حماسه سجادیه
چند اثر او هم مستقیما به خاندان عصمت میپردازد. حضرت فاطمه (کشتی پهلو گرفته)، سیدالشهداء (پدر، عشق، پسر)، حضرت زینب (آفتاب در حجاب)، حضرت عباس (سقای آب و ادب). کتاب جدید او هم که همان حال و هوا را دارد در باره حضرت سجاد(ع) است؛ شخصیتی که زنده ماندن واقعه عاشورا و پیام احیای دینی آن مدیون اوست. شجاعی، جلوههای جمالی امامان را به تصویر میکشد و نگاه او به دین، متأثر از خشکمذهبان نیست. او حتی در مناجاتنامهها و ترجمه دعاهایش و اثر اخیر خود (خدا مال همه است) خدای بخشنده و دستگیر و ستار و مهربان را معرفی میکند، نه خدایی عصبانی و سختگیر و کینهتوز را. و اما در باره این کتاب: ١- شجاعی در این کتاب و کتب یادشده، قطعه ادبی و متنهای احساسی یا حماسی به اتکای ذوق یا دانستههای خود نمینویسد بلکه تحقیقات دامنهداری را دستمایه درام میسازد و از این جهت کارهای او سندیت بالایی دارد و به اصطلاح، بیحساب حرف نمیزند.
٢- آن چه ایده کانونی در کارهای اخیر شجاعی است و به عنوان دغدغه مشترک دیده میشود (از جمله در رمان طنز کمی دیرتر)هشدار نسبت به لقمهی حرام و تاثیر فوری آن در شقاوت است. از نظر شجاعی، عل..
چند اثر او هم مستقیما به خاندان عصمت میپردازد. حضرت فاطمه (کشتی پهلو گرفته)، سیدالشهداء (پدر، عشق، پسر)، حضرت زینب (آفتاب در حجاب)، حضرت عباس (سقای آب و ادب). کتاب جدید او هم که همان حال و هوا را دارد در باره حضرت سجاد(ع) است؛ شخصیتی که زنده ماندن واقعه عاشورا و پیام احیای دینی آن مدیون اوست. شجاعی، جلوههای جمالی امامان را به تصویر میکشد و نگاه او به دین، متأثر از خشکمذهبان نیست. او حتی در مناجاتنامهها و ترجمه دعاهایش و اثر اخیر خود (خدا مال همه است) خدای بخشنده و دستگیر و ستار و مهربان را معرفی میکند، نه خدایی عصبانی و سختگیر و کینهتوز را. و اما در باره این کتاب: ١- شجاعی در این کتاب و کتب یادشده، قطعه ادبی و متنهای احساسی یا حماسی به اتکای ذوق یا دانستههای خود نمینویسد بلکه تحقیقات دامنهداری را دستمایه درام میسازد و از این جهت کارهای او سندیت بالایی دارد و به اصطلاح، بیحساب حرف نمیزند.
٢- آن چه ایده کانونی در کارهای اخیر شجاعی است و به عنوان دغدغه مشترک دیده میشود (از جمله در رمان طنز کمی دیرتر)هشدار نسبت به لقمهی حرام و تاثیر فوری آن در شقاوت است. از نظر شجاعی، علتالعلل همه انحرافات و جنایتها بیتوجهی به این آموزهی دینی است؛ همچنان که در این کتاب هم به خطبه سیدالشهدا در کربلا استناد میکند (و شکمهایتان از لقمهحرام، آکنده شده)
٣- یکی از جذابیتهای این رمان، راوی است. فصل آغازین را شیطان شروع میکند (نگاه اول شخص) و در بعضی منازل چهلگانه کتاب نیز همین راوی، روایت میکند. در دو فصل، راوی اول شخص (امسلمه و عبداللهبنمطیع) و در سایر فصول با زاویه دید دانای کل مواجهیم.
۴- نامگذاری فصول کتاب یکی از هنرهای شجاعی است که در همه آثار او به چشم میآید. چه زیبا نام اولین فصل را که شیطان، راوی آن است «اعوذ بالله منالشیطانالرجیم» گذاشته و نام فصل بعد که دانای کل میآید «بسماللهالرحمنالرحیم».
۵- این اثر هم از طنازیهای شجاعی خالی نیست؛ بویژه در گفتوگوهای یزید و مروان و فصل شغل شریف!
۶- در جهان کاملا مذکر که زنان دیده نمیشوند، شجاعی بعضی خواتین حاضر در کربلا را یکبهیک و بهاختصار معرفی میکند تا بدانیم این رویداد تاریخساز اگر چه با نامآورانی چون عباس و حر و علیاکبر و حبیب گره خورده است اما نقش بانوان فقط در زینب کبری خلاصه نمیشود؛ اگر چه او ستارهای بلامنازع است اما سایر زنان حاضر در کربلا هم چراغهای فروزانی بودهاند که شایسته الگوگیریاند.
٧- برآمدن مروان از دل بنیامیه را در این کتاب میبینیم و از آنجا که این، کتاب اول است (از کربلا تا انزوای خودخواستهی حضرت در صحرا) احتمالا در مجلدات بعدی، نقش مروان -که در زیرکی دست کمی از معاویه ندارد- پر رنگتر خواهد شد.
٨- شجاعی در این اثر، دوگانه اسلام علوی-اسلام اموی را معرفی میکند و با کدهای مستند، مختصات اسلام اموی را به تصویر میکشد. از جمله نگاه به بیتالمال، فتوحات، رابطه مردم با حکومت و نحوه مواجهه با مخالفان.
کینه آلامیه از آلهاشم که ریشه در بدر و اُحد دارد با سیاستورزی ابوسفیان، متاسفانه بخوبی به ثمر نشست. آنان به جای مقابله صریح، با قاعده «بدل به جای اصل» و در سایهی انحرافی که پس از ارتحال رسول خدا با ماجرای سقیفه پدید آمد توانستند به اهداف خود برسند. شجاعی، فلسفه قیام امامحسین(ع) را از پیرایهها و شبهات و اغلاط (جاهطلبی، ماجراجویی و حتی حقستانی) میپیراید و معرفی نسخه اصل (احیای دین و احیای امر به معروف) را هدف اصلی نهضت حسینی میشمارد و به همین جهت، جایگاه امام سجاد را برای حفظ این هدف، حیاتی میخواند و این که چرا آن امام همام با وجود شورش عبداللهبنزبیر در مدینه، قیام توابین و … درصدد میدانداری و انتقامگیری از حکومت یزید بر نیامد، ریشه در همین دقیقه دارد: حفظ و توسعه فرهنگ اصیل و کادرسازی فقط به حفظ جان ایشان منوط بود: «سپُرد جا به تو، هر کس ز بزم بیرون رفت/ تویی به جای همه، هیچکس به جای تو نیست» که نام کتاب هم از همین زاویه گرفته شده است. این اثر فاخر، هدیه ارزشمندی است که بویژه در آستانه سال نو و سایر مناسبتها میتوانید به آنانی که دوستشان دارید هدیه بدهید.