در سوگ فرهنگبان تاثیرگذار
آن خادم قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام توفیق یافت که بیش از نیم قرن، مبیّن و مروّج معارف والا و انسان ساز الهی در سراسر جهان و به زبانهای مختلف باشد و تا پایان عمر شریفش دغدغهمند این رسالت بزرگ بود.
سخن گفتن ازمردی که یک عمر به اولیائش حضرات معصومین علیهم السلام خالصانه و خاضعانه خدمت کرد ،خالصانه تلاش کرد،حکیمانه گام برداشت، و در دوران و عصری که گاه در میان علمای دین، دید گسترده و دور فراز بین المللی دیده نمی شد ،یا اندک بود ! او یک ناشر مطرح ِ شیعی ِجهانی ، خود را اثبات کرد ، آسان نیست.
بدون تردید اگر بگویم مرحوم انصاریان ازاین همه آثار اهل بیت علیهمالسلام که به زبانهای گوناگون انتشارمی داد ، و راه ارسال و رسیدن آنها به افراد و یا مراکز شیعه و غیر شیعه در جهان را شخصا پیگیری می کرد ، هیچگاه اهداف اقتصادی یا استفاده عنوانی مورد نظرش نبود ! بلکه برای او فروش ،فرع ! و هدف تبلیغ و ترویج مکتب بود ، سخنی به گزاف نگفته ام!
تمام این قلم نگاره ، برای شرح آشنایی من با بسیاری از روحانیون وچهره های برجسته حوزوی بود که سالها از دهه شصت تا حدود دهه هشتاد شمسی توفیق درمان اغلب این عزیزان را..
آن خادم قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام توفیق یافت که بیش از نیم قرن، مبیّن و مروّج معارف والا و انسان ساز الهی در سراسر جهان و به زبانهای مختلف باشد و تا پایان عمر شریفش دغدغهمند این رسالت بزرگ بود.
سخن گفتن ازمردی که یک عمر به اولیائش حضرات معصومین علیهم السلام خالصانه و خاضعانه خدمت کرد ،خالصانه تلاش کرد،حکیمانه گام برداشت، و در دوران و عصری که گاه در میان علمای دین، دید گسترده و دور فراز بین المللی دیده نمی شد ،یا اندک بود ! او یک ناشر مطرح ِ شیعی ِجهانی ، خود را اثبات کرد ، آسان نیست.
بدون تردید اگر بگویم مرحوم انصاریان ازاین همه آثار اهل بیت علیهمالسلام که به زبانهای گوناگون انتشارمی داد ، و راه ارسال و رسیدن آنها به افراد و یا مراکز شیعه و غیر شیعه در جهان را شخصا پیگیری می کرد ، هیچگاه اهداف اقتصادی یا استفاده عنوانی مورد نظرش نبود ! بلکه برای او فروش ،فرع ! و هدف تبلیغ و ترویج مکتب بود ، سخنی به گزاف نگفته ام!
تمام این قلم نگاره ، برای شرح آشنایی من با بسیاری از روحانیون وچهره های برجسته حوزوی بود که سالها از دهه شصت تا حدود دهه هشتاد شمسی توفیق درمان اغلب این عزیزان را به عهده داشتم وتقریبا می توانم اذعان نمایم که کمتر شخصیتی از مراجع وبرجستگان وسرشناسان حوزه وشهر مقدًس قم وجود داشتند که وظیفه درمانی خویش را نسبت به آنان تقدیم نکرده باشم.
