عشق «ابوالاسود دئلی» به فرزندان رسول(ص) و امام علی( ع)
او گوید:
ابوالاسود دئلی، خانه اش در میان بنوقشیر [اجداد ابوالقاسم قشیری که بعدها در خراسان سکونت گزیدند] بود. ابوالاسود «علویّ الرأی» و بنوقشیر «عثمانی مذهب» بودند. به همین جهت، آنان او را اذیت کرده، شبها به خانه اش سنگ می انداختند.
ابوالاسود آنان را سرزنش کرد. گفتند کار ما نیست، خدا به خانه ات سنگ می اندازد!
ابوالاسود گفت: دروغ می گویید، سنگ شماست که به خطا می رود، اگر سنگ خدا بود به خطا نمی رفت.
ابوالاسود محل خانه اش را عوض کرده به میان بنوهذیل رفت، و شعری هم علیه بنوقشیر گفت، این که آنان به علی، دشنام می دهند، و گفت که حب و دوستی او نسبت به علی (ع) و فرزندان رسول (ص) صادقانه است.
ابن عساکر راوی این روایت، می گوید، اشعار دیگری هم از طریق ابوالاسود، در مذمت بنوقشیر نقل شده که آنها را آورده است.
متن خبر از تاریخ دمشق ابن عساکر:
عن أبی عبیدة قال: کان أبو الأسود الدّیلی ینزل فی بنی قشیر، و کانوا عثمانیة، و کان أبو الأسود علویّ الرأی، و کان بنو قشیر یسیئون جواره و یؤذونه و یرجمونه باللیل، فعاتبهم علی ذلک فقالوا: ما رجمناک و لکنّ اللّه رجمک قال: کذبتم لأنکم إذا رجمتمونی أخطأتمونی، و لو رج..
او گوید:
ابوالاسود دئلی، خانه اش در میان بنوقشیر [اجداد ابوالقاسم قشیری که بعدها در خراسان سکونت گزیدند] بود. ابوالاسود «علویّ الرأی» و بنوقشیر «عثمانی مذهب» بودند. به همین جهت، آنان او را اذیت کرده، شبها به خانه اش سنگ می انداختند.
ابوالاسود آنان را سرزنش کرد. گفتند کار ما نیست، خدا به خانه ات سنگ می اندازد!
ابوالاسود گفت: دروغ می گویید، سنگ شماست که به خطا می رود، اگر سنگ خدا بود به خطا نمی رفت.
ابوالاسود محل خانه اش را عوض کرده به میان بنوهذیل رفت، و شعری هم علیه بنوقشیر گفت، این که آنان به علی، دشنام می دهند، و گفت که حب و دوستی او نسبت به علی (ع) و فرزندان رسول (ص) صادقانه است.
ابن عساکر راوی این روایت، می گوید، اشعار دیگری هم از طریق ابوالاسود، در مذمت بنوقشیر نقل شده که آنها را آورده است.
متن خبر از تاریخ دمشق ابن عساکر:
عن أبی عبیدة قال: کان أبو الأسود الدّیلی ینزل فی بنی قشیر، و کانوا عثمانیة، و کان أبو الأسود علویّ الرأی، و کان بنو قشیر یسیئون جواره و یؤذونه و یرجمونه باللیل، فعاتبهم علی ذلک فقالوا: ما رجمناک و لکنّ اللّه رجمک قال: کذبتم لأنکم إذا رجمتمونی أخطأتمونی، و لو رجمنی اللّه لما أخطأنی، ثم انتقل عنهم إلی هذیل و قال فیهم:
شتموا علیا ثم لم أزجرهم عنه فقلت مقالة المتردّد
اللّه یعلم أن حبّی صادق لبنی النبی و الإمام المهتدی
قال القاضی: و قد روی لنا من طریق آخر أن أبا الأسود قال فی هذا المعنی و فی بنی قشیر:
یقول الأرذلون بنو قشیر طوال الدّهر لا تنسی علیّا
بنو عمّ النبی و أقربوه أحبّ الناس کلّهم إلیّا
أحبّ محمّدا حبّا شدیدا و عباسا و حمزة و الوصیّا
فإن یک حبّهم رشدا أصبته و لیس بمخطئ إن کان غیّا
شعر دیگری هم از ابوالاسود در باره بنوقشیر و عثمانی گری آنان به ما رسیده است:
افراد پست از بنوقشیر می گویند هیچ وقت علی را [برای بد گفتن به او] فراموش نکنید.
و اما برای من بنو عم رسول و نزدیکانش، دوست داشتنی ترین مردمان هستند.
محمد و عباس و حمزه و وصی [علی] را بسیار دوست دارم.
اگر دوستی ایشان درست باشد که فایده اش را خواهم بود، اگر هم نباشد، اشتباه و ضرر نکرده ام.
و یقال: إن معاویة قال له لما أنشد هذا: شککت؟ فقال: ما شککت، قال اللّه:
وَ إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلی هُدیً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ أ فهذا شکّ؟
وقتی این شعر را سرود، معاویه در باره بیت آخرش به ابوالاسود گفت: یعنی در دوستی اینان شک کردی؟
ابوالاسود گفت، شک نکردم، این مانند این آیه است که فرمود:
و انّا و ایّاکم لعَلی هدی، او فی ضلال مبین.
آیا این تردید است؟
* منبع: تاریخ ابن عساکر ج ۲۵، ص ۲۰۱