشیه‌ای شهرها و بافت‌های «ناکارآمد» زندگی می‌کنند. به عبارتی دیگر بیش از چهار میلیون نفر از مردم استان تهران در بافت حاشیه‌نشین، ناپایدار و ناکارآمد زندگی می‌کنند.
حاشیه‌نشینی با فقر همراه است. علت اصلی مهاجرت، خشکسالی، نبود آب و از بین رفتن فرصت کار در روستاها و جابه‌جایی نیروی کار مناطق روستایی است که با کاهش سطح زندگی و رفاه این گروه در زادگاه خود انگیزه‌ای قوی برای مهاجرت پد..

استان تهران، با جمعیتی بالغ بر ۱۳.۵ میلیون نفر، بزرگ‌ترین استان ایران است و ۳۰ درصد صنایع، ۳۶ درصد از کارخانجات بزرگ، ۴۰ درصد بازار مصرف کل کشور، ۴۰ درصد صنایع غذایی، ۲۰ درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است. مرکز آمار ایران روز اول خرداد ۱۴۰۱، اعلام کرد که تهران با ٩ میلیون نفر، مشهد با ۳.۶ میلیون نفر و اصفهان با ۲.۲ میلیون نفر پرجمعیت‌ترین شهرستان‌های ایران در سال ١٤٠٠ به شمار می‌روند. برآورد می‌شود که جمعیت حاشیه‌نشین در این سه شهر به‌ترتیب دو میلیون، ۵۰۰ هزار و ۳۰۰ هزار نفر باشد. از سوی دیگر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان تهران در مهر ۱۴۰۰ اعلام کرد که ۳۱ درصد مردم تهران در سکونتگاه‌های غیررسمی، مناطق حاشیه‌ای شهرها و بافت‌های «ناکارآمد» زندگی می‌کنند. به عبارتی دیگر بیش از چهار میلیون نفر از مردم استان تهران در بافت حاشیه‌نشین، ناپایدار و ناکارآمد زندگی می‌کنند.

حاشیه‌نشینی با فقر همراه است. علت اصلی مهاجرت، خشکسالی، نبود آب و از بین رفتن فرصت کار در روستاها و جابه‌جایی نیروی کار مناطق روستایی است که با کاهش سطح زندگی و رفاه این گروه در زادگاه خود انگیزه‌ای قوی برای مهاجرت پدید می‌آورند. حاشیه‌نشینی به سبب ایجاد فقر و گسترش آن و همچنین مجاورت حاشیه‌نشین‌ها با محیط شهری می‌تواند گسترش ناامنی را برای شهرها در پی داشته باشد و تهدیدی جدی برای پایداری و انسجام جامعه شهری تلقی شود.

فقر یک متغیر مهم مرتبط با آسیب‌پذیری است، زیرا افراد فقیر و بی‌زمین مجبور می‌شوند در زمین‌های ناامن (مانند دشت‌های سیل‌زده یا دامنه‌های ناپایدار) مستقر شوند تا به مراکز اقتصادی که دارای مشاغل، مدارس خوب و امکانات بهداشتی است، نزدیک‌تر باشند. افزایش آگاهی فقرا در مورد مخاطرات (مثلاً سیل یا زمین‌لغزش‌) کافی نیست، زیرا آنها با مبارزه روزانه بزرگتری برای کسب درآمد و دسترسی ارزان‌تر به خدمات بهداشتی و آموزشی روبه‌رو هستند. با افزایش جمعیت محله‌های فقیرنشین، هر خطری به‌طور بالقوه می‌تواند صدها خانواده فقیر را در یک زمان تحت اثر قرار دهد و منجر به یک وضعیت سانحه‌آمیز یا به دلیل مرگ یا اختلال اقتصادی یا هر دو شود.

با افزایش دمای سطح زمین، احتمال خشکسالی‌های بیشتر و افزایش شدت توفان‌ها وجود خواهد داشت که با خشکسالی وسیع در سال‌های اخیر به توفان گرد و غبار می‌انجامد. تغییر اقلیم جهانی، مخاطرات اقلیمی و خطر سوانح شدید اقلیمی را تشدید می‌کند. افزایش دمای هوا و آب منجر به بالا آمدن سطح دریاها، توفان‌های شدید و سرعت باد بیشتر، خشکسالی‌های شدیدتر و طولانی‌تر و فصول آتش‌سوزی، بارش شدیدتر و سیل می‌شود. در این مورد، شواهد بسیار زیاد و نتایج ویرانگر است.

برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد تخمین می‌زند که انطباق با تغییر اقلیم و مقابله با خسارات، ۱۴۰ تا ۳۰۰ میلیارد دلار در سال تا سال ۲۰۳۰ برای کشورهای در حال توسعه هزینه دارد. در مارس ۲۰۱۹، توفان «آیدا» جان بیش از هزار نفر را در سراسر زیمبابوه، مالاوی و موزامبیک در جنوب آفریقا گرفت و میلیون‌ها نفر دیگر را که بدون غذا یا خدمات اولیه بودند، آواره کرد. همچنین زمین‌لغزش‌های مرگبار، خانه‌ها را مدفون کرد و زمین‌ها، محصولات کشاورزی و زیرساخت‌ها را ویران کرد. توفان «کنت» تنها شش هفته بعد وارد شد و شمال موزامبیک را درنوردید و به مناطقی خسارت زد که از زمان ماهواره‌ها هیچ توفان استوایی در آن مشاهده نشده بود.

شروع سال ۲۰۲۰، استرالیا را در بدترین فصل آتش‌سوزی‌های جنگلی خود قرار داد؛ پس از گرم‌ترین سال ثبت شده‌اش که خاک را به شدت خشک کرده بود. این آتش‌سوزی‌ها بیش از ۱۰ میلیون هکتار را سوزاند، حداقل ۲۸ نفر را کشته، کل آبادی‌های آن پهنه را با خاک یکسان کرد، خانه‌های هزاران خانواده را ویران کرد و میلیون‌ها نفر را تحت اثر مه‌دود خطرناک قرار داد. بیش از یک میلیارد حیوان کشته شده‌اند و برخی از گونه‌ها و اکوسیستم‌ها ممکن است هرگز احیا نشوند.

سوانح شدید آب و هوایی بر همه کشورها، اعم از ثروتمند و فقیر تأثیر می‌گذارد. اما از آنجایی که ما با آینده‌ای با خطرات افزایش‌یافته روبه‌رو هستیم، مواجهه با واقعیت کسانی که بار تغییر اقلیم را به دوش می‌کشند بسیار مهم است. این یک بی‌عدالتی است: کسانی که در فقر زندگی می‌کنند، با وجود اینکه کمترین مسئولیت را در وقوع این بحران دارند، بیشترین آسیب را از تغییر اقلیم می‌بینند.

تغییر اقلیم مردم را مجبور به ترک خانه‌هایشان می‌کند، فقر بیشتری را به فقرا تحمیل می‌کند و گرسنگی را افزایش می‌دهد. مردم کشورهای فقیرتر حداقل چهار برابر بیشتر از مردم کشورهای ثروتمند به دلیل پدیده‌های شدید آب و هوایی آواره می‌شوند. جهان با رقابت با زمان برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و کمک به آسیب‌پذیرترین افراد برای مقابله با اثرهای تغییر اقلیم که امروزه با آن مواجه بوده و در سال‌های آینده تشدید خواهد شد، دست به گریبان است.

روند گرم شدن منجر به افزایش تعداد رویدادهای گرمایی شدید شده است. تغییر اقلیم به بدتر شدن و تشدید اثرهای رویدادهای گرمای شدید، با امواج گرمای طولانی‌تر، روزهای گرمای شدیدتر و دمای بالاتر از رکوردهای تاریخی ادامه خواهد داد. افزایش خطر سیل ناگهانی به دلیل پتانسیل افزایش شدت رویدادهای بارندگی کوتاه‌مدت، به‌ویژه برای محیط‌های شهری که رطوبت خاک کمتر جذب می‌شود –و گاه اصلا جذب نمی‌شود– و تقریبا تمام بارندگی به رواناب تبدیل می‌شود، امکان‌پذیر است. این موضوع هنگامی ‌که با افزایش سطح دریا همراه ‌شود، با افزایش شدت بارندگی، نشان می‌دهد که در آینده احتمال ریسک سیلاب برای بسیاری مناطق از نظر فراوانی و بزرگی افزایش می‌یابد.

*منتشر شده در روزنامه پیام ما. شماره ۲۴۱۴. ۱۰ آبان ۱۴۰۱

۶۵۶۵