«اون یکی»

پرسش و پاسخ جناب پزشکیان با خبرنگاران، از بسیاری جهات شایان تامل بود. فعلا نمی‌دانم دقیقا باید به رییس جمهور چه نمره‌ای داد.
این را هم نمی‌دانم اگر پزشکیان به جای طب و نمایندگی و سیاست، دنبال موسیقی می‌رفت، اجراهای فی البداهه را ترجیح می‌داد یا دوست داشت بر اساس برنامه‌ی از پیش تعیین شده و هماهنگ شده، به طور دقیق در همان دستگاه و گوشه‌ای بخواند که از قبل بر آن توافق شده یا نه. ولی در هر صورت، آن بخش از سخنان پزشکیان که در پاسخ به موضوع حصر بیان شد، شایان تامل بود: «مساله آقای کروبی حله… اون یکی را هم پیگیری می‌کنیم».
حرف من روی همین ضمیر مستتر«اون یکی» است.
در عوالم داستان نویسانه و احوالات خیالی، گاهی تلاش می‌کنم خودم را جای آدم‌های دیگر فرض کنم و از خودم بپرسم: اگر من جای فلانی بودم، چگونه تصمیم می‌گرفتم؟
خیلی وقت‌ها از میزان مدارا، بردباری و برخوردهای پخته و معقول بسیاری از سیاستمداران ایران و جهان در مواجهه با مسائل مختلف، حس غبطه به من دست می‌دهد و تحسینشان می‌کنم. لابد اگر من جای آن سیاستمدار بودم، دچار شور شده و به احتمال قوی جوری دیگر برخورد می‌کردم. البته گاهی هم پیش آمد..

پرسش و پاسخ جناب پزشکیان با خبرنگاران، از بسیاری جهات شایان تامل بود. فعلا نمی‌دانم دقیقا باید به رییس جمهور چه نمره‌ای داد.

این را هم نمی‌دانم اگر پزشکیان به جای طب و نمایندگی و سیاست، دنبال موسیقی می‌رفت، اجراهای فی البداهه را ترجیح می‌داد یا دوست داشت بر اساس برنامه‌ی از پیش تعیین شده و هماهنگ شده، به طور دقیق در همان دستگاه و گوشه‌ای بخواند که از قبل بر آن توافق شده یا نه. ولی در هر صورت، آن بخش از سخنان پزشکیان که در پاسخ به موضوع حصر بیان شد، شایان تامل بود: «مساله آقای کروبی حله… اون یکی را هم پیگیری می‌کنیم».

حرف من روی همین ضمیر مستتر«اون یکی» است.

در عوالم داستان نویسانه و احوالات خیالی، گاهی تلاش می‌کنم خودم را جای آدم‌های دیگر فرض کنم و از خودم بپرسم: اگر من جای فلانی بودم، چگونه تصمیم می‌گرفتم؟

خیلی وقت‌ها از میزان مدارا، بردباری و برخوردهای پخته و معقول بسیاری از سیاستمداران ایران و جهان در مواجهه با مسائل مختلف، حس غبطه به من دست می‌دهد و تحسینشان می‌کنم. لابد اگر من جای آن سیاستمدار بودم، دچار شور شده و به احتمال قوی جوری دیگر برخورد می‌کردم. البته گاهی هم پیش آمده که به هنگام اتخاذ یک موضع تند و فلفلی از جانب یک سیاستمدار، به حیرت و تعجب رسیده‌ام و با خود گفته‌ام: خطا کرد. اگر من بودم، آرامش خودم را حفظ می‌کردم.

مثلا اگر من جای میرحسین موسوی بودم، از دخترم یا یکی از رفقایم می‌خواستم عکسی از فتوکپی شناسنامه‌ام را در فضای مجازی منتشر کند و زیرش بنویسد:

نام: میرحسین

نام خانوادگی: موسوی.

#اون_یکی

این جوری به زعم خودم به رییس جمهور و جامعه پیام می‌دادم: نام من «اون یکی» نیست! یا درباره من حرف نزنید، مرا به نام خودم صدا بزنید!

شاید تصور شود که این نوع مواجهه با سخنان جناب پزشکیان، مته به خشخاش گذاشتن است. بله. ریاست جمهوری، مقامی است که بر تمام حرکات و سکنات و واژگان آدم مته می‌گذارند. واژه بار معنایی دارد، واژه می‌تواند بسازد، واژه می‌تواند بسوزاند. بیخودی نیست که حتی رییس جمهور توانمندی همچون باراک اوباما، برای تنظیم متن سخنرانی، نویسنده‌ی حرفه‌ای داشت. نه تنها متن اصلی سخنرانی، بلکه کلیدواژگان، استعارات و خیلی چیزهای دیگر، باید با یک نگرش و مقصود خاص «انتخاب» و بیان شود.

برگردیم به سخنان پزشکیان. ممکن بود بگوید: « یکی که حل شد، اون یکی هم پیگیری میشه». در آن صورت حتما برای همه ما چنین پرسشی به وجود می‌آمد: «حالا که پیگیر کارشان هستی، خوب چرا اسمشون رو نمی‌بری مرد حسابی؟» اگر یکی از آنها «آقای کروبی» است، دیگری هم قاعدتا «آقای موسوی» باید باشد! پشت بندش هم بگویی: «ولی با نظام نباید درافتاد!» بله. بدون شک با نظام نباید درافتاد. اما این سخنی است که آقای پزشکیان، باید در دیدار خصوصی با خود آقای موسوی و همسرش خانم رهنورد بر زبان بیاورد و نه در برابر خبرنگاران! خیلی توفیر دارد!

در شرایطی که سخن گفتن از «وفاق ملی» به اصلی‌ترین کلیدواژه ادبیات سیاسی پزشکیان تبدیل شده، هیچ چیزی طبیعی‌تر از این نیست که پزشکیان با ادبیاتی روشن درباره‌ی تلاش برای رفع حصر نیز سخن بگوید و به جای «اون یکی» بگوید: «آقای موسوی». می‌دانید چرا این نکته مهم است؟ چون این آدم‌ها بخشی از تاریخ این کشور هستند. کارنامه‌ی آنها، هر چه که باشد، عمر خود را صرف کار سیاسی و حکمرانی کرده‌اند و اگر با چنین عباراتی از آنها یاد شود، نسل جدید چه انگیزه‌ای داشته باشد که فرداروزی بخواهد سیاستمدار شود؟! از هزار فیلتر بگذرد، با هزار مشکل و مانع دست و پنجه نرم کند و بعد اسمش را بگذارند «اون یکی»؟ اگر به حفظ اعتبار آدم‌ها توجه نشود، اگر احترام و کرامت سیاستمداران به راحتی نادیده گرفته شود، چگونه می‌توان از وفاق دم زد؟

استفاده از ادبیات مناسب برای شخص رییس جمهور، جدا از ابعاد اجتماعی و تاریخی، از نظر سیاسی حقوقی نیز مهم است. اگر رییس جمهور، در همین آغاز راه، حتی نتواند درباره‌ی میرحسین موسوی، حجاب، گشت ارشاد، طرح نور مطالبات جوانان، فساد مالی، موضوع هسته‌ای و ضرورت اصلاح روند بودجه‌ریزی و مسائلی از این دست، با صراحت حرف بزند و مصلحت جویی و مصلحت اندیشی را به حد اعلا برساند، در ادامه‌ی راه، چگونه خواهد توانست با مخالفین دوآتشه به نتیجه برسد؟

۳۱۱۳۱۱