همه‌گیری از سر باز کُنی

در این نشست، سردار احمد وحیدی بیان می‌کند: ادامه‌ی تعطیلی مراکز علمی به آینده‌ی علمی کشور آسیب می‌زند و وزیر آموزش و پرورش می‌گوید: باید برای نجات آموزش کشور، مدارس حضوری شوند. پس از این جلسه، وزیر کشور به نشست شوراهای آموزش و پرورش می‌رود و پس از آن در جمع خبرنگاران در لحنی دستوری بر الزامی‌بودن حضور دانش‌آموزان در مدارس تأکید می‌کند.
حال، سوال مهم این است که آیا همان‌طور که وزیر کشور می‌گوید تعطیلی مراکز علمی به آینده‌ی علمی کشور آسیب می‌زند و یا آن‌گونه که وزیر آموزش و پرورش بیان می‌کند نجات آموزش در گرو حضوری‌شدن مدارس است؟ به این دو نظر، نظرات بخش قابل‌توجهی از والدین دانش‌آموزان را هم بیفزایید که درمانده و خسته از سروکله‌زدن با فرزندان‌شان معتقدند علت اُفت تحصیلی فرزندشان، آموزش مجازی و دوری از محیط مدرسه بوده است. آیا واقعاً این گروه از والدین درست می‌گویند؟
دکتر الیزابت لافتس، روان‌شناس برجسته و استاد مشهور دانشگاه کالیفرنیا، که بیش از پنجاه سال در زمینه‌ی حافظه تحقیق کرده، می‌گوید: حافظه وضعیت ایستا و ثابتی ندارد و به همین دلیل، خاطرات ما به مرور زمان دستخوش تحریف می‌شوند. م..

در این نشست، سردار احمد وحیدی بیان می‌کند: ادامه‌ی تعطیلی مراکز علمی به آینده‌ی علمی کشور آسیب می‌زند و وزیر آموزش و پرورش می‌گوید: باید برای نجات آموزش کشور، مدارس حضوری شوند. پس از این جلسه، وزیر کشور به نشست شوراهای آموزش و پرورش می‌رود و پس از آن در جمع خبرنگاران در لحنی دستوری بر الزامی‌بودن حضور دانش‌آموزان در مدارس تأکید می‌کند.

حال، سوال مهم این است که آیا همان‌طور که وزیر کشور می‌گوید تعطیلی مراکز علمی به آینده‌ی علمی کشور آسیب می‌زند و یا آن‌گونه که وزیر آموزش و پرورش بیان می‌کند نجات آموزش در گرو حضوری‌شدن مدارس است؟ به این دو نظر، نظرات بخش قابل‌توجهی از والدین دانش‌آموزان را هم بیفزایید که درمانده و خسته از سروکله‌زدن با فرزندان‌شان معتقدند علت اُفت تحصیلی فرزندشان، آموزش مجازی و دوری از محیط مدرسه بوده است. آیا واقعاً این گروه از والدین درست می‌گویند؟

دکتر الیزابت لافتس، روان‌شناس برجسته و استاد مشهور دانشگاه کالیفرنیا، که بیش از پنجاه سال در زمینه‌ی حافظه تحقیق کرده، می‌گوید: حافظه وضعیت ایستا و ثابتی ندارد و به همین دلیل، خاطرات ما به مرور زمان دستخوش تحریف می‌شوند. می‌توان بر اساس همین یافته‌ی علمی، بیانات وزرای کشور و آموزش و پرورش و نظر والدین دانش‌آموزان را به چالش کشید. آیا قبل از همه‌گیری کرونا حال آموزش و پرورش خوب بوده است؟ آیا پس از همه‌گیری ما شاهد اُفت تحصیلی و کاهش انگیزه‌ی دانش‌آموزان هستیم؟

