پیامدهای خطرناک سلب مسئولیت
از سال ۸۸ بدین سو، هرگاه که تجمع و اعتراضی رخ داده، این قبیل فیلم ها نیز منتشر شده است. اما نکته جالب همچنان واکنش مسئولان قضایی و انتظامی است که گویی راحت ترین راه را انتخاب کرده و با سلب مسئولیت، اینها را افرادی پلیس نما معرفی کرده و تلاش میکنند با این منطق، صورت مساله را پاک و پرونده را مختومه اعلام کنند.
من واقعا آرزو میکنم فیلم های منتشر شده مربوط به ماموران نیروی انتظامی بوده و تخریب کنندگان، نیروهای رسمی فراجا باشند. چرا که در این صورت، تکلیف روشن است: مامورانی خاطی داشته ایم که بی گمان تخلف کرده اند و راه برخورد با خاطی هم مشخص است. اما اگر قرار باشد بپذیریم این افراد، پلیس نما بوده اند و با لباس پلیس دست به تخریب اموال عمومی زده اند، این گزاره، نتایج و پیامدهای به مراتب ناگوارتری دارد که قابل چشم پوشی نیست.
نخست. در شرایطی که نهادهای امنیتی از اشراف بر فضای کشور خبر میدهند چطور عده ای قابل توجه و با سازماندهی تشکیلاتی، می توانند تجهیزات کامل پلیس را تهیه کرده و آزادانه و بی دغدغه در سطح شهر بگردند و به اموال عمومی و شهروندان آسیب برسانند؟ نهادهای امنیتی توان شناسایی عملیات آ..
از سال ۸۸ بدین سو، هرگاه که تجمع و اعتراضی رخ داده، این قبیل فیلم ها نیز منتشر شده است. اما نکته جالب همچنان واکنش مسئولان قضایی و انتظامی است که گویی راحت ترین راه را انتخاب کرده و با سلب مسئولیت، اینها را افرادی پلیس نما معرفی کرده و تلاش میکنند با این منطق، صورت مساله را پاک و پرونده را مختومه اعلام کنند.
من واقعا آرزو میکنم فیلم های منتشر شده مربوط به ماموران نیروی انتظامی بوده و تخریب کنندگان، نیروهای رسمی فراجا باشند. چرا که در این صورت، تکلیف روشن است: مامورانی خاطی داشته ایم که بی گمان تخلف کرده اند و راه برخورد با خاطی هم مشخص است. اما اگر قرار باشد بپذیریم این افراد، پلیس نما بوده اند و با لباس پلیس دست به تخریب اموال عمومی زده اند، این گزاره، نتایج و پیامدهای به مراتب ناگوارتری دارد که قابل چشم پوشی نیست.
نخست. در شرایطی که نهادهای امنیتی از اشراف بر فضای کشور خبر میدهند چطور عده ای قابل توجه و با سازماندهی تشکیلاتی، می توانند تجهیزات کامل پلیس را تهیه کرده و آزادانه و بی دغدغه در سطح شهر بگردند و به اموال عمومی و شهروندان آسیب برسانند؟ نهادهای امنیتی توان شناسایی عملیات آنها، پیش از اقدام تخریب گرانه را نداشته اند؟ پلیس چطور؟ آیا هیچ نیروی واقعی پلیس هم حضور نداشته که جلویشان را بگیرد؟ آیا پذیرش این گزاره، اقتدار نهادهای رسمی و قانونی کشور را مخدوش نمی کند؟
دوم. این چه نیروهای مشکوک و صاحب نفوذی هستند که توانسته اند یک شهر را به هم بریزند، آبروی پلیس کشور را ببرند و با اینکه فیلمشان درآمده و چهره شان هم مشخص است اما این همه ارگان های امنیتی و انتظامی همچنان از شناسایی و دستگیری آنها عاجز مانده اند؟
سوم. اگر مردم به این نتیجه برسند که تخریب کنندگان را پلیس گردن نمی گیرد، یا به هردلیلی از بازداشت آنها عاجز است، این حق را برای خود قائل خواهند بود که رو به مقابله به مثل آورده و در شرایطی که نیروی انتظامی رسما، آنها را مشکوک معرفی میکند با آنها زد و خورد خونین به راه بیندازند.
چهارم. مشکل بزرگتر این است که در شکاف اجتماعی عمیق بین مردم و حاکمیت، سلب مسئولیت از چنین خاطیانی، شهروندان را بیش از پیش نسبت به رسیدگی قانونی و قضایی به تخلفات ناامید کرده و دو تصور خطرناک را نزد مردم ایجاد میکند: تصور خوشبینانه این است: مسئولان ارشد انتظامی از این رفتارها بی اطلاع بوده اند اما برای اینکه پشت نیروهایشان را خالی نکرده و عزم و اراده ماموران را در کف خیابان تضعیف نکنند از این اتفاقات چشم پوشی میکنند. اما تصور بدبینانه دیگری هم ممکن است شکل بگیرد و اینکه دستوری برای برخورد شدید در راستای ایجاد ارهاب صادر شده و حالا در توافقی نانوشته همه چیز کتمان می شود…
مشاهده میکنید که پذیرش گزاره «تخریب گران مامورنما» در ظاهر خیلی ساده به نظر می رسید ولی در عمل پیامدهای ویرانگری در پی دارد. در حالی که منطقی تر این بودکه نیروی انتظامی با انتشار اولین فیلم، ضمن عذرخواهی از شهروندانی که توسط این گروه از ماموران آسیب دیده اند، فعالیت ماموران خاطی را به حال تعلیق درآورده و برای برخورد قانونی به سازمان قضایی نیروهای مسلح معرفی کند.
فراموش نکنیم رویدادها، اتفاقات، تخلفات می آیند و می روند اما این اعتماد عمومی است که باید از آن مراقبت کرد. موتوسیکلت آسیب دیده شده و پنجره شکسته را میتوان ترمیم کرد اما قلب های شکسته و سرمایه اجتماعی برباد رفته را به این راحتی ها نمی توان احیا کرد. آقایان حواسشان هست؟
۶۵۶۵