مجازیسازی آثار مکتوب
همکاری بنده با مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در سال ۱۳۷۲ آغاز شد، چنان که برگه ای حاوی حکم بنده و نیز برگه ی قرارداد گواه این همکاری است. آن زمان، مسوولیت بخش تاریخ به این بنده خدا سپرده شد، و من نیز دوستانی را که در دفتر همکاری حوزه و دانشگاه آن وقت به عنوان رشته تاریخ فعالیت خود را شروع کرده بودند، به عنوان همکار به این مرکز آوردم. پایه و اساس این بخش با کار و فعالیت دوستان یاد شده گذارده شد که امیدوارم وقتی تاریخ شفاهی این بخش در کنار بخش های دیگر و با کمک آنان نوشته شود. ما تا سال ۱۳۷۵ ورژن اول نور السیره را آماده کردیم. سال ۱۳۷۶ کتاب «فهارس تاریخ الیعقوبی» از طرف مرکز منتشر شد که به نظر ما کار بدیعی بود. آقای ایرج افشار هم ـ یادش بخیر ـ از آن ستایش کرد و حتی شگفت زده شد. نمی دانم مرکز بجز کارهای نشر تبلیغی، کتاب دیگری منتشر کرده است یا خیر. به هر حال این اثر، در باره حرکتی بود که در حوزه محتوایی ـ مفهومی تاریخ شروع کردیم. در باره آن مطلبی با عنوان «تاریخ نامه، نخستین تجربه در علوم انسانی دیجیتال» در وبلاگم در خبرآنلاین منتشر شده است. بعد از آن، برای ورژن دوم نور السیره کار ما..
همکاری بنده با مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در سال ۱۳۷۲ آغاز شد، چنان که برگه ای حاوی حکم بنده و نیز برگه ی قرارداد گواه این همکاری است. آن زمان، مسوولیت بخش تاریخ به این بنده خدا سپرده شد، و من نیز دوستانی را که در دفتر همکاری حوزه و دانشگاه آن وقت به عنوان رشته تاریخ فعالیت خود را شروع کرده بودند، به عنوان همکار به این مرکز آوردم. پایه و اساس این بخش با کار و فعالیت دوستان یاد شده گذارده شد که امیدوارم وقتی تاریخ شفاهی این بخش در کنار بخش های دیگر و با کمک آنان نوشته شود. ما تا سال ۱۳۷۵ ورژن اول نور السیره را آماده کردیم. سال ۱۳۷۶ کتاب «فهارس تاریخ الیعقوبی» از طرف مرکز منتشر شد که به نظر ما کار بدیعی بود. آقای ایرج افشار هم ـ یادش بخیر ـ از آن ستایش کرد و حتی شگفت زده شد. نمی دانم مرکز بجز کارهای نشر تبلیغی، کتاب دیگری منتشر کرده است یا خیر. به هر حال این اثر، در باره حرکتی بود که در حوزه محتوایی ـ مفهومی تاریخ شروع کردیم. در باره آن مطلبی با عنوان «تاریخ نامه، نخستین تجربه در علوم انسانی دیجیتال» در وبلاگم در خبرآنلاین منتشر شده است. بعد از آن، برای ورژن دوم نور السیره کار ما آغاز شد. این زمان به تدریج رفت و آمد بنده به مرکز کم شد و آقای دکتر داداش نژاد مسوولیت کار را دنبال کرد و تا سالها دوستان گروه تاریخ همراهی داشتند. شاید ده سال بعد بود که ورژن دوم نور السیره انتشار یافت، و اکنون چنان که ملاحظه می فرمایید با همت دوستان، ورژن سوم آن با عنوان جامع منابع تاریخ اسلام رونمایی می شود. در این فاصله گروه تاریخ کارهای دیگری هم انجام داده است.