عصرهای پنجشنبه پس از فراغت از کلینیک ، سعی داشتم با برنامه ریزی از قبل ، هر هفته ، به دیدار بزرگی از مراجع وشخصیتهای حوزوی وجز اینها بشتابم. از آنجا که سالها با صدیق ارجمند وسرور گرامی خود ، عماد الأخیار ومعتمد المراجع ، تلاشگر فرهنگی واز پیشکستوان فعالیت فرهنگی وانتشاراتی قم که بیش از نیم قرن در نشر وترجمه وگسترش کتابهای ارزشمند شیعه فعالیت داشته وبیش از هزار ودویست عنوان کتاب به زبانهای فارسی، عربی ، انگلیسی ، اردو ، فرانسه ، ترکی استانبولی ، ترکی آذری ، روسی ، اسپانیولی ، چینی ، ژاپنی ، سواحلی ودیگر زبانهای افریقایی و…چاپ ومنتشر ساخته بطوری که تعداد عناوین کتاب ها در برخی از زبان های یاد شده همچون انگلیسی ، به بیش از چهارصد عنوان ودر کمترین آنها ، پنج عنوان است ، تا آنجا که قاطعانه می توان چنین ادعا نمود که نام ایشان ، نام عَلَمی در جهان اسلام وبه ویژه تشیع بشمار می رود ودر تمام کتابخانه ها ومراکز تجمًع شیعه در جهان ، کتابهای این موسسه همچون لعل می درخشد وموجب پرتو افشانی علوم مکتب اهل بیت (ع ) گردیده و می گردد ، یعنی فاضل ارجمند، مرحوم مغفور حاج محمد تقی أنصاریان آشنایی داشته وسعی داشتم که اغلب عصرها به دفتر انتشارات ایشان واقع در صفاییه حضور یابم و سپس بعد از بجای آوردن فریضه نماز مغرب وعشاء ، گاه با این بزرگ ، وگاه به تنهایی ، به برنامه دیدارهای هفتگی خود بشتابم. عصر هنگام ها که به این مرکز فرهنگی وانتشاراتی گام می نهادم ، با شخصیتهایی همچون مرحوم آیة الله حاج شیخ ابراهیم أمینی ، آیة الله مصباح یزدی ، آیة الله حاج شیخ ابراهیم جنًاتی ، مرحوم آیة الله سید مجتبی موسوی لاری و جز اینها از برجستگان وسرشناسان حوزه قم آشنا شده ودیدار می نمودم. به بیانی دیگر در پایان هر هفته وبه ویژه پنجشنبه عصرها ، دفتر انتشارات شفق جناب آقای انصاریان ، که بعدها به انتشارات انصاریان تغییر نام داد، میعادگاه محققین وپژوهشگران وبرجستگان حوزوی بود که همه گونه بهره گیری علمی ، خبری ، سیاسی ، تاریخی، شخصیت شناسی افراد وجز اینها را می توانستیم در این مرکز بدست آوریم! وچه روزها وساعتهای زیبا وپر خاطره ای را که رشحات علمی ومعنوی آن حضورها ، تاکنون برای من علاوه برخاطره ، همچنان باقی مانده است.
از سال ١٣٥٥ شمسی ، آن هنگام که در روابط عمومی مرکز دار التبلیغ اسلامی فعالیت داشت ، با وی آشنا شده و روابط ما روز به روز نزدیکتر و گسترده تر گردید.
شب های انقلاب و اعلامیه های مراجع سه گانه نُقل مجالس بود و در این هنگام بود که مرحوم انصاریان اعلامیه های دوران انقلاب مراجع را در آستین خود قرار داده و برای امضاء از بیت این مرجع به آن بیت گام برمی داشت و روز بعد بود که نتیجه گام زدن های وی ، بیانیه ها و اعلامیه مراجع حوزه علمیه قم در سرتاسر ایران منتشر می گردید!
راستپویی و مهربانی و تواضع و خنده رویی او ، بخشی از ویژگی ها و خصوصیات جداییناپذیر زندگانی مرحوم انصاریان گشته بود و همگان در معاشرت با ایشان به والاگهری و دُردانگی و بلند همًتی رفتاری ایشان پی میبردند.
این چهره فرهنگ دوست بی توقع باتکیه برباورهای دینی و اعتقادی پاک خویش و باهمت وسرمایه خود ، که اخلاص و اعتماد به پشتیبانی صاحب الأمر (عج) بود که سرمایه ای بس عظیم و گسترده بشمار می آید ، در کارها و اندیشه های خویش به پیش گام بر می داشت و از هیچ سدًی واهمه نداشت !
مرحوم انصاریان خود هم نویسنده بود وهم ناشر ! و باز خود آثار خویش را به اقصی نقاط جهان ، تنها با نامه ای ساده از سوی شخصی گمنام ! ، اما نیازمند به آگاهی از دستورات و مکتب اهل بیت علیهم السلام بدون هیچگونه توقعی ارسال می داشت و پس از اندک زمانی متوجه می شدیم که آن یک نفر و نامه ساده ! خود مرکز و تجمعی را بوجود آورده و مستبصرینی را به دنبال!
