بشمار یک دو سه،کدامیک را بشمارم کشتن وکلا را،هتک حرمت خانهی صنفی را،بازداشت وکلا را یا مصوبات سراسر هجمه را،کدامیک ؟
بشمارید یک دو سه …هیچ فکر کرده اید که تا چند، بشماریم تمام می شود؟
اصلا به این فکر کرده اید قرار است کدام یک تمام شود؟
هجمه های نکبت و نفرت پراکنی های برخی کوتوله های سیاسی که از بخت بد من و شما دری به تخته خورده صاحب کرسی و تربیون شدهاند و برای خودشیرینی و ماله کشی بر ضعف ها و کاستیهای مکررشان در اجابت تکلیف ذاتی و رسیدگی به درد ملت،خانهی من و شما کانون وکلای دوست داشتنی را، حرفهی شریف وکالت را سیبل هجمه و چالش کردهاند.
آنانکه آنقدر کوته بین هستند که حتی نوک بینی پرافاده ی خودشان را هم نمی بینند ، همانهایی که افق دیدشان محصور است در دُگمی محض که حاصل مغزهایی است زنگ زده از حب و میل به قدرت طلبی و مطرح شدن.
در این وانفسا این بزدلانِ بی مقدار به سیاق مَثَلِ قدیمی سراغ رسانه نماهایی میروند که جز وابستگی و آویزان بودن، هنر دیگری نداشته،صبح تا شام معطل دستور و امر مافوق هستند تا تکلیفِ ذلیل بودن خویش را در مقام سفارش نویسی و تولید بزنامههای سفارشی به انجام رسانند .
آنان که حرمت قلم نمی دانند و با شرافت اهالی رسانه فرسنگ ها فاصله دارند.
و چه میکشیم ما از این اهالی تزویر و ..
بشمارید یک دو سه …هیچ فکر کرده اید که تا چند، بشماریم تمام می شود؟
اصلا به این فکر کرده اید قرار است کدام یک تمام شود؟
هجمه های نکبت و نفرت پراکنی های برخی کوتوله های سیاسی که از بخت بد من و شما دری به تخته خورده صاحب کرسی و تربیون شدهاند و برای خودشیرینی و ماله کشی بر ضعف ها و کاستیهای مکررشان در اجابت تکلیف ذاتی و رسیدگی به درد ملت،خانهی من و شما کانون وکلای دوست داشتنی را، حرفهی شریف وکالت را سیبل هجمه و چالش کردهاند.
آنانکه آنقدر کوته بین هستند که حتی نوک بینی پرافاده ی خودشان را هم نمی بینند ، همانهایی که افق دیدشان محصور است در دُگمی محض که حاصل مغزهایی است زنگ زده از حب و میل به قدرت طلبی و مطرح شدن.
در این وانفسا این بزدلانِ بی مقدار به سیاق مَثَلِ قدیمی سراغ رسانه نماهایی میروند که جز وابستگی و آویزان بودن، هنر دیگری نداشته،صبح تا شام معطل دستور و امر مافوق هستند تا تکلیفِ ذلیل بودن خویش را در مقام سفارش نویسی و تولید بزنامههای سفارشی به انجام رسانند .
آنان که حرمت قلم نمی دانند و با شرافت اهالی رسانه فرسنگ ها فاصله دارند.
و چه میکشیم ما از این اهالی تزویر و دروغ که ذرهای شهامت و جسارت گفتگوی دوطرفه ندارند و چه خوش خیال هستیم ما که ایشان را به مناظره دعوت میکنیم!
القصه کار از نوشتن یادداشت و سیاه کردن صفحات مجازی گذشته است و دیر نخواهد بود که روزگار خانهی صنفی امان را بسان قلب و نیت خودشان به ظلمت و سیاهی بکشانند،چندی پیش پیشگاه شما همقطاران شریف و عزیزم عرض کردم حال نهاد وکالت خوب نیست اما شما پیشکسوتان و مدیران گرانسنگ عریضهی این شاگرد خُرد خویش را جدی ندانسته ، از آن به سادگی گذشتید اما امروز بشمارید:
جانهای عزیزی که در طریق دادخواهی از دست رفت
روزها و ساعتهایی که همکاران عزیزمان به حکم جور و ستم به بهای همراهی با مردم در حبس و بازداشت شدند.
