همه چیز به طرز مشکوکی خوب است!
خبرآنلاین – دوازده شبانه روز تلخ بر این سامان گذشت. رویدادهای شگرفی را پشت سر نهادیم و هم اکنون خوشبختانه خبری از صدای شلیک موشک و غرش جنگنده و طیاره و پهپاد نیست. ولی به گمانم هر جور حساب کنیم؛ این همه آرامش، طبیعی به نظر نمیرسد!
باز هم تکرار میکنم، نمیخواهم چنین القا کنم که ما در حال سپری کردن دوران موقت آرامش پیش از طوفان هستیم و به زودی حملاتی دیگر صورت خواهد گرفت. فقط میخواهم بگویم، مشی و سیمای کنونی حکمرانی ما، رسانه و جامعهی ما، شباهت چندانی به کشوری ندارد که حملات هدفمند و دهشتناک دو قدرت نظامی بزرگ جهان و منطقه را پشت سر نهاده، به هر دو آنها پاسخ داده، بخش قابل توجهی از نخبگان نظامی – امنیتی – هستهای و غیرنظامیان خود را از دست داده و یک بزنگاه تاریخی کم سابقه و عجیب را به خود دیده است.
چندین روز از توقف حملات گذشته، ولی هنوز هم از زبان هیچکدام از مقامات نظامی، انتظامی، امنیتی و سیاسی، تحلیل و ارزیابی روشنی دربارهی وضعیت فعلی کشور به مردم ارائه نشده است.
نمی دانیم از نظر دستگاههای امنیتی، چشم و گوشهای نظام حکمرانی و متولیان بالا، چند و چون ضربات و لطمات آن ۱۲ روز چه بود و چرا تا این اندازه غافلگیر شدیم.
نمی دانیم آیا مسئولان امر، باگهای امنیتی، مشکلات سیاسی و نواقص را فهمیدهاند یا نه؟ اگر فهمیدهاند؛ چرا بخشی از آن را با ما مردم در میان نمیگذارند؟ مردم نباید بدانند که آمار «چشم اسفندیار» این سرزمین، چگونه بر مهاجمین آشکار شد؟ ایراد کار کجاست؟ مشکل سیستمی داریم یا هر چه هست زیر سر این واتساپ لاکردار است و حق با جواد لاریجانی، است و باید در باغ او آبگوشتی تناول کنیم تا آگاه شویم؟!
برخی از مشکلات مربوط به نظام بانکداری و شبکه اینتنرت حل شده و بخشی نیز هنوز با مشکل روبروست و کسی توضیح روشنی نمیدهد.
چندین روز از توقف آن روند نگرانکننده سپری شده اما هنوز هم آمار و اطلاعات روشنی در مورد شهدا و مجروحین نداریم و نمیدانیم که دقیقا به چه دلیلی سطح تلفات بدین نقطه رسید و آیا احیانا مقصری هم هست یا نه؟ آیا یک گروه زبدهی بازرسی با حضور زبدهترین نخبههای امنیتی، سیاسی و حقوقی کشور برای کشف باگها و تخلفات و خیانتها تشکیل شده و این تیم در حال فعالیت است؟
چرا این سوالات اهمیت دارند؟
شاید به این دلیل:
تا زمانی که درک روشنی از آن بزنگاه غریب دوازده روزه و آسیبها و لطمات آن مدت نداشته باشیم، دربارهی دوران آتی هم نمیتوان تصور و برنامه و استراتژی روشنی داشت.
به عنوان مثال، ما الان نمیدانیم که آیا قرار است به زودی، صدها شهر کوچک و بزرگ ایران و هزاران مدرسه و دانشگاه و فضای اجتماعی و اداری، با صرف هزاران میلیارد تومان، صاحب تونل و جانپناه شوند یا احیانا قرار است کل دلایل و انگیزههای احتمالی سر زدن هر نوع حمله مجدد را از بین ببریم؟ آیا قرار است تغییری در مورد برنامه هستهای روی دهد یا نه؟ سناریوی نابودسازی اسراییل هنوز سرجایش است؟ یمن به زودی مورد حملات تند آمریکا و اسراییل قرار میگیرد و قرار است ایران نیز برای جلوگیری از حمله دست به دیپلماسی بزند یا احیانا قرار است در رزم کنار یمن باشد؟
یک سوال مهم دیگر:
در طول جنگ ۱۲ روزه، صدا و سیما، یکی از ضعیفترین و بدترین دورههای عملکرد خود را به نمایش گذاشت و نشان داد که ۱۷۰ میلیارد تومان بودجه روزانهی این سازمان، در جوی آب ریخته شده است!
رییس سازمان و معاونین او، به زعم خود تلاش کردند تا با حماسهسازی در مورد شبکهی خبر و گویندهی آن، جایگاهی برای خود دست و پا کنند. اما واقعیت امر این است که این دستگاه، در مواجهه با جنگ، از حیث تاکتیکهای رسانهای، دقیقا مانند چهل سال پیش عمل کرد و این همه تغییر و تحول بزرگ در حرف زمانه و ظرف زمانه را نفهمید! از آن سو، متولیان اینترنت هم، راه دستیابی به خبر را بستند و کل مملکت را سوق دادند به سوی تماشای ایران اینترنشنالی که برای حمله به ایران و ایرانیان، تفاوت خاصی با خود اسراییل ندارد! خب… این روال به همین ترتیب ادامه خواهد یافت؟
۴۲