مرحوم انصاریان ، مورداعتماد مراجع و رموز شیعه و بزرگان حوزه در طول نیم قرن گذشته بشمار می آمد و تا واپسین لحظات عمرش سعی داشت که از این جایگاه به سود مکتب تشیع در جای جای نه تنها اقالیم قبله ، بلکه در غرب و شرق و شمال و جنوب این کره خاکی گام برداشته و سوز دل وی برای گسترش معارف اهل بیت (ع) حدً و مرزی نمی شناخت !
او هم مروج دین ؛ ناشر آثار بزرگان دین ، و مترجم آن آثار ، و نیز خود عهده دار پخش و ارسال آن به جای جای جهان بود ! وی بیانگر زندگی نامه عالمان نه فقط کتاب دار وناشر ومخزن دار بلکه کتاب خوان وکتاب دان و کتاب شناس بود.
هدف او ازچاپ کتاب نه جمع ثروت بلکه خدمت به دین ومعرفی فرهنگ اسلام ناب که همانا آموزه های مکتب اهل بیت (ع) وحوزوی بود. ناشر دغدغه مند وهدفمندی بود ، و نه کاسب !
از این روی پیوسته از دیرباز موردحمایت و توجه مراجع و علمابود ! او با اخلاق ومنش خود در کنار آثار ارزنده ای ؛که به نگارش درآورد ویابه زیورطبع آراست حیات خود راجاودان ساخت.
از آنجا که بیش از شش دهه ، یعنی از هنگامی که در چهارده سالگی تنها از خوانسار به قم هجرت نمود ، و با حوزه و حوزویان ارتباط گسترده ای را بوجود آورد ، از هر خرمنی خوشه ای چیده بود ، و از هر سفره و خوان علمی بزرگی بهره ای ! و چنین گردید که از همان آغاز پیروزی انقلاب ، به یک نیاز اساسی پی برد و در این جهت تمام زندگی اش را وقف نمود ، ترجمه آثار شیعه و آموزه های مکتب اهل بیت (ع) به زبانهای زنده جهان!
من به کشورهای گوناگونی از اقالیم قبله و جز این های جهان سفر کرده ام و قاطعانه عرض می کنم که در هرجا گام نهادم او قبل از همه گام نهاده بود.
در هرجا سخن از کتاب شیعه برای جوانان و نوآموزان مکتب اهل بیت (ع) و تشنگان آن سخن به میان می آمد ، تنها یک نام در ذهن متبادر می گردید ، انتشارات انصاریان !
البته نا گفته نماند که در این راستا و در نیم قرن گذشته تلاش های فراوانی از سوی مرحوم آیة الله سید مجتبی لاری و جز این ها همچون موسسه آل البیت را در این عرصه نباید نادیده گرفت. اما باید اظهار داشت انتشارات انصاریان تمام کتاب های مورد نیاز را به زبانهای زنده دنیا ترجمه کرد و در اختیار مبلغان جهان و نیز تشنگان مکتب تشیع قرار داد.
ثمره بیش از نیم قرن مجاهدت فرهنگی این شخصیت فرهیخته و با اخلاص و ناشر بی بدیل علوم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین ، همچون شجره طوبی ، شاخ و برگ پرثمرش را در همه اکناف و اقطار عالم گستراند و موجب آگاهی و رشد و دستیابی تشنگان معرفت و بصیرت در همه جهان و در همه زبانها ، به زمزم نورانی معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام گردید.
این بنده که شخصاََ نتایج گرانسنگ آثار و مکاتبات و مراسلات علمی و ارتباطات سازنده وی با فعالان و متفکرین شیعه در جای جای جهان را در طی چند دهه اخیر مشاهده نمودم ، بدون مبالغه دفتر ساده و کوچک نشر وی را درقم سازمانی حقیقی و بزرگ در تبلیغ و ترویج مکتب و معارف می دانم که میتواند الگویی برای همه دست اندرکاران و متولیان تبلیغ و نشر دینی باشد ، بخش ارتباطات این دفتر با جهان که شاید متجاوز از یکصد زونکن می باشد، آن هنگام عظمت کار و دقت و دلسوزی مرحوم انصاریان را می توان دریافت که به نامه های نگاشته شده از هرگوشه جهان و با خط ها و تعابیری گاه بسیار زیبا و ساده که نشان ازبر آمدن از دل تشنگان به معارف معصومین (ع) و به زبانهای گوناگون نظر انداخت ، و مرحوم انصاریان به تمام این نامه ها پاسخ داده و خواسته های آنان را برآورده و زیباتر آنکه خود از این پس با نامه ، آنان را دنبال کرده و سوالات و خواسته های این افراد را به انجام می رسانید.