جراحت ها و زخمهایی که بر سر و صورت عزیزانمان نشست
تهدید ها و هتاکی هایی که روز به روز بر حجم آن افزوده میشود
متلکها و داوریهایی که ذیل پُستهای صفحات مجازی که از قتل وکیل اطلاع رسانی کرده را خواندهاید،توهینها را شمردهاید؟
اینها که شمردم دردهایی است خارج از صنف، بفرمایید خودمان برای هم چه کردهایم؟
کدام هیأت مدیره حاضر شد با هدف اطلاع مردم و انتقال این مهم که وکلای دادگستری در اعتراضات۱۴۰۱ کنار مردم بوده و تاوان این همراهی، بازداشت بیش از صد وکیل در سراسر کشور بود،حرفی بزند؟
در همایش وکلای در معرض خطر از کدام وکیل تقدیر کردید؟ کدام وکیل در معرض خطر را فراخوانده با وی گفتگو کردید؟
این چند قلم را بنده قطار کردم و دهها نمونهی دیگر را شما بهتر از من میدانید
حتما یادتان هست که برای حضور در صحن مجلس که خانهی ملت است چه برخوردی کردند
حتما یادتان هست آن روزی که برای مذاکره با اعضا شورای نگهبان با ردای وکالت پیاده روی کردیم چه شد
بی شک مذاکرات مجلس در زمان تصویب طرح تسهیل را فراموش نکردهاید
تا کی قرار است تحویل ندادن گوشی یا عدم تفتیش بدنی را فتح الفتوح دوران مدیریتی خودمان بدانید
تا کی قرار است کارگروه فلان و بهمان به ارائه گزارش بسنده کند و پایان دورهی فلان مدیر تعداد کارگروه ها بشود دستاورد مدیریتی
تا یادم نرفته، تعداد روزها وشب هایی که خانواده ی همقطار عزیزمان در فراق جگرگوشه ی خویش به آه و فغان شب را به سپیده گره زده ،می توان شمرد؟
بهانه های دخترک آن یکی همکارم که با گلوله ی جهل سینه اش را شکافتند یا اشک های مادری که آرزو به دل ماند تا فرزندش را در قامت وکیل دادگستری در رخت دامادی و عروسی ببیند چه؟
می توان اینها را شمرد تا بشمارم یک دو سه تا چند، بشمارم ، به غیرتمان بر خورده دست به کار میشویم؟ما که برای مشکلات عالم و آدم راه حل پیدا می کنیم و برای دفاع از حقوق موکل کلمات و عبارات را به بهترین شکل ممکن کنار هم قطار کرده در هیبت لایحه ی دفاعیه تقدیم محکمه می کنیم،چرا برای مصیبت های خودمان نسخه ای نداریم؟
همکاران عزیزم،مدیران و پیشکسوتان نازنین،همقطاران جوان و آیندهساز خانهی صنفی اوضاع و احوال نهاد وکالت این امانت هاشموکیل و داور این یادگار بهمن کشاورز و لطفالله مجاب ،این ثمرهی قانون استقلال و مصدق این مامن امن دادخواهان و اسیران ظلم و جور خوب نیست،برای یکبار هم که شده به دور از منممنم کردنها و پاسکاری تکلیف ذاتی خویش به این دورهی مدیریتی فلان کانون و آن دورهی اسکودا دست به دست هم،یکدل و متحد برای فرهنگسازی و برون رفت از این مصائب با رایزنی و مشورت، تمامی خانواده را به ارائه ی اندیشهای فاخر دعوت کنید تا طریقی صواب برای آیندهی خانهی مشترکمان پایه ریزی کنیم.
به زودی دلیل و غایت این عریضه را در هیبت نامهای اداری برای شما عزیزان ارسال میکنم تا رسیدن مرسوله ،لطفا اندیشه کنید که چه باید کرد.یا حق
خاکسار معرفت همکاران عزیزم/جعفرپور
وکیل دادگستری-شیراز