زیستبوم نوروز ایرانی
ما ایرانیان، نوروز را با آغاز بهار جشن می گیریم و این عید باستانی را گرامی می داریم. در زمینه تاریخ نوروز و قدمت آن مطالب فراوانی در کتاب های تاریخ و دایره المعارف ها آمده است که همه نشان از عظمت فرهنگی این سرزمین دارد.
میل دارم در این جا ضمن تبریک سال نو به خوانندگان محترم، درباره نقش نوروز در تغییر تحول و نواوری اشاره ای کوتاه داشته باشم.
همراهی وهم گامی با سنت ها و پروسه های جاری در زندگی و در طبیعت، زمینه را برای اگاهی به سازوکار حیات و حفظ آن فراهم می کند. این سازوکار یا به عبارت دیگر زیست بوم سیستماتیک زندگی انسان، عناصر و عوامل موثر در روند حیات را نشان می دهد.
اگر این عناصر در مسیر وجودی خود جاری باشند و موانعی مسیر آن را منحرف نکرده و صدمه نزند، زندگی به طور طبیعی جاری خواهد بود و امکان نواوری و پیشرفت بیشتر فراهم خواهد بود. امروزه بسیار روشن است اگر گفته شود بقای انسان وابسته به آن است که به زیست بوم طبیعت و حیات توجه کند و چنین دیدی مورد توجه قرار گیرد. برای حفظ طبیعت قدم برداشته شود و از خطراتی که آن را تهدید می کند جلوگیری نماید.
بسیاری از انسان ها بدون توجه به سازوکا..
ما ایرانیان، نوروز را با آغاز بهار جشن می گیریم و این عید باستانی را گرامی می داریم. در زمینه تاریخ نوروز و قدمت آن مطالب فراوانی در کتاب های تاریخ و دایره المعارف ها آمده است که همه نشان از عظمت فرهنگی این سرزمین دارد.
میل دارم در این جا ضمن تبریک سال نو به خوانندگان محترم، درباره نقش نوروز در تغییر تحول و نواوری اشاره ای کوتاه داشته باشم.
همراهی وهم گامی با سنت ها و پروسه های جاری در زندگی و در طبیعت، زمینه را برای اگاهی به سازوکار حیات و حفظ آن فراهم می کند. این سازوکار یا به عبارت دیگر زیست بوم سیستماتیک زندگی انسان، عناصر و عوامل موثر در روند حیات را نشان می دهد.
اگر این عناصر در مسیر وجودی خود جاری باشند و موانعی مسیر آن را منحرف نکرده و صدمه نزند، زندگی به طور طبیعی جاری خواهد بود و امکان نواوری و پیشرفت بیشتر فراهم خواهد بود. امروزه بسیار روشن است اگر گفته شود بقای انسان وابسته به آن است که به زیست بوم طبیعت و حیات توجه کند و چنین دیدی مورد توجه قرار گیرد. برای حفظ طبیعت قدم برداشته شود و از خطراتی که آن را تهدید می کند جلوگیری نماید.
بسیاری از انسان ها بدون توجه به سازوکار حیات عمر خود را می گذرانند. حتی در مواقعی که دچار مشکلات مختلفی هستند و تکرار مشکلات عرصه را بر آنها تنگ کرده اس، برای شناخت آنچه که مشکلات را به وجود آورده و امکان رشد و پیشرفت و سعادت را از بین برده، تلاش نمیکنند. اینها همه مربوط به زیست بوم حیات است. در ادبیات ما این توجه و آگاهی از ساز وکاز حیات و هوشیاری نسبت به آنها با نام «تسبیح» نام برده شده است. به قول جناب سعدی:
«دوش مرغی به صبح می نالید
عقل وصبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر او از من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که ترا
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شر ط آدمییت نیست
مرغ تسبیح گوی و من خاموش»
نوروز، جشن سال نوی ما ایرانیان به طرز زیبایی زمینه توجه به این پروسه حیات و نیاز به این تحول را فراهم می کند. نوروز، دعوت به گرد گیری، پرده برداری و نواوری در روند زندگی است. این دعوت هم شامل سخت افزارها مثل وسایل زندگی است و هم شامل تفکر و اخلاق و رفتار است.
مبنای نوروز آغاز بهار و شکوفایی طبیعت است. چنین آغازی، انسان را که بیشتر اوقات حتی غافل از گردش شب و روز است به سوی توجه به طبیعت و هم نوایی با شکوفایی آن دعوت می کند. توجه به آنچه که جریان دارد و هم دعوت و توجه کردن به آنچه که امکان تحول و نواوری دارد.
پایان دوباره گردش زمین به دور خود و شروع دور جدید مستمرا به خداحافظی از آنچه بوده و سلام به آنچه می تواند بیاید… خداحافظی در عین حفظ اصول آن و نواوری در عین توجه به کلییت عناصر دخیل در زندگی.
یکی ازراه های رسیدن به این اگاهی و شکوفایی فکری، توجه و پرسشگری و کنجکاوی است. بسیاری از اختراعات در اثر توجه به موجودات و آنچه دور وبر ماست، پدید آمده است. هم توجه به قوانین ساری و جاری در طبیعت و زندگی لازم است و هم ذهن باز برای برداشت های جدید و گردگیری از آنچه که در گذر زمان مورد غفلت قرار گرفته یا حتی صدمه دیده است.
انسان به عنوان پرسشگر، اصول ثابتی دارد و مهم آن است که در عین حال فکر آزاد داشته باشد. به آنچه می داند اکتفا نکند و درهرگام هم به آنچه دارد و آنچه می تواند تغییر دهد، فکر کند و آماده باشد؛ هم قلب دارد که میتپد وهم فکر دارد که تحول در رویکرد و مطلوب خود را می تواند به جریان بیندازد.
نوروز دعوت به گردگیری، پرده برداری و نواوری در روند زندگی است. این دعوت هم شامل سخت افزارها مثل وسایل زندگی است وهم شامل تفکر و اخلاق و رفتاراست. با جشن و سرور و دعای جمعی یاداوری می کند به آنچه که در طبیعت در جریان است و هم امکان همگاهی و همراهی با آن برای آغاز مجدد را نشان می دهد.
در نوروز دعا می کنیم که در حالات و وجود ما تغییر و تحول ایجاد شود و این امر در صورتی امکان بذیراست که به وضع موجود خود توجه کنیم و ببینم چگونه می تواند تحول ایجاد بشود. نوعی هم کاری است بین آنچه که ما در بهار و در طبیعت شاهد آن هستیم و زنده شدن طبیعت را مشاهده می کنیم و آنچه که می توانیم به همراه آن در روند زندگی خود از افکار گرفته تا اخلاق و رفتار شاهد باشیم.
به این ترتیب شبکه ای از وضع جاری و تلاش برای تغییر و تحول به جریان میافتد. برداشت ها و کردارهای جدید بر روی چنین پاشنه ای می چرخد و به وجود می آید. در مراسم و دعاهای نوروز انسان به طور ملموس با روند تغییر تحول در طبیعت شریک می شود و آن را تجربه می کند و چنین تجربه ای تاثیری بیش از کلام می تواند داشته باشد.