بلاگ

تحصیل یا کار؛ دو راهی دشوار کودکان در مناطق محروم

این آمار نه‌تنها نشان‌دهنده چالش‌های ساختاری در حوزه آموزش است، بلکه بازتابی از نابرابری‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که کودکان را از مسیر تحصیل منحرف می‌کند و به سوی بازار کار سوق می‌دهد. بر اساس گزارش‌های موجود، استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، تهران، خوزستان و آذربایجان غربی بالاترین نرخ بازماندگی از تحصیل را دارند. این وضعیت نشان‌دهنده تأثیر مستقیم عوامل اقتصادی و توسعه‌نیافتگی بر دسترسی کودکان به آموزش است. از منظر حقوقی، مطابق با ماده ۲۸ پیمان‌نامه حقوق کودک، هر کودک حق دارد از آموزش ابتدایی رایگان و اجباری بهره‌مند شود. با این حال، آمارهای موجود نشان می‌دهد که تحقق این حق در ایران با چالش‌های جدی مواجه است.

بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳، تعداد دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل به ۹۹۲ هزار و ۳۲۱ نفر رسیده است. از این تعداد، ۱۹۲ هزار نفر در مقطع ابتدایی، ۲۱۴ هزار نفر در مقطع متوسطه اول و ۵۸۶ هزار نفر در مقطع متوسطه دوم از تحصیل بازمانده‌اند. همچنین، بررسی‌ها نشان می‌دهد که ۶۰ درصد از کودکان بازمانده از تحصیل در پنج استان سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، تهران، خوزستان و آذربایجان غربی ساکن هستند. فقر یکی از عوامل اصلی بازماندگی از تحصیل در ایران است. بر اساس گزارش‌ها، ۷۰ درصد از ترک‌تحصیلی‌ها مربوط به دهک‌های درآمدی پایین جامعه هستند. در برخی مناطق، به‌ویژه در استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان، ساختارهای فرهنگی و اجتماعی مانع از ادامه تحصیل کودکان، به‌ویژه دختران، می‌شود.

کمبود مدارس و امکانات آموزشی در مناطق محروم نیز از عوامل مؤثر بر بازماندگی از تحصیل است. در برخی مناطق، کودکان به دلیل فاصله زیاد تا مدرسه یا نبود امکانات مناسب، از تحصیل بازمی‌مانند. کودکان بازمانده از تحصیل با مشکلاتی مانند کاهش اعتماد به نفس، احساس بی‌ارزشی و افزایش خطر ابتلا به اختلالات روانی مواجه هستند. بازماندگی از تحصیل منجر به افزایش تعداد کودکان کار می‌شود. بر اساس برآوردها، تعداد واقعی کودکان کار در ایران بین ۳۰ تا ۳۵ هزار نفر است. مطابق با ماده ۲۸ پیمان‌نامه حقوق کودک، هر کودک حق دارد از آموزش ابتدایی رایگان و اجباری بهره‌مند شود. با این حال، آمارهای موجود نشان می‌دهد که تحقق این حق در ایران با چالش‌های جدی مواجه است.

بازماندگی از تحصیل و کار کودکان در ایران، پدیده‌ای چندوجهی است که ریشه در عوامل اقتصادی، فرهنگی و ساختاری دارد. افزایش تعداد کودکان بازمانده از تحصیل، به‌ویژه در مناطق کمتر توسعه‌یافته، نشان‌دهنده نیاز فوری به بازنگری در سیاست‌های آموزشی و اجتماعی کشور است. از منظر روان‌شناسی، کودکان بازمانده از تحصیل با مشکلاتی مانند کاهش اعتماد به نفس، احساس بی‌ارزشی و افزایش خطر ابتلا به اختلالات روانی مواجه هستند. از سوی دیگر، ورود زودهنگام به بازار کار، آن‌ها را در معرض استثمار، سوءاستفاده و آسیب‌های جسمی و روانی قرار می‌دهد. برای مقابله با این بحران، پیشنهاد می‌شود:

1. تدوین و اجرای سیاست‌های حمایتی برای خانواده‌های کم‌درآمد به منظور کاهش فشار اقتصادی و جلوگیری از ترک تحصیل کودکان.

2. افزایش دسترسی به آموزش با کیفیت در مناطق محروم از طریق توسعه زیرساخت‌های آموزشی و جذب معلمان مجرب.

3. اجرای برنامه‌های آگاهی‌بخشی برای والدین و جامعه درباره اهمیت آموزش و مضرات کار کودک.

4. تقویت نظارت و اجرای قوانین مرتبط با منع کار کودک و حمایت از حقوق آن‌ها.

5. همکاری بین‌بخشی میان نهادهای دولتی، سازمان‌های مردم‌نهاد و جامعه مدنی برای ارائه راه‌حل‌های جامع و پایدار.

تحقق این اقدامات نیازمند عزم ملی و همکاری همه‌جانبه است تا بتوان آینده‌ای روشن‌تر برای کودکان ایران رقم زد.

* حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا