آیا ایران سوریه می‌شود؟

نمی توان نیت خوانی کرد و حدس زد که دلیل این رویکرد جدید چیست و آیا سعی رسانه ملی دارد هشدار خاصی به مردم بدهد یا خیر. در شبکه یک، از فیلم معروف « به وقت شام» که جمعه شب پخش شد تا مستند « چرا سوریه» و مستند «سلفی با ابومهدی» پخش شد . در شبکه مستند نیز که معمولا با علاقه ی بیشتری برنامه هایش را تماشا می کنم وضع همین بود ولی غلیظ تر: مستند « عراق، نابودی یک ملت» ، مستند « همشهری جنگ»، مستند« اول شخص غائب»، مستند «متولد غزه»، مستند« منطقه کویرس، وطن کوچک من»، مستند« آغاز داعش» و بالاخره دو قسمت از مستند « پرونده بحران سوریه».
بجز این برنامه ها که خودم هم متاسفانه نتوانستم بعضی هایشان را به تماشا بنشینم احتمالا برنامه های دیگری هم با این مضمون بوده که آن ها را در این دو روز از دست داده ام، مانند صحبت ها و هشدارهای آقای نجاح محمدعلیُ تحلیل گر عراقی. نجاح آدم خاصی است، کسی که بقول خودش بارها به ایران آمده و یکبار توسط وزارت اطلاعات ایران دستگیر شده، مدت زیادی را در اوین و در شرایطی – به تعبیر او در خیلی سخت- زندانی بوده و سپس از ایران اخراج شده است. نجاح که می گوید قبلا با پاسپورت جعلی به ای..

نمی توان نیت خوانی کرد و حدس زد که دلیل این رویکرد جدید چیست و آیا سعی رسانه ملی دارد هشدار خاصی به مردم بدهد یا خیر. در شبکه یک، از فیلم معروف « به وقت شام» که جمعه شب پخش شد تا مستند « چرا سوریه» و مستند «سلفی با ابومهدی» پخش شد . در شبکه مستند نیز که معمولا با علاقه ی بیشتری برنامه هایش را تماشا می کنم وضع همین بود ولی غلیظ تر: مستند « عراق، نابودی یک ملت» ، مستند « همشهری جنگ»، مستند« اول شخص غائب»، مستند «متولد غزه»، مستند« منطقه کویرس، وطن کوچک من»، مستند« آغاز داعش» و بالاخره دو قسمت از مستند « پرونده بحران سوریه».

بجز این برنامه ها که خودم هم متاسفانه نتوانستم بعضی هایشان را به تماشا بنشینم احتمالا برنامه های دیگری هم با این مضمون بوده که آن ها را در این دو روز از دست داده ام، مانند صحبت ها و هشدارهای آقای نجاح محمدعلیُ تحلیل گر عراقی. نجاح آدم خاصی است، کسی که بقول خودش بارها به ایران آمده و یکبار توسط وزارت اطلاعات ایران دستگیر شده، مدت زیادی را در اوین و در شرایطی – به تعبیر او در خیلی سخت- زندانی بوده و سپس از ایران اخراج شده است. نجاح که می گوید قبلا با پاسپورت جعلی به ایران آمده و البته دلیل این موضوع را نمی گوید، مدعی است که یکبار توسط ایران ترور هم شده و تا عالم برزخ رفته، اما در عین حال او اکنون در برنامه های مختلف در قامت طرفدار ایران ظاهر می شود. نجاح در این مصاحبه که نسخه ای از آن را نه در آرشیو شبکه های تلویزیونی که در رسانه های مجازی یافتم به ما هشدار می دهد که ممکن است استمرار تضعیف نظام سرانجامی مانند سوریه شدن در بر داشته باشد، هر چند که در ابتدای صحبتش اعتراف می کند که ایران نه سوریه می شود و نه لیبی، دو کشوری که دیگر هرگز به شرایط قبل بر نگشته اند.

