چرا از فضای مجازی خشمگیناند؟
اولی انقلاب مشروطه و دومی انقلاب اسلامی. اما به نظر می رسد که آثار و تبعاتی که اینترنت و فضای مجازی در ایران به وجود آورده به سرعت از هر دو این انقلاب ها پیشی گرفته.
از سپهر مدرنیته تا به امروز،اطلاع رسانی درایران در انحصار حکومت ها بوده. نه انقلاب مشروطه و نه انقلاب اسلامی نتوانستند تغییری دراین راستا به وجود آورند. حکومتها در ایران، چه قبل وچه بعد ازانقلاب، صرفاً آنچه را که خود مصلحت تشخیص میداده اند در اختیار مردم قرار میدهند. دانش وآگاهی ایرانیان از جهان و بالاخص میهنِ خودشان محدود و منحصر می شده به آنچه که حکومت همواره تشخیص می داده.
اما فضای مجازی برای نخستین بار درایران انحصار حکومتی در اطلاع رسانی را به چالش کشیده. کارِ سِترگی که دو انقلاب مشروطه واسلامی نتوانستند انجام دهند. و این درد وسر و مصیبت بزرگی برای حکومت شده. حکومت همواره از صدا و سیما،یا سایر تریبون هایی که انحصار آنها هم همچون صدا و سیما در اختیارش بوده، فقط مطالبی که در چارچوب ایدئولوژی خودش بوده را به مردم القاء می کرده. اما حالا جدای از مصیبت شبکه های فارسی زبان، با زلزله قوی تری بنام فضای مجازی روبرو شده که صدا..
اولی انقلاب مشروطه و دومی انقلاب اسلامی. اما به نظر می رسد که آثار و تبعاتی که اینترنت و فضای مجازی در ایران به وجود آورده به سرعت از هر دو این انقلاب ها پیشی گرفته.
از سپهر مدرنیته تا به امروز،اطلاع رسانی درایران در انحصار حکومت ها بوده. نه انقلاب مشروطه و نه انقلاب اسلامی نتوانستند تغییری دراین راستا به وجود آورند. حکومتها در ایران، چه قبل وچه بعد ازانقلاب، صرفاً آنچه را که خود مصلحت تشخیص میداده اند در اختیار مردم قرار میدهند. دانش وآگاهی ایرانیان از جهان و بالاخص میهنِ خودشان محدود و منحصر می شده به آنچه که حکومت همواره تشخیص می داده.
اما فضای مجازی برای نخستین بار درایران انحصار حکومتی در اطلاع رسانی را به چالش کشیده. کارِ سِترگی که دو انقلاب مشروطه واسلامی نتوانستند انجام دهند. و این درد وسر و مصیبت بزرگی برای حکومت شده. حکومت همواره از صدا و سیما،یا سایر تریبون هایی که انحصار آنها هم همچون صدا و سیما در اختیارش بوده، فقط مطالبی که در چارچوب ایدئولوژی خودش بوده را به مردم القاء می کرده. اما حالا جدای از مصیبت شبکه های فارسی زبان، با زلزله قوی تری بنام فضای مجازی روبرو شده که صداو سیما و سایر تریبونهای حکومتی را عملا به حاشیه رانده و بی اعتبارساخته. کِشیده عنابستانی، فایل صوتی فرماندهان سپاه و برکناری چند ساعته فرماندار رفسنجان، قدرت فضای مجازی را بنمایش گذاردند. اما این قدرت در عین حال نگرانی های جدی هم در حاکمیت به وجود آورده.
صد البته که درکشورهای دیگر فضای مجازی بحرانی برای حاکمیت های شان بوجود نیاورده. چون در آن کشورها اطلاع رسانی همچون ایران فقط در انحصار حکومت ها نبوده. اما درایران که هیچ رقیب دیگری برای حاکمیت نبوده، فضای مجازی حالا بدل به یک رقیب جدی شده و انحصار حکومتی در اطلاع رسانی را به چالش کشیده. بنابراین می توان فهمید که چرا حاکمیت در ایران این همه مکدر و خشمگین از فضای مجازی شده و مصمم است که تا آنجا که میتواند پروبال آن را شکسته و محدود سازد.
در ایران فقط اطلاعرسانی در انحصار حکومت نبوده. اقتصاد هم در انحصار حکومت قراردارد. فضای مجازی برای نخستین بار به بخش خصوصی هم اجازه داده که مستقل از حکومت حیات پیدا کند که این هم چندان خوشایند نظام نیست.