متأسفانه همه‌ی شواهد موجود نشان می‌دهند که اُفت تحصیلی دانش‌آموزان در مدارس و کیفیت پایین آموزش دانشجویان در دانشگاه‌ها بسیار قبل‌تر از همه‌گیری کووید۱۹ آغاز شده بود و روند پُرشتابی داشته است. از همین‌رو، سال‌هاست که متخصصان آموزش فریاد کشیده‌اند که به ده‌ها علت، آموزش در کشور ما مسیری خطرناک را در پیش گرفته و مدرک‌گرایی چون موریانه‌ای ستون‌های آموزش کشور را از درون تُهی کرده است. و البته این فریادها تاکنون ره به جایی نبرده، چراکه آموزش جایی میان دغدغه‌های سیاست‌گذاران و دولتمردان نداشته و ندارد و سهم نزولی آموزش و پرورش از بودجه‌ی کشور یکی از شواهد این ادعا است. از طرف دیگر، باید از والدین نگرانی که دوری از مدرسه را علت اصلی اُفت تحصیلی، کم‌توجهی، پرخاشگری و ده‌ها رفتار نابهنجار دیگر می‌دانند، پرسید: آیا قبل از همه‌گیری شاهد این مسائل در فرزندتان نبودید؟ آیا شیوه‌ی تربیتی منفعلانه‌ای که این روزها بیش از هر زمان دیگری الگوی اصلی فرزندپروری در ایران شده، سهمی در بروز این مسائل ندارد؟ و به‌طور کلی، آیا نقش والدینی در خانواده‌ی ایرانی به‌درستی ایفا می‌شود؟

هر یک از این سوالات، موضوع چندین مقاله و نوشتار است که می‌توان به‌طور مبسوط به آن‌ها پرداخت. اما به‌طور کلی آنچه این روزها در عرصه‌ی آموزش می‌بینیم و می‌شنویم یک فرافکنی گسترده از سوی مسئولان امر و خانواده‌هاست. دولتمردان برای عادی‌سازی شرایط جامعه به شکستن آخرین دژ، یعنی حضوری‌شدن مدارس و دانشگاه‌ها، می‌اندیشند و خانواده‌ها برای فرار از مسئولیت سنگین والدینی به حضور فرزندان‌شان در مدارس و دانشگاه‌ها اصرار می‌کنند. و دریغ که در این مسیر، نه قرار است نگاه سیاستگذاران به آموزش تغییری کند و جایگاه آموزش و پرورش در سیاست‌گذاری‌ها به بالاترین درجه‌ی اهمیت صعود کند و نه قرار است سبک فرزندپروری منفعلانه‌ی بخش زیادی از خانواده‌های ایرانی جایش را به سبک قاطعانه بدهد.

در این دو سال، کم نبوده‌اند عالمان علوم انسانی که از فرصت همه‌گیری سخن گفته‌اند؛ دانشمندانی که عمدتاً در کشورهای غربی با نوشتن مقاله‌های متعدد به سیاست‌گذاران توصیه کرده‌اند که می‌توان از فرصت همه‌گیری کووید۱۹ برای تغییر در سیاست‌گذاری‌ها استفاده کرد. در برخی از کشورها این توصیه‌ها شنیده و به کار بُرده شد ولی در اغلب کشورها از جمله کشور ما با بی‌اعتنایی مواجه و در فرایند پُرشتاب عادی‌انگاری و عادی‌سازی به فراموشی سپرده شده و می‌شود. به‌ویژه اکنون که کووید با سویه‌ی اُمیکرون نشان داده که قصد ایستادن ندارد و نقش واکسیناسیون در مقاومت در برابر ابتلا را هم به سُخره گرفته است. سیاستگذاران و حکمرانان در این فرایند تنها به رفع موانع عادی‌سازی می‌اندیشند و پس از عادی‌شدن مأموریت‌شان تمام می‌شود و از این‌رو، دیگر کسی شاهد حضور وزیر کشور در جلسه‌ی شوراهای استانی آموزش و پرورش و نشست مشترک ایشان با وزرای علوم و آموزش و پرورش نخواهد بود. والدین نیز از سوی دیگر، پس از عادی‌سازی و بازگشت فرزندان‌شان به مدارس مانند عادت مألوف‌شان مسئولیت رفتارهای نابهنجار و اُفت تحصیلی فزاینده‌ی فرزندان‌شان را به مدارس نسبت داده و فریاد اعتراض‌شان بلند خواهد بود. و ما همچنان دوره می‌کنیم شب را و روز را، هنوز را.

* روان‌شناس و مشاور تحصیلی