- دنیای جدید در امتداد دنیای قدیم، تلاش می کند ابزارهای تحقیق را تسهیل و فراهم کند تا پژوهشگر بتواند وقت اصلی خود را برای تأمل و تفکر بگذارد. وقتی پژوهشگر در جریان جستجو مطلب، خودش را خسته کند، طبعا وقت کافی، ذهن آرام، و قدرت بدنی و روحی کافی برای تامل ندارد. اگر کسی بخواهد ده طبقه یا صد طبقه یک ساختمان را با استفاده از پله ها بالا برود، پس از رفتن، دیگر توان انجام کاری را در آنجا ندارد، اما وقتی با آسانسور می رود، زمانی که به بالاترین طبقه رسید، هیچ احساس خستگی و رنج ندارد و سراغ کار خودش می رود و با انرژی تمام وظیفه اصلی را انجام می دهد. امروزه در همه پیشرفت های علمی و تمدنی، ابزار سهل و آسان، نقش اول را دارد. اگر این ابزار نباشد، کار جدی انجام نمی شود. یک پزشک بدون آزمایشگاه و عکسبرداری و سی تی اسکن و غیره، حتی یک قدم هم نمی تواند بردارد. پژوهشهای نظری هم همینطور است. در این حوزه، اول باید همه منابع کتابی و شفاهی لازم را در اختیارش بگذارید، تمام آنچه را در تحقیق نیاز دارد برایش تهیه کنید، آن وقت از او بخواهید، انرژی خود را برای تفکر و تحقیق بگذارد. این که امروزه امکانات آموزشی را از بنای مدرسه و دانشگاه و آزمایشگاه و کتابخانه و همه چیز توسعه می دهند، برای این است که قدرت بدنی و فکری یک استاد برای تحقیق گذاشته شود. جدای از این که باید رفاه او را هم تأمین کنند تا نگرانی نداشته باشد. محقق به جایی می رود که همه ابزارهای پژوهش فراهم باشد. تخصص برای تولید ابزار یک گام مهمی است که با درجات مختلف در کشورها وجود دارد. این که کسانی از دانشجویان طالب علم و زبده به نقاطی از دنیا می روند که امکانات علمی و پژوهشی باشد، برای همین است که بتوانند پیشرفت بیشتری داشته باشند. جز این البته نمی شود از آنها انتظاری داشت. سوال ما این است که ما در حوزه تاریخ، چه ابزارهایی را برای فعالیت های پژوهشی فراهم کرده ایم؟ کتابخانه های ما، اسناد، و فعالیت های مقدماتی برای تبدیل آنها به مواد قابل استفاده چه اندازه است. در این باره باید گزارشی تهیه کنیم.
- ما امروز با داشتن مجموعه ای از کتابخانه های دیجیتال، و در رأس آنها نور السیره، خیلی خوشبخت هستیم که در حوزه «تاریخ اسلام» و برخی از شعب دیگر تاریخ ـ همانند برخی دیگر از رشته های علوم دینی ـ مجموعه ای از بهترین متون را برای استفاده داریم. در اینجا «بهترین» یعنی متون اولا قدیمی، ثانیا رسمی و شناخته شده. توجه داریم که «منبع» یکی از مهم ترین مسائل در آموزش است. منابع، نقش جهت دهنده در تحقیق را دارند و این که شما در هر نقطه ای از جهان اسلام از چه «منابعی» استفاده کنید مهم است. امروزه ما تصور می کنیم بهترین منابع را در اختیار داریم. طبعا بهترین ها در قیاس با دوره های پیشین است که گرفتار محدودیت منابع بودیم. منابعی که دست نویسنده ناسخ التواریخ بوده با آنچه امروز ما در اختیار داریم، خیلی تفاوت دارد. حتی در روزگار ما، وقتی در دهه چهل و پنجاه چند کتابفروشی در تهران اقدام به آوردن کتابهای مصری و لبنانی و عراقی کردند، یک مرتبه وضع متحول شد. نقش نمایشگاه کتاب هم بسیار مهم بود. اینها نشان آن است که نقش «منابع در اختیار» در هر دوره متفاوت است و این اثر مستقیم روی «تحقیق» دارد. آیا ما الان اطمینان داریم که همه آنچه می خواهیم در اختیارمان است؟ شما می توانید اندیشه و سطح دانش تخصصی و علمی هر محققی را در حوزه مورد علاقه اش، از روی «منابعش» بشناسید. این امر در حوزه تاریخ، روشنی بیشتری دارد. افرادی که آثار خاصی را می خوانند شما از همان طریق می توانید آنها را دنبال کنید. به هر روی، منبع، از نظر شمار، اتقان، و تنوع، نقش مهمی در کار تحقیق دارد و این که چه مقدار و از کدام نوع در اختیار باشد، باید روشن شود. برنامه ریزی آموزشی برای کارهای پژوهشی بعدی ها هم بر این اساس که ما چه مقدار منابع در اختیارشان قرار دهیم.
