به ندانم کاری عادت کردهایم؛ گفت وگو با رضا داوری اردکانی
*توماس اسپریگنز یکی از نظریهپردازان سیاسی است که معتقد است هر نظریه سیاسی که در تاریخ ایدهها و عقاید سیاسی شکل گرفته است، برخاسته از یک بحران و یا به عبارت بهتر معطوف به یک بحران بوده است. به نظر شما بحران امروز ایران ناظر به چیست و چرا تبیینی از آن در قالب یک ایده سیاسی از سوی متفکران عصر صورت نمیپذیرد؟
در مورد بحران ایران پرسیده اید، من شک دارم که ایران در مرحله بحران باشد. شاید سیاست های بیست سی سال اخیر دشواری هایی برای کشور پدید آورده باشد اما ظهور نتایج کارها و سیاست ها ضرورتاً بحران نیست. برخلاف اسپریگنز من همه نظرهای تازه را برخاسته از بحران نمی دانم بلکه بیشتر به این نظر مایلم که بحران نشانه ای از پیشرفت یا افول و نزول غیرمنتظره و ناگهانی است. به عبارت دیگر بحران گاهی در مسیر پیشرفت پدید می آید و گاهی نیز نشانه گسترش شدید انحطاط است. چنانکه وقتی در مسیر پیشرفت تعارض های شدید پدید آید وضع بحرانی می شود. در سیر انحطاط هم اگر تنزل، ناگهان غیرعادی شود این تغییر ناگهانی می تواند بحران باشد. بحران یک وضع استثنایی است، هرچند که گاهی این وضع استثنایی نیز عادی می شود، چنانکه بحران..