چرا علمکوه مهم است؟
این نامگذاری، مانند مناسبتهای دیگر، بهانهای است برای گفتگو دربارهی اهمیت موضوع و نیز برای چارهاندیشی در زمینهی چالشهایی که مرتبط با موضوع است. از کوهستان عظیم علمکوه چند رودخانه از جمله رودهای پر آبِ سههزار و دوهزار و سردابرود، و چندین چشمه میجوشد که برای سرزمینی مانند ایران بینهایت ارزشمند هستند. این کوهستان که مرتفعترین تودهی رشتهکوه البرز است و در فاصلهی کمی از دریای کاسپین قرار گرفته، موجب جذب رطوبت فراوان دریا و در نتیجه سبب بارشهای خوب شده که نقش اساسی در پدید آمدن جنگلهای انبوه هیرکانی در رخ شمالی منطقه دارد.
مبدأ معروفِ ورود به کوهستان علمکوه، کلاردشت است. بهجز ارزشهای طبیعی و گردشگری و تاریخی این منطقه که در جای دیگری به آنها اشاره کردهام (اینجا)، کلاردشت و علمکوه از جهات دیگری هم اهمیت دارند. برای مثال میتوانم اشاره کنم که آمد و رفت کوهنورانی از سراسر ایران و چندین کشور خارجی به این منطقه از حدود هشتاد سال پیش و نشست و برخاست آنان با جامعهی محلی سبب شکلگیری یک فرهنگ تعاملی شده که سویههای مثبتی داشته است. در این زمینه میتوان به آگاهی و کنش محیط ..
این نامگذاری، مانند مناسبتهای دیگر، بهانهای است برای گفتگو دربارهی اهمیت موضوع و نیز برای چارهاندیشی در زمینهی چالشهایی که مرتبط با موضوع است. از کوهستان عظیم علمکوه چند رودخانه از جمله رودهای پر آبِ سههزار و دوهزار و سردابرود، و چندین چشمه میجوشد که برای سرزمینی مانند ایران بینهایت ارزشمند هستند. این کوهستان که مرتفعترین تودهی رشتهکوه البرز است و در فاصلهی کمی از دریای کاسپین قرار گرفته، موجب جذب رطوبت فراوان دریا و در نتیجه سبب بارشهای خوب شده که نقش اساسی در پدید آمدن جنگلهای انبوه هیرکانی در رخ شمالی منطقه دارد.
مبدأ معروفِ ورود به کوهستان علمکوه، کلاردشت است. بهجز ارزشهای طبیعی و گردشگری و تاریخی این منطقه که در جای دیگری به آنها اشاره کردهام (اینجا)، کلاردشت و علمکوه از جهات دیگری هم اهمیت دارند. برای مثال میتوانم اشاره کنم که آمد و رفت کوهنورانی از سراسر ایران و چندین کشور خارجی به این منطقه از حدود هشتاد سال پیش و نشست و برخاست آنان با جامعهی محلی سبب شکلگیری یک فرهنگ تعاملی شده که سویههای مثبتی داشته است. در این زمینه میتوان به آگاهی و کنش محیط زیستی اشاره کرد که در منطقه رواج خوبی دارد و تا حد زیادی ناشی از تبادل آگاهی و تجربه میان کوهنوردان و مردم بومی بوده است. یکی از نخستین رویاروییها با معدنکاریهای مخرب در کوههای کشور، مربوط است به مقابلهی اهالی منطقه با فعالیت معدن سنگ دیوچال که از دههی شصت عامل تخریب یکی از درههای زیبا و پرشیبِ مشرف به رودخانهی سردابرود بود و آسیب فراوانی به مراتع و روخانه وارد کرد و سبب افزایش خطر سیل، ایجاد آلودگی به مواد نفتی و زباله، و موجب خطر برای مردم بهعلت رفتوآمد مداوم کامیونهای سنگین شده بود. اعتراضها و پیگیریهای مردمی سبب تعطیل شدن آن "سرزمینفروشی" در سال ۱۳۸۴ شد.
در زمینهی محیط زیستِ کوهستان همچنین میتوانم به فعالیتهای گسترده و پیوستهی پاکسازی اشاره کنم که از سال ۱۳۶۷ از چند نقطه مانند علمچال و سرچال که نقطههای اقامتی کوهنوردان است آغاز شد. یا میتوان به موضوع مدیریت فضولات انسانی در چادرگاههای کوهنوردی و کوهگردی اشاره کرد که از اواسط دههی ۹۰ به شکل جدی در منطقه مطرح و شیوههای مناسبی برایش پیشنهاد شد و به اجرا رسید. و باز میتوان از کوهنوردی و سنگنوردی "مسئولانه" گفت که یک خاستگاه مهم آن، منطقهی علمکوه بوده است.
اطلاقِ عنوان "روز ملی" برای یک کوه و برگزاری همایش و برنامهی صعود و کار رسانهای به این مناسبت هم از فعالیتهایی است که اهالی کلاردشت و کوهنورانی که به آنجا میروند، از پیشتازان آن عرصه بودهاند.
گو این که حکمرانی بد و میدان دادن به قانونگریزی و جنگلخواری و کوهخواری و بهرهکشی بیرحمانه از منابع طبیعی در منطقهی علمکوه و کلاردشت (مانند دیگر نقاط کشور) آسیبهای شدید و بعضا جبرانناپذیر به طبیعت علمکوه و میراث فرهنگی کلاردشت زده، اما افزایش حساسیتهای محیط زیستی، این امید را در دلها رقم میزند که حتمأ شیب تخریبها و آلودهسازیها کاهش خواهد یافت!
*مدیر انجمن دیدهبان کوهستان و کنشگر محیطزیست
۴۷۲۳۲