- اعلام شده است که حوالی ۱۵۰۰ عنوان در نور السیره ۳ عرضه شده است. یکی بحث کمیت است، دیگری کیفیت. به نظرم از نظر کیفی اینها منابع بسیار مهمی هستند، اما از نظر کمیت، آنچه در اینجا وجود دارد با آنچه با آنچه باید عرض شود، فاصله زیادی دارد. حتما آنچه هست، بسیار با ارزش است، اما فاصله ما با مجموعه ای که باید باشد، بسیار زیاد است. نکته مهمی که در اینجا وجود دارد و بنده بارها تأکید کرده ام این است که وقتی یک مجموعه به عنوان تاریخ اسلام هست، و پژوهشگر از استاد تا دانشجو، به آسانی می توانند در آن سرچ کنند، دیگر سراغ منابع غیر قابل دسترس نمی روند. وقتی شما این حجم از کتاب قابل سرچ را می گذارید که به آسانی می شود مطلبی را از آن بدست آورد، اما منابع دیگر، مکتوب یا حتی پی دی اف امکان سرچ ندارد، معلوم است که نوعی تنبلی می آورد. وضعی که الان ما داریم این است که عادت به استفاده از برنامه های نور کرده ایم، و این عادت به دلیل سهل الوصول بودن به مطالب در همین حد است. ما می دانیم، اگر جز این بود که به آسانی این مطالب را می یافتیم، عشر اینها را هم با مطالعه نمی توانستیم بیابیم.
- یک نکته مهم، انتخاب بهترین کتابهاست. به نظرم نور در مقایسه با بسیاری از مراکز دیگر موفق تر بوده است. مهم این است که برای هر حوزه ای، کار کارشناسی انجام شود. بهترین ها انتخاب شود. بهترین ها در اینجا، یعنی آثاری که نزدیک ترین ارتباط با موضوع را دارد. بیشترین سایتیشن را در طول تاریخ داشته و یا باید داشته باشد. در حال حاضر، وبسایت های متعددی هست که آثار شیعی را در اختیار گذاشته اند، اما هیچ کدام جامعیت و طبعا شهرت مرکز نور را ندارند. البته، از نظر ما، هر نوع کتابی می تواند از زاویه ای منبع تلقی شود، اما آنچه نامش را مراجع دست اول و منابع اولیه می نامیم، اولویت اول را دارند. کتابهای زیادی از متون قدیم طی سالهای اخیر در کشورهای مختلف مسلمان و اروپایی منتشر شده که مع الاسف یا به کتابخانه های ما نمی رسد، یا اندکی از کتابخانه ها تهیه کرده اما اطلاعات آنها در جایی ارائه عرضه نمی شود. این آثار می تواند اهمیت زیادی در کارهای پژوهشی ما داشته باشد، اما متاسفانه دور از دسترس مانده است. طی دو دهه کتابخانه های تخصصی متون زیادی را گردآوری کرده اند که کم و بیش از آنها استفاده می شود اما مهم جستجو و انتخاب و گذاشتن وقت و هزینه برای انتقال اینها به این مجموعه هاست. البته گوگل هم کمک زیادی به این کار می کند. پایگاه اطلاعاتی آنها هم فعال است، اما قدم هایی که در اینجا برداشته شده ضمن آن که متفاوت است، و ضمن آن که محدود است، اما به نظرم در کمک به پژوهشگران بهتر است. مشکل محدودیت منابع است که باید برطرف شود و مرکز نور با تأسیس noorlib قدم های بیشتری برداشته است.