درسهایی از « پرونده بحران سوریه»

اگر هدف تلویزیون از پخش برنامه های این چنینی هشدار به مردم برای جلوگیری از تکرار فاجعه ای مشابه سوریه در ایران هم بوده باشد باید گفت که برنامه مستند «پرونده بحران سوریه» به روشنی نشان داد که سوریه چه مسیری را طی کرد و ایران می تواند مسیر متفاوتی داشته باشد. اگر انصاف داشته باشم باید بر خلاف همیشه که برنامه ها و رویکرد رسانه ملی را بی رحمانه نقد کرده ام، برای یک بار هم که شده این برنامه مستند را کار قابل توجهی بنامم. مستندی که تا لحظه نگارش این متن دو قسمتش پخش شده و ساخته ی مشترک «مرکز مستند سوره» و شبکه مستند است. این مستند بر خلاف رویه ی معمول رسانه در حمایت از حکومت بشار اسد در سوریه که معمولا فجایع به بار آمده در آن کشور را به مخالفان بشار نسبت می دهد، می گوید که کشورهای خارجی با محوریت کشورهای غربی و عربی و بالاخره داعش مسبب فرجام رقت انگیز سوریه هستند. مستند « پرونده بحران سوریه» با نگاهی نسبتا تحلیلی و در قالب یک پژوهش به روند شکل گیری فاجعه ی فعلی سوریه پرداخت و در آن به نکات خوبی هم اشاره کرد. این برنامه که به حکومت حافظ اسد و پسرش بشار اختصاص داشت در توضیح دلایل اصلی شکل گیری اعتراضات به این خاندان به مواردی اشاره کرد که تاکنون به ندرت در رسانه های داخلی مطرح شده بود:

  • استقرار سیستم تک حزبی و نبود امکان فعالیت مخالفین جدی (اپوزیسیون)
  • تمدید پی در پی و بی دلیل شرایط اضطراری در سوریه که به رئیس جمهور اختیارات بیشتری برای تسلط بر حکومت می داد (از سال ۱۹۶۳)
  • عدم امکان رقابت با رئیس جمهور در انتخابات ریاست جمهوری به گونه ای که انتخابات ریاست جمهوری تبدیل به همه پرسی (موافقت یا عدم موافقت با استمرار ریاست جمهوری) شده بود.
  • مخالفت بخش محافظه کار سنتی کابینه با پیشنهاد تغییرات سیاسی و اصرار به برخورد محکم با مخالفین
  • مخالفت همان بخش از کابینه که اثرگذار هم بود با اصلاحات سیاسی، به این بهانه که مردم نیازمند إصلاحات اقتصادی هستند نه إصلاحات سیاسی و اصلاحات اقتصادی هم زمان بر است.
  • استمرار مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بخصوص مشکلاتی که برای کشاورزان در اثر اشتباهات دولت پیش آمده بود و باعث بیکاری بیش از هشتصد هزار نفر از آن ها (به عبارتی هشتصد هزار خانوار) شده بود.
  • فقدان برنامه اجتماعی دولت برای مدیریت بحران
  • دخالت کشورهای دیگر در موضوع سوریه

بازگویی ناگفته هایی از «پرونده»

این مستند در کنار تحلیل های خود که طبیعتا نمی توانست با خط مشی سیاسی رسانه ملی زاویه ای کلی داشته باشد به موضوعاتی اشاره کرد که تاکنون به آن ها در رسانه های داخلی کمتر پرداخته شده بود. فضای این مستند فضای برشمردن اشتباهاتی بود که در دوران اسدها و بخصوص در حکومت بشار اسد و عمدتا توسط خود او اتفاق افتاده بود، از اشتباه ارتش بشار در استفاده از سلاح سنگین در شهرها تا فرصت سوزی در اصلاحات و بالاخره عفوهای بی حساب و کتاب مخالفین سلفی و اسلامگراهای تندرو و آزاد کردن ۱۰۰۰ نفر از آن ها . به تعبیر این برنامه، این عفوها با این استدلال اشتباه صورت گرفت که آزادی و حضور نیروهای اسلامگرای تندرو می تواند هم باعث رضایت قاطبه ی اسلامگرای جامعه شود و هم باعث محدود شدن فعالیت جریان سکولار شود که جریان اصلی مخالف دولت بود. در حالی که در عمل بر عکس شد و تندروهایی که آزاد شدند بعد از آزادی به صفوف گروههای نظامی مخالف دولت پیوستند.