تالیفات متعدد و فاخر وی در تراجم و شرح حال و مستندات زندگانی و حیات علمی مراجع تقلید و بزرگان شیعه ، مجموعه ارزشمند دیگری است که به یادگار گذاشت و دست آورد مهمی برای شیعه پژوهان جهان و حوزه های علمیه می باشند .
در جمع آوری و حفظ نسخ گوناگون قرآن کریم ، همًت والایی داشت که موزه ای از نسخه های چاپی قرآن از ایران و دیگر اقالیم قبله گردآورده بود.
در موزه قرآن مرحوم انصاریان ٤٥٠ نسخه قرآن چاپی بدون تکراری وجود دارد که حدود یکصد و بیست نسخه از آن ها چاپ ایران و با خط خوشنویسان ایرانی است. سایر قرآن ها از دیگر کشورهای اسلامی و با رسم الخط های گوناگون و گاه خطوط مغربی و تونسی و جز این ها می باشد.
مرحوم انصاریان در خلال این فعالیتها و ارتباط با افراد مختلف اقدام به جمع آوری قرآنهای چاپی نمود و موفق شد بیش از ٤٥٠ جلد قرآن منحصر بفرد از لحاظ قدمت و نوع چاپ و نوع خط و ترجمه و هنرهای گوناگون جمع آوری کند که بسیاری از آنها دیگر یافت نمی شود، چرا که اهتمام به جمع آوری قرآنهای خطی زیاد بوده اما جمع آوری قرآنهای چاپی مورد غفلت قرار گرفته و اکنون از چاپهای اولیه قرآن در سرزمینهای مختلف نسخه های کمی باقی مانده است. قدمت قرآنهای موجود از سال ١٢٤٩ قمری تا اکنون یعنی سال ١٤٤٤ هجری می باشد که در این مجموعه نخستین قرآن چاپ سنگی ایران نگهداری می شود.
از نظر تعداد خطاط ، در این مجموعه با ١٠٤ کاتب مختلف قرآن رو برو هستیم و از نظر تنوع خط، خطوط کوفی، نسخ، محقق، ریحان، ثلث، نستعلیق در این مجموعه نگهداری می شود.
مجموعه یاد شده از نظر زبان ترجمه به ٢٦ زبان مختلف از جمله انگلیسی، اردو، فرانسه، فارسی، استانبولی، اسپانیولی، روسی، چینی، کردی، گجراتی، پنجابی، فیلیپینی، آلمانی، فرانسه، رومانیایی، پرتغالی، تاتاری، ترکمنی، ایغوری، ایتالیایی، سواحلی، آذری، هوسا، پشتو، قرغیزی و هندی در آن موجود است.
این قرآنها از ٣٢ کشور جهان جمع آوری شده است از جمله: ایران، عربستان، پاکستان، هندوستان، لبنان، سوریه، کانادا، ایتالیا، کو یت، اسپانیا، قطر، اندونزی، آلمان، ترکیه، بحرین، روسیه، مصر، چین، عراق، رومانی، کره جنوبی، الجزایر، تانزانیا، انگلستان، بنگلادش، آمریکا، ترکمنستان، اردن، آذربایجان، افغانستان، فیلیپین و برزیل
گفتنی است که در این میان تنها یک نسخه قرآن خطی از دوران قاجار در این موزه به چشم می خورد.
هدف او از گردآوردن این قرآن ها آن بود که در برابر تبلیغات سوء وهابیان و افراطی ها و دشمنان شیعه که عنوان می نمودند ، شیعیان به قرآن اهمیت نداده و یا قرآن آن ها با قرآن دیگر مسلمانان تفاوت دارد ، پاسخی عملی و قدرتمند داده شود.
آن مرحوم همچنین در مدت حیات خود توانست قرآن مجید را به ۱۷ زبان گوناگون جهان ترجمه، چاپ و منتشر کند و بیش از هزار و دویست عنوان کتاب به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی، اردو، فرانسه، ترکی استانبولی، ترکی آذری، روسی، اسپانیولی، چینی، ژاپنی، سواحیلی و دیگر زبانهای افریقایی و … چاپ و منتشر کرد.