- یک مشکل عمده در مقابل دیجتایز کردن کتابها و استفاده از آنها، مسائل حقوقی است. در اینجا یک چالشی وجود دارد که باید برای آن راه حلی اندیشید. بخش عمده محدودیت کتابخانه های دیجیتال به سبک کشورهای کم درآمد همین جاست. برای استفاده از متون مکتوب در عرصه رایانه، از یک طرف حقوق مولفین و ناشرین است و از سوی دیگر حقوق مصرف کننده. در این باره قوانین ناکارآمدی هست که متاسفانه سبب این محدودیت شده است. در واقع، ما قوانینی که داریم اولا بسیار قدیمی و کهنه است، دوم این که خیلی روشن نیست، و سوم این که بخشی از حل مساله را به نشست هیئت دولت مربوط کرده که از سال ۴۸ تاکنون این نشست انجام نشده است. شاید دلیلش این باشد که مسائل فرهنگی و علمی در این کشور، از اولویت برخوردار نیست. مساله کتاب و دانش و ترویج آن برای ایجاد تحرک علمی در جامعه بسیار اهمیت دارد، اما متاسفانه این ارزش را نداشته که به آن پرداخته شود. همین مشکل راه را بر توسعه کتابخانه های دیجیتال سد کرده است. مسأله چهل یا پنجاه سال، آن هم از تاریخ درگذشت مولف، مشکلی است که از نظر حقوقی بسادگی قابل حل نیست. طبعا تنها می توان بخشی از دانش را که تولید مراکز هستند و مالکیت حقوقی مولف یا ناشر ندارند یا کمتر دارند استفاده کرد. حتی در همین موارد هم شکایت دولتی در کار باشد، مشکل باقی است. اگر در این موارد به خود آن مراکز دولتی هم بروید، اجازه استفاده دیجیتال را اغلب نخواهند داد. برای این کار باید جنبشی پدید آورد و آن را تعقیب کرد. موسساتی که درگیر هستند، باید پیگیری کنند.
- نرم افزار جدید با عنوان جامع منابع تاریخ، همان طور که از توضیحات ارائه شده بدست می آید، انتخابی است از چند برنامه قبلی که در یک نقشه جدیدی ارائه شده است. ضمن آن که این انتخاب از مجموعه جغرافی، ادبی، تراجم به علاوه کتب سیره و تاریخ صورت گرفته، جمعا ۱۴۹۰ عنوان (در ۳۳۹۶ مجلد) و اما همه آنها در این تقسیم بندی نیامده است. ظاهرا علاوه بر مشکل حقوقی، ساختار کار هم ایجاب می کرده است تا کتابهایی حذف شود. از نظر من، باید هر اندازه می توانیم آثار بیشتری را در این مجموعه بگنجانیم. در این نرم افزار امکان افزودن کتاب به مجموعه در نظر گرفته شده است. این نکته مثبتی است. طبعا فقط مدیران مربوطه در مرکز می توانند این کار را بکنند نه این که چنین امکانی برای افراد بیرون از مرکز هم باشد چنان که در برخی از برنامه ها چنین است. به هر حال این مسیر، باید عریض تر و طولانی تر شود تا قدرت تأثیرگذاری آن بر امر پژوهش بیشتر شود. به اعتقاد من همین که نرم افزار «جامع منابع تاریخ» رونمایی شد، جشن گرفتن دارد، چون سالها بود مدیر قبلی اجازه این کار را نمی داد. سالها این برنامه تقریبا آماده بود و حالا در شکل و شمایل جدید و اصرار برخی از دوستان و مدیریت جدید مرکز نور این کار عرضه گردید. به نظرم باید از این جهت تبریک گفت، اما بلافاصله افزود که ما به هیچ وجه راضی به این مقدار نیستیم. چنان که اشاره کردم، مشکل ما این است که حجم این کتابها کافی نیست. اگر به جای نزدیک به ۱۵۰۰ عنوان کتاب از پنجاه هزار کتاب در حوزه تاریخ استفاده می شد، پژوهش های صد قدم جلوتر بود، چون ما می دانیم ابزار چه مقدار مهم است. در حال حاضر، امکان او سی آر پی دی اف ها هست، و باید این کار بسرعت دنبال شود.
- یک نکته مهم که مدیران مرکز هم به آن توجه دارند استفاده از هوش مصنوعی است. این ابزارهای ما را هم دقیق می کند و هم توسعه می دهد. استفاده از برنامه های پیشرفته در بهره گیری از منابع توسعه زیادی یافته است. البته هنوز هوش آدمی است که فکر می کند، طرح می دهد و برنامه ریزی می کند، اما برنامه های یاد شده، هم در بعد کمی و هم کیفی، کارها را بسیار جلو برده است. آنچه امروز به عنوان علوم انسانی دیجیتال نامیده می شود، و توسعه زیادی در دنیا پیدا کرده، ترکیب هوش مصنوعی، همراه با سرعت و دقت، و در عین حال، بهره گیری از پیشرفت هایی است که در علوم انسانی، در همه ابعاد صورت گرفته است. هزاران طرح در حال اجراست و بیشتر آنها در همین گوگل که پیش روی ماست، مورد استفاده قرار می گیرد. در دنیای پیچیده، ما باید پاسخ های پیچیده داشته باشیم، در حالی که به گفته برخی از متفکران، ملت های عقب مانده، سعی می کنند پاسخ های ساده بدهند. یک تجربه منحصر به فرد ـ از نظر من ـ برای کار علوم انسانی دیجیتال در حوزه تاریخ با عنوان تاریخنامه طی سالهای دهه هفتاد وهشتاد داشتیم که در جامع منابع تاریخ هم آمده است. اما متاسفانه چندان مورد استفاده قرار نگرفت. علت اصلی آن را بنده عدم آمادگی در میان پژوهشگران برای استفاده از این نوع برنامه ها می دانم. همچنان که هنوز هم پروژه های جدی در این حوزه اجرا نمی شود. چنان که عرض کردم، کارها بیشتر به صورت ساده پیش می رود، یعنی با سرچ معمولی. البته امیدواریم به تدریج وارد عرصه هوش مصنوعی شده و کارها و پروژه های جدی در این زمینه داشته باشیم. یکی از بخش های خوب برنامه جدید «مشابه یابی» است که نمونه ای از کار هوش مصنوعی در این برنامه است. من قدری با آن کار کردم. شما می توانید درصد مشابهت را تعیین کنید، مثلا هفتاد یا هشتاد درصد. آن وقت عبارتی را که جستجو داده اید، موارد مشابهش را ببینید. این کمک زیادی به ما می کند. مسلما دایره این مشابهت یابی را از هر جهت می شود توسعه داد و کار تحقیق را به مراتب جلو برد.
- به نظر بنده، پیشرفت ما در حوزه ابزارها در حوزه پژوهشهای علوم انسانی ـ اسلامی خوب بوده اما نباید تصور کنیم اینها پیشرفت در امر تحقیق روی خود مفاهیم است. ما تا اندازه ای از جریان های تحقیقی دنیای جدید دور هستیم. من در حوزه کارهای تاریخ اسلام عرض می کنم که البته خودم هم قدری از آن فاصله گرفته ام و دیگر بروز نیسصتم. ما اینجا به تکرار مکررات و تدوین آثار درسی و این اواخر تبلیغی روی آورده ایم، در حالی که هر هفته در دنیا چندین کتاب تازه در حوزه تاریخ اسلام در ابعاد مختلف منتشر می شود، و غالبا ما از آنها بی خبریم. ما کم و بیشتر از کانال های تلگرامی که برخی از آخرین کتابها و نشست های علمی در این حوزه ها را معرفی و گزارش می کنند خبر داریم. اینترنت هم راهها را به هم نزدیک کرده و ما به آسانی از شماری از این کارها با خبر می شویم. متاسفانه باید بگویم در قم، ضمن تسهیلاتی که وجود دارد، دشواری ها زیاد است. اخیرا هم زنگ خطری برای تلگرام پیش آمده است. آنچه این روزها اتفاق افتاد و به دلایل سیاسی و غیر آن، ما تلگرام را برای مدتی از دست دادیم، برخی را به فکر انداخت که احتمال زیاد دارد دسترسی ما به بسیاری از کتابخانه های دیجیتال دنیا قطع شود. در حال حاضر، در غیاب