کورسوی ناچیزی از امید؛ درباره سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی

از خواب گران غفلت و یا به غفلت زدن بیدارمان نمی کند،اما شاید کفه ترازو کمی به سمت طرفداران آرمان های اخلاق و زیست اخلاقی میل کند.گرچه با عنوان انقلاب در اخلاق موافق نیستم؛ لکن ارکان یادداشت را مطلوب می دانم.ابتدا تکلیف را با واژه انقلاب مشخص کنیم.
در فرهنگ دهخدا و معین آمده است: انقلاب :(ع مص ) برگشتن . بازگردیدن . برگردیدن و واژگون شدن و برگشتن از کاری و حالی . واگردیدن .تحول . بازگردانیدن .برگشتن از کاری .برگشتن . تقلب . انعکاس.دگرگون شدن . زیر و رو شدن . قیام گروهی برای واژگون کردن یک حکومت . قی .نا آرامی ، بی قراری ، هیجان .شورش ، عصیان. تبدیل صورتی به صورت دیگر (فلسفه ).براساس این تعریف ها مشخص است که اشتباه نکنیم که دو واژه ناسازگار انقلاب را در مقابل اخلاق بنشانیم که ویرانی ها به بار خواهد آورد، این واژه سپس مدافعانی خواهد یافت که اخلاق را بی رحمانه ذبح خواهند کرد.
ما در زیست های متنوع ادیان از ادیان ابراهیمی تا مکاتب دیگر نظیر بودیسم،کنفوسیوس گرایی،هندوئیسم نوعی آرمان ها و مناسک سراسر اخلاقی داریم که همگی بر فضیلت های زیست اخلاقی تاکید دارند. تنها نکته کلیدی مشترک در این زیست..

از خواب گران غفلت و یا به غفلت زدن بیدارمان نمی کند،اما شاید کفه ترازو کمی به سمت طرفداران آرمان های اخلاق و زیست اخلاقی میل کند.گرچه با عنوان انقلاب در اخلاق موافق نیستم؛ لکن ارکان یادداشت را مطلوب می دانم.ابتدا تکلیف را با واژه انقلاب مشخص کنیم.

در فرهنگ دهخدا و معین آمده است: انقلاب :(ع مص ) برگشتن . بازگردیدن . برگردیدن و واژگون شدن و برگشتن از کاری و حالی . واگردیدن .تحول . بازگردانیدن .برگشتن از کاری .برگشتن . تقلب . انعکاس.دگرگون شدن . زیر و رو شدن . قیام گروهی برای واژگون کردن یک حکومت . قی .نا آرامی ، بی قراری ، هیجان .شورش ، عصیان. تبدیل صورتی به صورت دیگر (فلسفه ).براساس این تعریف ها مشخص است که اشتباه نکنیم که دو واژه ناسازگار انقلاب را در مقابل اخلاق بنشانیم که ویرانی ها به بار خواهد آورد، این واژه سپس مدافعانی خواهد یافت که اخلاق را بی رحمانه ذبح خواهند کرد.

ما در زیست های متنوع ادیان از ادیان ابراهیمی تا مکاتب دیگر نظیر بودیسم،کنفوسیوس گرایی،هندوئیسم نوعی آرمان ها و مناسک سراسر اخلاقی داریم که همگی بر فضیلت های زیست اخلاقی تاکید دارند. تنها نکته کلیدی مشترک در این زیست اخلاقی مفهوم آرامش و مراقبه(با نماز در ادیان ابراهیمی و مناسکی دیگر در سایر مذاهب) و رسیدن به مفهوم و معنای زندگی و ارتقای روحی است.امیدوارم مراد یادداشت روزنامه، نه سیاسی، بلکه رسیدن به این مرحله از رشد بشر باشد.بسیار روشن است که ما انسان ها با خطا و آزمون های مکرر،بی اخلاقی ها در حوزه فردی و خانوادگی و ظلم به دیگران در انتهای تاریخ، بر خلاف پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما که لیبرال دمکراسی را نمونه نهایی و غایی تاریخ و آخر انسان می داند، به ناچار در ابتدای دوره های از زندگی قرار می گیریم که زیست اخلاقی را«طَوْعاً وَ کَرْهاً»(۱) بپذیریم،از خود بپرسیم چرا یکدیگر را می کشیم،چرا سلاح می سازیم،چرا به مرزهای اجتماعی یا فردی یکدیگر تجاوز می کنیم، چرا نابرابری ها(۲) و تجارت های فاسد به قیمت فقر و گرسنگی میلیون ها تن منجر شده است.

واضح است نتیجه این عملکردهای ظالمانه و قدرت طلبانه به حرص، شهوت و تکبر ما آدمیان باز می گردد. جالب اینجاست این توصیه های اخلاقی را به تدریج برندگان جایزه اقتصاد نوبل سال های اخیر نیز به تدریج مطرح می کنند،مسائلی نظیر مصرف کم، مسئولانه و متعهدانه زیستن. لذا ما برای اخلاقی زیستن نیاز به انقلابی دیگر نداریم، زیست اخلاقی و بروز معنویت در کشور نیاز به آزادی دارد.در بستر آزادی در تفکر و اندیشه، در کتاب، در هنر و مطبوعات و اجتماعات و در گفت و گوی های معنادار آزاد است که می توان به زیست اخلاقی دست یافت، معیار این آزادی هم جایی است که زمانی همه ایرانیان به همه عقاید و هنر خود بتوانند آزادانه و با امنیت تضمین شده به ایران سفر کنند.

اعمال اخلاقی برابر فطرت از حاکمان و مردم همزمان آغاز می شود. ما گنجینه هایی غنی از اخلاق در نظریه در اختیار داریم، لکن عمل کنندگان کجایند؟ امیدداریم گفتمان جدید معنویت دراین کشور با دوری از تکبر،حرص و ثروت اندوزی و سرقت های کلان و خرد و با بازگشت به تواضع، احسان، نیکی و توجه به کلمه رحمان و رحیم و اندیشه درباره فلسفه زندگی آغازشود.

توضیحات:
۱) وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ «رعد۱۵» و هرکه در آسمان‌ها و زمین است، خواه ناخواه با سایه‌هاشان بامدادان و شامگاهان، برای خدا سجده می‌کنند.

۲) بی رحمانه ترین نابرابری های تاریخ بشر در دوره ی ماست،با خود چه می کنیم؟ سندرز سناتور نوشته است:در آمریکای امروز ۷۴۵ میلیاردر دارای ثروت بیشتری از ثروت ۶۰درصد افراد پایین جامعه هستند…و ایضا در همه جای جهان چنین است.اصلی ترین هیزم جهنم همین صاحبان تمرکزثروت ها هستند.