تهدیدهای ساختمانهای متروکمانده در تهران
متروکه شدن ساختمانها در شهر تهران چند دلیل دارد. برخی به دلیل عدم استحکام کافی سازهای خالی از سکنه میشوند که این دست متروکهها بسیار خطرناک هستند و میتوان شکستهای وسیعی را در دیوارهها، ستونها و تیرهایشان مشاهده کرد یا اگر از بافتهای قدیمی مثل خشتی و گلی باشند، ترکهای عمیق و وسیع دارند؛ این دست ساختمانها حتی در شرایط عادی هم خطرناک هستند و ممکن است که هر لحظه فرو بریزند.
خطرات ساختمانهای متروک اطراف بازار
هر سازهای یک آستانه تحمل دارد، بسیاری از افراد تصور میکنند که یک ساختمان میتواند تا ابد سرپا بماند اما اینطور نیست و اگر ساختمان به آستانه تحملش برسد، فرو میریزد. این فروریزش میتواند تبعات بسیار زیادی در سطح محله داشته باشد و اگر در محلههایی باشند که امکان امدادرسانی دشوار باشد، مشکل دوچندان میشود. نمونههایی از این دست ساختمانهای خطرآفرین را در اطراف بازار تهران داریم که بیشترشان به عنوان انبار استفاده میشوند و اگر به آستانه تحمل برسند امکان فروریزش و به دنبال آن آتشسوزی و مشکلات دیگر وجود دارد.
برخی ساختمانها هم به دلیل قدمت زیاد فاقد وجاهت زیستن هستند و متروک..
متروکه شدن ساختمانها در شهر تهران چند دلیل دارد. برخی به دلیل عدم استحکام کافی سازهای خالی از سکنه میشوند که این دست متروکهها بسیار خطرناک هستند و میتوان شکستهای وسیعی را در دیوارهها، ستونها و تیرهایشان مشاهده کرد یا اگر از بافتهای قدیمی مثل خشتی و گلی باشند، ترکهای عمیق و وسیع دارند؛ این دست ساختمانها حتی در شرایط عادی هم خطرناک هستند و ممکن است که هر لحظه فرو بریزند.
خطرات ساختمانهای متروک اطراف بازار
هر سازهای یک آستانه تحمل دارد، بسیاری از افراد تصور میکنند که یک ساختمان میتواند تا ابد سرپا بماند اما اینطور نیست و اگر ساختمان به آستانه تحملش برسد، فرو میریزد. این فروریزش میتواند تبعات بسیار زیادی در سطح محله داشته باشد و اگر در محلههایی باشند که امکان امدادرسانی دشوار باشد، مشکل دوچندان میشود. نمونههایی از این دست ساختمانهای خطرآفرین را در اطراف بازار تهران داریم که بیشترشان به عنوان انبار استفاده میشوند و اگر به آستانه تحمل برسند امکان فروریزش و به دنبال آن آتشسوزی و مشکلات دیگر وجود دارد.
برخی ساختمانها هم به دلیل قدمت زیاد فاقد وجاهت زیستن هستند و متروکه شدهاند، این دست ساختمانها بیشتر در جنوب و جنوب شرقی تهران بوده که بیشترشان خشتی و گلی با وسعت زیاد هستند. اطراف خیابان سرچشمه میتوان بسیاری از این بافتهای فرسوده را دید. این دست ساختمانها یا کامل متروکه شدهاند و یا به عنوان حسینیه، تکیه و مواردی از این قبیل چند بار درسال از آنها استفاده میشود. این ساختمانها عموما در کوچههای بسیار باریک هستند که فروریختنشان میتواند منطقه را تحت الشعاع قرار دهد.
دسته بعدی ساختمانهای متروکهای هستند که اسکلت قوی دارند. این دست ساختمانها معمولا به دلیل مشکلات قانونی و مالی نیمه کاره ماندهاند. در اطراف اتوبان همت و آیت الله رفسنجانی این دست سازههای نیمه کاره را میتوان دید. بتن، آرماتور و فولادی که در این سازههای متروک و نیمه کاره به کار رفته در اثر بارندگی و باد از بین میرود و در این شرایط امکان فروریختن آنها وجود دارد.
بحران اصلی بعد از زلزله
بحران اصلی در مورد ساختمانهای متروکه بعد از زلزله به وجود خواهد آمد. یک زلزله یا حتی باد شدید و در مورد برخی سازهها حتی یک زلزله متوسط میتواند باعث ریزش شود و چون بازرسی هم از این دست ساختمانها انجام نمیشود، امکان تخریب کاملشان وجود دارد. یکی از تبعات تخریب شدنشان هم مسدود شدن خیابان و اختلال در امداد و نجات است. لذا تعیین تکلیف این ساختمانها باید در دستور کار شهرداری قرار گیرد. از طرفی چون این ساختمانها اکثرا به عنوان انبار استفاده میشوند، میتوانند موجب آتشسوزیهای وسیع در منطقه شوند.
هر ساختمانی که فاقد استانداردهای لازم برای آتشسوزی باشد، به مرور لولههای گاز آن از بین رفته و منجر به آتشسوزی میشود. در مورد ساختمانی مثل آلمینیوم که شرایطی شبیه پلاسکو دارد، یا باید اصلاحات لازم انجام یا تخریب شود. برخی ساختمانها هم ممکن است سازه محکمی داشته باشند اما به دلیل متروکه بودن از نظر استاندارهای لازم بررسی نمیشوند و همین موضوع آنها را خطرآفرین کرده است.
متروکه بودن یک ساختمان دلیلی بر صلاحیت نداشتن آن نیست اما شرط این است که ساختمان اگر هم قرار است متروکه بماند، به صورت دورهای توسط شهرداری و مهندسان آشنا به این امر مورد بازرسی قرار گیرد که برق و گاز ساختمان قطع و از نظر سازهای استحکام کافی را داشته باشد. اگر ساختمان قدیمی بورس به جهت عدم مقاومت سازهای متروکه شده است، میتواند خطرناک باشد و تمام منطقه را در موقعیتی بحرانی قرار دهد.
۳۰۰ ساختمان فاقد استاندارهای آتشنشانی
توجه به ساختمانهای متروک در دستور کار شهرداریها قرار نمیگیرد. معمولا فقط شرایطی کلی از وضعیت ساختمانهای متروکه مورد بررسی قرار میگیرد اما شهرداری این مناطق را از این منظر که آیا این ساختمانها شرایط لازم برای پایدار بودن دارند یا خیر ارزیابی نمیکند.
زمانی ساختمانهای فاقد کدهای آتشنشانی توسط شهرداری، آتشنشانی و سازمان نظام مهندسی مشخص شدند و بنا به نتیجه گزارشی که من دیدم تا ۳۰۰ ساختمان مشخص شده بود اما به دلیل اینکه اعلام اسامی آنها باعث ایجاد رانت میشد و افرادی با پرداخت هزینه ساختمان خود را از لیست در میآوردند، موضوع بلاتکلیف ماند. تصور میکنم که اگر با مالکان این ساختمانها صحبت شود، اخطار بدهند و اگر صاحب ملک توجه نکرد، با بنرهایی مشخص کنیم که ساختمانها فاقد استاندارهای لازم هستند.
ما خیلی بیخیال زندگی میکنیم و تصورمان بر این است که این اتفاقات برای ما رخ نمیدهد اما ما در تهران هر لحظه در انتظار وقوع زلزلهای ۷ ریشتری هستیم و اگر به موضوع متروکهها توجه نشود در اثر وقوع زمین لرزه تمام آنها فرو میریزد و عملا تهران را متروکه میکنند.
گودبرداریهای بسیار بزرگ و رها شدهای در تهران وجود دارند که آنها هم خطرات خاص خود را دارند. گودها به اشباع شدن آب در شرایط بارندگی بسیار حساس هستند اما متاسفانه در تهران برای پروژههای بزرگ گودبرداریهای عظیم انجام شده اما به دلایل مختلف اعم از مشکلات مالی و بحث مجوز رها شدهاند.
اگر در بارندگیهای متعدد شرایط اشباع برایشان به وجود آید مانند یک زمین لغزه حرکت خواهند کرد و تمام ساختمانهای کناری را هم با خود خواهند برد. نظیر این گودها را در شهرک غرب، کنار برج میلاد و مناطق دیگر شهر داریم. اینها چیزهایی نیست که ما برای اولینبار شنیده باشیم بلکه در دنیا اتفاق افتاده است.
متاسفانه شهرداری به جای توجه به این موارد میخواهد ۱۵۰ هزار ساختمان جدید در تهران بسازد. کار شهرداری ساخت و ساز نیست اما به دلیل منافع مالی به دنبال این کار میرود. مگر تهران بیش از این ظرفیت دارد؟ یا جایی برای افزایش جمعیت و ترافیک دارد؟ شهرداری به جای حرکت به سمت کاهش تراکم جمعیت در تهران به دنبال افزایش جمعیت است درحالی که در هیچ جای دنیا ساخت و ساز برعهده شهرداری نیست. گسترش شهری تبعات دارد.
* استاد نمونه کشور در مهندسی سازه، زلزله و مدیریت بحران، بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران در ایران و موسس انجمن زبدگان شهر در کشور
* منتشر شده در ایسکا نیوز