یک کتابخانه دیجیتال بروز، تلگرام حکم یک گوهر را برای کتاب بازان پیدا کرده است. به هر روی، تلگرام از نظر منابع کتابی، خودش کتابخانه مهمی است. همچنین محل معرفی و عرضه پژوهشهای تازه است. ما نمی دانیم دیگران چه استفاده ای می کنند اما در حوزه کار ما فواید آن روشن است. می دانیم واتساپ انگشت کوچکه تلگرام هم نیست، چه رسد به اپلیکیشن های مشابه ایرانی که به هر حال این استعداد را ندارد بویژه که به هر حال اینها محلی و محدود است . البته از نظر من، حوزه علمیه، بما هو حوزه، دشواری هایی برای یافته های علمی دارد. توسعه این یافته ها الزاما باید در نهادهایی باشد که از عقاید رسمی دورتر و طبعا شرایط آزادتری دارد، در غیر این صورت، برخوردهایی پیش می آید. دیگر این که یک بخش مهمی از تعریف وظایف حوزه امر تبلیغ است و این حوزه اغلب با مدلی از دیدگاهها و باورها سروکار دارد که نمی شود در باره آن به تحقیق جدی که امکان تغییر در آنها را به همراه دارد، پرداخت. از این قبیل مسائل هست. مقصودم این است که باید شرایطی را پذیرفت و از آن طرف حوزه هم باید قدری در حوزه های داخلی خود با روحیه اجتهادی و تسامحی بیشتری برخورد کند تا پژوهش پا بگیرد. یک مشکل دیگر در اینجا این است که بسیاری از موضوعاتی که امروزه در مراکز علمی دنیا در حوزه اسلام شناسی مورد توجه است، به مسائلی توجه دارد که ارتباط مستقیمی با امر «حوزه» ندارد، اما در کل در شناخت نگرش های امروزه دنیا به اسلام مهم است. برای مثال حوزه هنر و ابعاد گسترده آن در حوزه اسلامی، امری است که ما کمتر و می شود گفت، در حد هیچ به آن توجه داریم. من از اینکه در مرکز نور بخشی به دیوان های مهم فارسی اختصاص یافته خوشحالم، و همیشه هم ستایش کرده ام، اما ابعاد بحث های مربوط به ادبیات و هنر آن قدر وسیع است که این کارها در مقابل آن در حکم هیچ است.
- و اما برخی از اشکالات موردی در نرم افزارهای نور و طبعا نور السیره هست که باید برای رفع آنها کار شود. یکی انتخاب بهترین چاپ است. این کار باید کارشناسی شود و تا آنجا که می دانم می شود. به عبارت دیگر، کتاب سبک در این مجموعه که حکم منابع و مآخذ اصلی را دارد، بسیار کم دیده می شود. مساله دیگر، استفاده از چاپ های بروزتر بعد از آنی است که در ورژن های قبلی، چاپ های قدیمی استفاده شده است. این مورد را برای مثال می شود در باره الفهرست ابن ندیم گفت. یک مشکل دیگر ضعف در برخی از بخش هاست. برای نمونه در بخش تاریخ جهان تنها ۱۰ عنوان کتاب آمده و هیچ بخشی هم تحت عنوان تاریخ تمدن ندارد، هرچند آثاری در باره تمدن در بخش تاریخ اجتماعی هست. نبودن بخش کتابشناسی های تاریخی از نمونه های قدیم تا جدید، دست کم تحت یک عنوان مشخص هم شاید یکی از مشکلات باشد. ما بدون کشف الظنون نمی توانیم کاری انجام دهیم. فهرست کتابهای فارسی مشار یا فهرست مولفین همو هم از نیازهای اولیه است. در اینجا باید این نکته را عرض کنم، بسیاری از عناوین تحقیقی جدید، حالت بین رشته ای دارد و این ضرورت این قبیل کارهای چند جانبه را بیشتر می کند. ممکن است کسانی بگویند فلان کتاب چه ربطی به حوزه تاریخ دارد، اما بدون شک کارهای بین رشته ای نوعی منبع پژوهشی بین رشته ای هم نیاز دارد و حالا که قرار است ما آنچه را در اختیار بگذاریم، بهتر است همه این موارد باشد.
۶۵۶۵