یکی از متفاوت ترین موضوعاتی که در این مستند به آن اشاره شد نقش داعش بود. برخلاف آن چه در باور بسیاری از مردم جا افتاده است -که گمان می شود داعش از ابتدا یکی از دشمنان اصلی دولت بشار بوده است- این مستند ضمن توضیح روند شکل گیری گروههای نظامی سلفی مخالف بشار اسد، اشاره ای به جریان القاعده و داعش کرد و به صراحت ادعا کرد که بر خلاف القاعده که رهبر وقتش (ایمن الظواهری) حکم جهاد علیه دولت بشار داده بود رهبر وقت داعش (ابوبکرالبغدادی) آن را حرام اعلام کرده بود! البته این مستند در این دو قسمتی که پخش شده در مسیر بازخوانی تاریخ هنوز به سالهای اخیر نرسیده است تا معلوم شود نقش واقعی داعش، یکی از بی رحم ترین و مرموزترین جریانات تروریستی دنیای معاصر، را در ادامه بحران سوریه چگونه ترسیم می کند. این که قسمت یا قسمت های بعدی چگونه روایت کند فرق زیادی ندارد، این دو قسمت ناگفته هایی را تا اینجا رونمایی کرده و سوال هایی را در ذهن بیننده در رابطه با نقش واقعی داعش در بحران سوریه ساخته است.

این مستند حتی پروایی نداشت تا گریزی به موضوع نقش سوریه در ترور رفیق حریری نخست وزیر لبنان بزند و دلیل فشار جامعه جهانی برای خروج نیروهای سوریه از لبنان و همچنین دشمنی های بعدی سعدحریری فرزند رفیق حریری و نخست وزیر سابق لبنان با دولت بشار را در این موضوع جستجو کند. هرچند در کنار دلایل مختلف مشکلات اقتصادی سوریه، این مستند نگاهی به هزینه های حضور نظامی سوریه در لبنان نکرد اما خودبخود این نکته نیز به ذهن بیننده متبادر می شد.

اشاره ای به شروع «پرونده»

مستند «پرونده بحران سوریه» شروع اعتراضات در دوره بشاراسد را همزمان با گسترش بهار عربی(بیداری عربی) در کشورهای مصر و لیبی و تونس و یمن دانست. اعتراضاتی که از شهر درعا در سوریه هم به شکل مسالمت آمیز آغاز گردید ولی با برخورد محکم نیروهای امنیتی و شکنجه ی دانش آموزان یک مدرسه وارد فاز جدیدی شد، مدرسه ای که در آن چند دانش آموز همراستا با بهار عربی شعار نوشته بودند و بعدا این برخورد محکم آن را تبدیل به اعتراض خانواده ها و سپس مردم شهر کرد. این مستند در حالی که تصویر انگشت دانش آموزی را نشان می داد که ناخنش کشیده شده بود از بزرگنمایی موضوع توسط رسانه های خارجی صحبت کرد و معتقد بود که برخورد محکمی که از آن صحبت می شود در حد کتک زدن دانش آموزان بوده است، ضمن این که بر خلاف ادعاها دانش آموزان اصلا بچه نبوده اند. به هر حال مستند نشان داد که برخورد امنیتی با موضوع یک اعتراض ساده، کار را تا حدی پیچیده کرد که عقب نشینی های بعدی بشار در نشست با چهره های شاخص درعا راهگشا نشد، نه تنها تغییر مسئولین محلی و حتی استاندار دردی را دوا نکرد که اعظای ۱۴ امتیاز بزرگ به مردم درعا، مانند وعده های گذار از سیستم تک حزبی و لغو شرایط اضطراری بعد از ۴۴ سال، نیز موثر نیافتاد. مستند به تعبیری نشان داد که در فهم و توجه به خواست های مردم فرصت سوزی و به تعبیری دیر اقدام شده بود.

نقش عوامل خارجی در «پرونده»

مستند پرونده بحران سوریه بیش از همه ی دلایل شکل گیری فاجعه ی سوریه به نقش دخالت کشورهای خارجی پرداخت و محور اصلی این نقش را هم برای ترکیه، عربستان، قطر، امریکا و فرانسه برشمرد. هرچند در این میان اشاره ای به نقش بقیه کشورها نشد اما تا پایان قسمت دوم، سه گونه نقش آفرینی برای کشورهای خارجی قائل شد:

  • حمایت رسانه ای از مخالفان: این برنامه نشان داد که رسانه هایی مانند الجزیره قطر با پخش و بزرگنمایی اخبار اعتراضات نقش بسزایی در شکل گیری و جهت دار شدن اعتراضات و رساندن اخبار آن به دنیا داشتند و انتشار این اخبار در سطح کشورهای عربی باعث موضع گیری های جدی و عملی اتحادیه عرب و در سطح جهانی باعث افول بشار در افکار عمومی جهان و هموار شدن راه برای تصمیمات بعدی شورای امنیت شد. در این برنامه ترکیه هم به دلیل کمک به برگزاری نشست مخالفان بشار در استانبول و سپس در آنتالیا از کشورهای موثر در بروز فاجعه ی سوریه قلمداد شد.
  • حمایت مالی و نظامی از مخالفان: این مستند به نقش بعضی از کشورها مانند عربستان، قطر، ترکیه و حتی جریانات سیاسی لبنان در کمک و تجهیز گروه های مخالف هم توجه کرد. البته این برنامه تا پایان قسمت دوم خود هنوز به تاریخ حضور نظامی بعضی از کشورها در سوریه نرسیده اما مطلب در خور توجه این بود که نشان داد سوریه بدلیل تشتت در ارتش و ضعف ارتش در حفظ یکپارچگی کشور تبدیل به آوردگاه کشورهای خارجی بسیار گردید، در حالی که توجه به موقع به خواست های مردم و به تعبیر صاحبنظران برگزاری یک همه پرسی سالم و ازاد می توانست از دخالت کشورهای دیگر و بروز فاجعه جلوگیری کند.
  • کمک بعضی از دولت ها به حضور اتباع خود در جنگ با دولت سوریه: شاید مهمترین نکته ی ناگفته ای که در این برنامه باب آن باز گردید فرآیند پیوستن اتباع خارجی به مخالفان دولت سوریه بود. این برنامه نشان داد که کشورهای اروپایی برای این که از زحمت اتباع اسلامگرای تندروی خود راحت شوند علی رغم اشراف اطلاعاتی که داشتند نه تنها برای آمدن آن ها به سوریه مانعی نتراشیدند که حتی با تسهیل و گاهی هم تبلیغ به آن فرایند کمک کردند. این مستند ناخودآگاه به این فرضیه نیم نگاهی داشت که می گوید بعضی از کشورها کاری کردند که سوریه تبدیل به قتلگاه اسلامگراهای تندرو و گاه استقلال طلب آن ها شد و در حقیقت آن ها یکی از تهدیدات امنیتی داخلی کشور خود را در سرزمین مردم سوریه و به قیمت ویرانی کشور آن ها تا حدودی مرتفع کردند. هر چند این برنامه نامی از بعضی از کشورها نبرد و اشاره ای هم به داعش نکرد اما احتمالا صاحب نظران بسیاری هستند که بتوانند بگویند که بیشترین درصد خارجی هایی که با آرزوی تشکیل دولت اسلامی به سوریه آمدند از کدام منطقه و کدام کشور بودند و در قالب چه جریانی. این صاحب نظران احتمالا نتایج واقعی این حضور را هم که در سالهای بعد اتفاق افتاد می توانند ترسیم کنند. البته بعید نیست که اگر قسمت های بعدی برای این مستند ساخته شده باشد و پخش شود از بازگویی این مهم غافل بماند ، اما در هر حال این مستند با اشاره اش به یک موضوع مهم که تاکنون مغفول مانده بود سوالی را در ذهن مخاطب شکل داد که دیگر نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت و یا آن را مدیریت کرد.

۶۵۶۵