تو را به خدا رونالدو را ببینم!
کار به جایی رسیده که دیدن یک بازیکن فوتبال تبدیل به آرزو شده. چندین کیلومتر آن طرفتر و در عربستان این نه رؤیا است نه آرزو. هرعلاقهمندی میتواند به تمرین النصر برود و با او عکس یادگاری بگیرد. هرچند که آنجا هم سختیهای خاص خودش را دارد اما فعلاً کانون توجهات در خاورمیانه، عربستان است و رونالدو.
بیاییم به ایران. نه فقط مردم عادی که بین خبرنگاران هم برای دیدن رونالدو جنگ است. شاید دیدن بازی او از نزدیک، رفتن به میکسدزون و دیدنش از نزدیک تا سالها سال بعد نصیب کسی نشود. این عشق و علاقه هست، قبول اما جنگ است آقا جنگ! کار از قسم و آیه گذشته و هر کسی تلاش میکند به ورزشگاه برود و رقابت آسیایی پرسپولیس و النصر را از نزدیک ببیند.
دوستانی دارم که استقلالی هستند. معمولاً در بازیهای این شکلی(بازی آسیایی پرسپولیس) خبرنگارانی که گرایش بیشتری به رنگ قرمز دارند برای پوشش به ورزشگاه میروند اما این بار سبقت بعضی از دوستان عجیب است. این بازی میآید و تمام میشود، رونالدو میآید و میرود و ما میمانیم و پرسپولیس، استقلال و یک ورزشگاه آزادی مخروبه.
دوباره روز میشود از نو و روزی از نو. دوباره کسی دست و ..
کار به جایی رسیده که دیدن یک بازیکن فوتبال تبدیل به آرزو شده. چندین کیلومتر آن طرفتر و در عربستان این نه رؤیا است نه آرزو. هرعلاقهمندی میتواند به تمرین النصر برود و با او عکس یادگاری بگیرد. هرچند که آنجا هم سختیهای خاص خودش را دارد اما فعلاً کانون توجهات در خاورمیانه، عربستان است و رونالدو.
بیاییم به ایران. نه فقط مردم عادی که بین خبرنگاران هم برای دیدن رونالدو جنگ است. شاید دیدن بازی او از نزدیک، رفتن به میکسدزون و دیدنش از نزدیک تا سالها سال بعد نصیب کسی نشود. این عشق و علاقه هست، قبول اما جنگ است آقا جنگ! کار از قسم و آیه گذشته و هر کسی تلاش میکند به ورزشگاه برود و رقابت آسیایی پرسپولیس و النصر را از نزدیک ببیند.
دوستانی دارم که استقلالی هستند. معمولاً در بازیهای این شکلی(بازی آسیایی پرسپولیس) خبرنگارانی که گرایش بیشتری به رنگ قرمز دارند برای پوشش به ورزشگاه میروند اما این بار سبقت بعضی از دوستان عجیب است. این بازی میآید و تمام میشود، رونالدو میآید و میرود و ما میمانیم و پرسپولیس، استقلال و یک ورزشگاه آزادی مخروبه.
دوباره روز میشود از نو و روزی از نو. دوباره کسی دست و پا نمیشکند برای اینکه بازیها را از نزدیک ببیند. دوباره تماسهای عجیب و غریب گرفته نمیشود که: «هرطور شده کاری کند پسرم رونالدو را ببیند.» اگر همه چیز روی روال بود، اگر فوتبال ما از بیخ و بن درست بود شاید حالا رونالدو در یکی از دو تیم استقلال و پرسپولیس بازی میکرد و این همه هیجان برای دیدن یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال نبود.
این آخرمطلب یاد آمدن روبرتو کارلوس و پس گردنیای که یکی از هواداران به او زد افتادم! هر چند که چنین چیزی بعید است دیگر تکرار شود اما یک حرف با همه کسانی دارم که این سعادت نصیبشان میشود و میتوانند رونالدو را از نزدیک ببینند! اجازه بدهید وقتی پایش را از ایران بیرون گذاشت خاطراتش همان خاطرات همیشگی خارجیها از کشور ما باشد؛ مردمی مهربان و میهماننواز، دوستداشتنی با غذاهای عالی ایرانی. این وسط ورزشگاه آزادی را هم فاکتور میگیریم و امیدوار میمانیم که رونالدو و رفقایش اظهارنظری درباره ساخت وسازی که به راه انداختهایم نکنند!
۲۵۱ ۲۵۱