همچنین تنها تعداد عناوین کتابها به زبان انگلیسی، به بیش از ۴۰۰ عنوان میباشد. کتاب های این انتشارات در تمام کتابخانه ها و مراکز تجمًع شیعه در جهان اسلام موجود است.
چندی پیش در دیداری که با ایشان داشتم ، با همان حال خوش و چهره خنده بر لبش از ترجمه کتاب لهوف سخن گفت و اظهار نمود وقتی کتاب لهوف ابن طاووس را به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ کردم خدمت آیة الله العظمی صافی (ره) رفتم و کتاب را تقدیم ایشان نمودم و این مقام فرهیخته در حالی که اشک در دیدگانشان جاری شد فرمودند: " آقای انصاریان شما آرزوی شیعه را محقق کردید"
انتشارات او محل تردد علما و فضلای حوزه علمیه قم بود.
بارها هنگامی که در دفتر با او به سخن مشغول بودم ، چند بار تلفن او برای استخاره بصدا در می آمد و او هم قرآن مخصوص استخاره اش را باز می کرد و با نگاه کردن به بالای صفحه پاسخ می داد.
دل خونی از مسئولین داشت که علیرغم دانستن اهمیت کار ترجمه ، از او به اندازه کافی حمایت نمی کنند.
اگر همه دغدغه مندان و مسوولین نظام و یا حوزه های دینی ما در عرصه نشر معارف دینی مانند او احساس مسئولیت می کردند ، بدون شکً شرایط تبلیغات دینی ما در خارج ازکشور بهتر از این بود.
مهمتر از داشتن سواد حوزوی ، دارا بودن شعور حوزوی است ، که راحل والامقام مصداق بارز آن بود، چه کسانی که در بالاترین قلًه های سواد حوزوی بوده، اما سواد آنان حتی نتوانسته است مشکلی کوچک از زندگی خود را بگشاید ، چه رسد که خدمتی به دین کرده باشند، اما مرحوم انصاریان مصداق حقیقی سواد و شعور حوزوی و شیعی بشمار می آمد.
مرحوم حاج محمد تقی انصاریان تا واپسین لحظات عمر شریفش ، و پیش از آنکه در نتیجه بیماری و نارسایی کلیوی به إغما برود ، دغدغه نوشتن زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی را در سر می پروراند!
امید وارم با درگذشت او انتشاراتی که با خون دل فراهم آورده ، تعطیل نشود وراه او را مصمم تر از پیش ، فرزندان و رهروانش ادامه دهند تا صدقه جاریه و باقیات الصالحاتی برای آن عزیز سفر کرده همچون رودی خروشان باقی بماند!
سرانجام این تلاشگر فرهنگی و مذهبی خستگی ناپذیر ، پس از سپری کردن دوران بیماری بس کوتاه ، با ٧٧ سال عمر با برکت در روز چهارشنبه ٢٦ مرداد ماه ١٤٠١ شمسی جان به جان آفرین تسلیم نمود.
مراسم تشییع مرحوم انصاریان روز جمعه ٢٨ مرداد ماه با حضور علماء ، سخنرانان ، روحانیون ، نمایندگان بیوت مراجع تقلید ، شخصیتهای گوناگون از قم و دیگر شهرها ، بازاریان ، ناشران و اهالی فرهنگ و دوستداران وی در قم برگزار و پیکر وی از مسجد امام حسن عسکری(ع) به سمت حرم مطهر حضرت معصومه(س) تشییع شد.
آیة الله جعفر سبحانی از مراجع عظام تقلید بر پیکر مرحوم انصاریان اقامه نماز کرد.
شأن و جایگاه آخرتی چنین فردی همان بِه که سرانجام از آنجا که حدود بیش از هفت دهه پیش به عشق مجاورت با حرم حضرت فاطمه معصومه علیها السلام و بهره از رشحات معنوی این بانو ، از خوانسار به قم مهاجرت نمود ، در پایان راه و با کوله باری خدمت به اجداد طاهرین بی بی ، خانه أبدی او در بارگاه ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیه قرار داده شود و همچون کبوتری که بر تابوت او از مسجد تا نزدیک قبر، دور از چشم اغیار بر آن گام بر می داشت ، روح او نیز همچون کبوتران حرم ، گرداگرد حرمش به پرواز در آمده و با همًت گسترده اش به پاسبانی بپردازد….
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!
* عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران