از لیون تا دوحه؛ خاطرهای از یک مسابقه
این مسابقه که از آن به عنوان «مادر تمام بازیها»و «سیاسیترین بازی تاریخ جام جهانی» نام برده شده است با پیروزی ۲ بر ۱ ایران به پایان رسید و نخستین پیروزی این تیم در تاریخ جامهای جهانی به شمار میرفت.
ماجرای خاطره من اما از این قرار است که طی سالهای مأموریت فرهنگیام در قطر (١٣٨٢- ١٣٧٦)، چندین رویداد فرهنگی بزرگ و تاریخی در زمینههای مختلف اتفاق افتاد. یکی از آنها رویدادِ دعوت و میزبانی از «سید محمدحسین طباطبایی» قاری و حافظ قرآن خردسال کشورمان و دیگری بازی فوتبال ایران و آمریکا در سال ١٩٩٨ بود که این دو اتفاق به صورت اتفاقی(!!)، همزمان به وقوع پیوستند.
ماجرای نخستِ آن روز، دعوت از سید محمد حسین طباطبایی «کودکِ نابغه»، یکی از رویدادهای منحصر به فردی بود که در عرصه روابط و تعامل دینی و مذهبی با کشورهای خلیج فارس برایمان پیش آورد. محمدحسین آن زمان، یعنی ۱۸ محرم ۱۴۱۹، یک کودک ششساله بود. آمدن او با مشکلات زیادی همراه شد. به دلیل کم سن و سال بودن، باید والدینش وی را همراهی میکردند. پدرش هم برای حضور او شرایط سختی گذاشته بود که البته حق داشت. بالاخره همه شرایط را پس از مذاکرات فشرده..
این مسابقه که از آن به عنوان «مادر تمام بازیها»و «سیاسیترین بازی تاریخ جام جهانی» نام برده شده است با پیروزی ۲ بر ۱ ایران به پایان رسید و نخستین پیروزی این تیم در تاریخ جامهای جهانی به شمار میرفت.
ماجرای خاطره من اما از این قرار است که طی سالهای مأموریت فرهنگیام در قطر (١٣٨٢- ١٣٧٦)، چندین رویداد فرهنگی بزرگ و تاریخی در زمینههای مختلف اتفاق افتاد. یکی از آنها رویدادِ دعوت و میزبانی از «سید محمدحسین طباطبایی» قاری و حافظ قرآن خردسال کشورمان و دیگری بازی فوتبال ایران و آمریکا در سال ١٩٩٨ بود که این دو اتفاق به صورت اتفاقی(!!)، همزمان به وقوع پیوستند.
ماجرای نخستِ آن روز، دعوت از سید محمد حسین طباطبایی «کودکِ نابغه»، یکی از رویدادهای منحصر به فردی بود که در عرصه روابط و تعامل دینی و مذهبی با کشورهای خلیج فارس برایمان پیش آورد. محمدحسین آن زمان، یعنی ۱۸ محرم ۱۴۱۹، یک کودک ششساله بود. آمدن او با مشکلات زیادی همراه شد. به دلیل کم سن و سال بودن، باید والدینش وی را همراهی میکردند. پدرش هم برای حضور او شرایط سختی گذاشته بود که البته حق داشت. بالاخره همه شرایط را پس از مذاکرات فشرده پذیرفتم. با هماهنگیهای صورتگرفته، دعوت رسمی از ایشان از سوی باشگاه ورزشی شهیر «العربی» قطر انجام شد. این مجموعه، بزرگترین باشگاه ورزشی قطر بود که بخش فرهنگی مهمی نیز به پیوست داشت.
ابتدا شخصیت، جایگاه، سن و هنر منحصر به فردِ سید محمدحسین را برای اعضای انجمن جوانان دوحه معرفی کرده و جا انداختم. برای آنها چنین پدیدهای ناباورانه بود اما بالاخره با اعتمادی که به من داشتند، پیشنهادم را پذیرفتند و دعوت انجام شد و محمدحسین به قطر آمد و به مدت یک هفته در این کشور اقامت داشت و غوغایی به پا کرد بی نظیر وبی سلبقه!
