سما و سرنوشت ناپیدایش

پس از انتشار هریک از یادداشت‌هایم در خبرگزاری محترم خبرآنلاین بازتاب مطلب منتشره ،در پیام مخاطبان عزیز همواره برایم جذاب و البته انگیزه‌آفرین است.اینکه هزاران مخاطب دوست‌داشتنی فارغ از محدودیت‌های اینترنت وکوتاه‌ شدن پهنای باند، پس از مرور و مطالعه مطلب، علاوه بر اینکه نقد ونظر خویش را در طبق اخلاص منتقل کرده،پیگیر شماره‌ تماس بنده شده،راجع به موضوع و نکات مندرج در یادداشت خاصه مطالبی که با عنوان خاطرات‌وکیل منتشر می شود،راهکار و یا نگرانی خویش را مطرح می‌کنند لطف و مهری است خالصانه از سوی مخاطب جان که حاصلش توان مضاعفی است برای نوشتن و احساس سنگینی تکلیفِ فعالیت در رسانه .

مصائب ترنس‌ها،سرنوشت قاتلِ مونا زن اهوازی که همسرش سر وی را برید،مسئله‌ی زورگیر خیابان نیایش،پرونده‌ی امیرحسین خادمی‌،جوان زرین دشتی که از سوی صاحب کارش مورد تجاوز و تعرض قرار گرفته بود از جمله موضوعاتی است که علیرغم گذشت چند ماه از انتشار مطلب هنوز هم از سوی مخاطبان جان پیگیری می‌شود.در این بین تماس ها وپیام‌های هموطنان عزیزم از اقصی نقاط میهن راجع به سرنوشت سما دختر اصفهانی که حدود سه ماه پیش در شیراز مفقود شد موید این نکته‌ی قابل اهمیت است که هموطنان عزیز خاصه مخاطبان خاطرات وکیل علاوه بر مرور مطالب،حسب مورد پیگیر نتیجه ی موضوع بوده،بعضا با نظرات خویش در صدد ارائه راهکارهایی هستند در جهت حل وفصل مسئله‌.

در مدت زمانی که خاطرات وکیل تقدیم نگاه پرمهر مخاطبان عزیز می‌شود به کرات شاهد چنین بازخوردهای دلسوزانه و دغدغه‌مند بوده ام.اما آنچه سبب و مایه‌ی نگارش این یادداشت شد علاوه بر گفتگوهای رودرو مخاطبان عزیز در مترو،راهروهای دادگاه و…پیام‌ها و تماس هایی است که راجع به سما در این مدت دریافت کرده ام. مادران مهربان ایران زمین طوری پیگیر مسئله هستند و در راستای همدردی با خانواده‌ی سما بغض می‌کنند و گریه، که گویی فرزند دلبند خودشان دچار چنین گرفتاری شده است.در همین راستا چندی پیش یکی از مخاطبان تماس گرفته پس از اظهار لطف مکرر به بنده‌ی کمترین می‌گفت؛چند شب پیش در خواب مطلب شما که راجع به سما نوشته بودید ،برای چندمین مرتبه در ذهنم مرور شد با خودم گفتم حتما حکمتی دارد که مطلب آقای وکیل در عالم خواب به ذهنم آمده در همین حال وهوا ناخواسته وضو گرفته ، شروع کردم به نماز خواندن، سلام نماز که دادم با خدای خویش خلوت کرده از او خواستم تا خودش راهنمایی ام کند …

مخاطب محترم در ادامه‌ی صحبت هایش به آیاتی از سوره ی یوسف و…که در قالب استخاره از قرآن دیده بود ،اشاره کرده،با استدلال و دریافتی که از آیات قرآن نصیبش شده بود،سعی داشت تا ضمن ابراز همدردی با خانواده ی سما،طریق و نشانه ای برای رفع این معضل ارائه کند.مکالمه و گفتگویم با ایشان بیش از سی دقیقه به طول انجامید و در پایان مکالمه از او خواستم تا آیات قرآن و عباراتی که وی تصور می کند به مسئله ی سما مرتبط است برایم پیامک کند،هنگامی که از ایشان چنین درخواستی کردم،هیچ هدف یا موضوع خاصی مدنظرم نبود جز ارج نهادن به دل نگرانی وی و نوعی قدرشناسی از خلوص نیتش تا اینکه فردای آن روز بنا به روال هر روز برای پیگیری پرونده ها به سمت دادسرا رفتم که در مواجهه با دوتن از کارمندان دادگستری پی به این امر بردم که تماس مخاطب عزیز و ارسال پیام از سوی وی بدون علت وسبب نبوده،حتما حکمتی داشته!

دراین مدت که خاطرات وکیل منتشر می شودبه موازات عزیزانی که همواره پیگیر مطالب هستند، برخورد برخی کارمندان عزیز،طوری بوده که تصور می کردم از این قِسم فعالیت بنده،هیچ اطلاعی ندارند اما سوالات دو تن از همین دست کارمندان قضایی پیرامون مسئله ی سما مهر تاییدی بود بر وجود حکمتی در تماس آن مخاطب عزیز وپیگیری پرونده ی سما،لذا با خودم گفتم حداقل کاری که در این شرایط از تو بر می آید نگارش یادداشتی با تیتر سما است بلکه سبب خیر شده،آمار و نشانه هایی که آن مخاطب عزیز از آیات قرآن دریافته برای پدر سما وخانواده اش راهگشا بشود انشاالله

وکیل دادگستری-شیراز

۶۵۶۵