توطئه انزوای ایران !
– در حالیکه با هویج بریکس و شانگهای که به دلایل متعددی نمی توانند در توسعه متوازن و همه جانبه ایران نقش آفرینی موثر و پایدار داشته باشند ایران را سرگرم و دلخوش کرده اند، در سه محور احیای جاده ابریشم(چین)، کریدور تجاری جدید شرق_غرب(هندوستان) و نهایتا تهدیدات جدی در اشغال بخش هایی از خاک ارمنستان توسط آذربایجان و ترکیه با هدف ایجاد کریدور زنگزور درصدد محاصره و انزوای کامل اقتصادی و زیربنایی ایران هستند.
– دلایل عدم تاثیر جدی بریکس و شانگهای بر توسعه زیربنایی ایران که به هویج های راهبرد انزوای ایران (همان سیاست نه برجام نه بحران) تبدیل شده اند از سویی به شاکله و اهداف نامشخص این دو پیمان و از طرف دیگر به وجود معضل جدی و فراگیر تحریم های تحمیلی و عدم عضویت ایران در پیمان های عمده و مهم مالی و امنیتی مانند FATFوپالرمو بازمی گردد.
– باید توجه داشت که پیمان شانگهای عمدتا یک پیمان امنیتی و پیمان بریکس یک ائتلاف فراقاره ای اقتصادی می باشد و مهمتر آنکه هر پیمانی مانند اتحادیه اروپا،نفتا،شورای همکاری خلیج فارس و… علاوه بر بازیگران همسان و مشترک المنافع، دارای اهداف معین و مشترک و ایجابی هستند،در ..
– در حالیکه با هویج بریکس و شانگهای که به دلایل متعددی نمی توانند در توسعه متوازن و همه جانبه ایران نقش آفرینی موثر و پایدار داشته باشند ایران را سرگرم و دلخوش کرده اند، در سه محور احیای جاده ابریشم(چین)، کریدور تجاری جدید شرق_غرب(هندوستان) و نهایتا تهدیدات جدی در اشغال بخش هایی از خاک ارمنستان توسط آذربایجان و ترکیه با هدف ایجاد کریدور زنگزور درصدد محاصره و انزوای کامل اقتصادی و زیربنایی ایران هستند.
– دلایل عدم تاثیر جدی بریکس و شانگهای بر توسعه زیربنایی ایران که به هویج های راهبرد انزوای ایران (همان سیاست نه برجام نه بحران) تبدیل شده اند از سویی به شاکله و اهداف نامشخص این دو پیمان و از طرف دیگر به وجود معضل جدی و فراگیر تحریم های تحمیلی و عدم عضویت ایران در پیمان های عمده و مهم مالی و امنیتی مانند FATFوپالرمو بازمی گردد.
– باید توجه داشت که پیمان شانگهای عمدتا یک پیمان امنیتی و پیمان بریکس یک ائتلاف فراقاره ای اقتصادی می باشد و مهمتر آنکه هر پیمانی مانند اتحادیه اروپا،نفتا،شورای همکاری خلیج فارس و… علاوه بر بازیگران همسان و مشترک المنافع، دارای اهداف معین و مشترک و ایجابی هستند،در حالیکه پیمان های شانگهای و بریکس نه تنها اهداف مشترک راهبردی توسط اعضا ندارند و با ماهیت سلبی و تقابلی برای هژمون زدایی آمریکا و غرب شکل گرفته اند نهایتا به دلیل تنوع و تکثر منافع، سرنوشتی مانند جنبش عدم تعهد یا سازمان کنفرانس اسلامی خواهند داشت.
– بازیگران اصلی آسیایی توافق بریکس یعنی چین و هند ضمن رقابت شدید اقتصادی در موضوعات کلان از جمله ایجاد کریدور به غرب، در رقابتی تنگاتنگ، دو مسیر کاملا متفاوت را دنبال می کنند که دست برقضا ایران در هیچ یک از این راهبردهای کریدوری جایگاهی ندارد!
در بعد امنیتی و نظامی نیز دو کشور عمده پیمان شانگهای یعنی چین و روسیه در یک رقابت جدی و پنهان به سر می برند که ایران به عنوان حیاط خلوت روسیه نقش تاثیرگذار و قابل توجهی در این پیمان هم نخواهد داشت.
– در شمال غرب ایران نیز ترکیه با هدف ایجاد امپراطوری تورانیسم با تحریک جمهوری آذربایجان برای اشغال بخش هایی از خاک ارمنستان ضمن قطع راههای ارتباطی ایران به روسیه و اروپا از کریدور زنگزور قصد دارد با ایجاد ارتباط زمینی دریای خزر به ترکیه، به ویژه انتقال نفت و گاز این منطقه به ترکیه و ارسال آن به اروپا به عنوان هاب بزرگ انرژی تبدیل شود.
– به نظر می رسد در سایه بی توجهی دستگاه دیپلماسی و حاکمیت گفتمان توهمی (مشابه زمستان سخت اروپا یا شکست دو ماهه اروپا از ارتش روسیه و…) در سیاست خارجی ایران، راهبرد انزوای اقتصادی جمهوری اسلامی در حال پیاده شدن است و این سیاست می تواند اثرات مخرب درازمدت در امور توسعه ای حتی در بعد امنیتی و اجتماعی به جای گذارد.