او از لحظه ورود تا لحظه خروج، خبر نخست قطریها بود. عناوین روزنامهها، حتی پیش از ورودش به دوحه به او اختصاص داشت. «مفخرة ایران الکبری قریباً بالدوحة» (الشرق)؛ «حفل استقبال للطفل الایرانی المعجزه بمطار الدوحه» (الرایه)؛ «الطفل الایرانی المعجزه وصل الدوحه»(الشرق)؛ تا بعد از رفتن او از دوحه این سخنان و تیترها همچنان ادامه داشت. جمعیت برای استقبال از او در فرودگاه قطر موج میزد. تمام سیستم ترافیکی شهر به هم خورده و مختل شده بود. حتی مسئولین قطر درباره برنامههای او بحث و گفتوگو میکردند.
جنبه ورزشی این رویداد به خاطر موقعیت و جایگاه نهاد دعوتکننده، بسیار پُر رنگتر بود. در یکی از برنامههایش که در سالن ورزشی باشگاه العربی برگزار شده بود، علاوه بر سکوها، کف سالن را نیز صندلی چیده بودند و جمعیت برای حضور در برنامه سید محمد حسین موج میزد. برنامه یک روز برای خانمها و یک روز ویژه آقایان تنظیم شده بود. سالن از بدو تأسیس تا آن زمان، چنین جمعیتی را هرگز به خود ندیده بود!
و احمد الخلیفی ، رییس کمیته فرهنگی را به وجد می آورد واز اینکه باشگاهش میزبان « اعجوبه قرن» با این همه جمعیت شده است، به شدت ابراز خرسندی می کند .
آقای «العنزی» کاپیتان سرشناس تیم ملی فوتبال قطر که آن سالها حکم «علی دایی» کشورمان را داشت نیز با اعضای تیمش به هتل محل اقامت این کودک شش ساله آمد و آرم تیم ملی قطر، سپر باشگاه الریان، پیراهن شماره ۹ تیم ملی و هدیهای مخصوص به محمد حسین اهدا کرد. پس از این دیدار، خبر اول ورزشی روزنامهها هم این عنوان شد که «المعجزۀ و العنزی»، «العنزی» برای دیدن دکتر محمد حسین، «طفل المعجزه» به هتل محل اقامت او رفته است.
اما این همه ماجرا نبود! نکته مهم این رویداد در اینجا بود که مدتها قبلِ از بازی ایران و آمریکا تب و تاب این بازی در میان ایرانیان مقیمِ قطر، خود قطریها و اعراب منطقه به طور گستردهای وجود داشت.
فضای پراضطراب و بی سابقهای حول و حوش این رویداد ورزشی شکل گرفته بود. این بازی به نوعی برای ایران و آمریکا حیثیتی شده بود و طرفداران جمهوری اسلامی از هر گرایش سیاسی، مذهبی، دینی و قومی به شدت نگران نتیجه بازی و باخت احتمالی تیم ملی ایران بودند. آنها آرزوی پیروزی تیم کشورمان را داشتند و مسئله برایشان صرفاً ورزشی نبود؛ چون اساساً برد یا باخت تیم ایران بر وضعیت تیم قطر و دیگر تیمهای عربی تاثیری نداشت. اما موضوع را در چارچوب تقابل جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا میدیدند. در حقیقت این تب و تاب و نگرانی ریشه در کینه همگانی نسبت به آمریکا داشت.
فضا به گونهای سنگین و پُر التهاب بود که در نخستین کنفراس مطبوعاتی سید محمدحسین طباطبایی که حضورش همزمان شده بود با بازی ایران و آمریکا، خبرنگاران از او خواستند نتیجه بازی را پیشبینی کند!
سید محمدحسین که همواره پاسخ هایش قرآنی و باخواندن صرف آیاتی از کلام الله مجید بود، بلافاصله پاسخش آیه «غُلِبَتِ الرّوُمْ» بود!
این پاسخ روز بعد تیتر اکثر روزنامههای قطر شد و مردم آن خطه با توجه به شناختی که از محمدحسین پیدا کرده بودند، این پاسخ برایشان بسیار اطمینانبخش بود.
روز مسابقه شهر تعطیل شد. حرکت خودروها در خیابانها به شدت کاهش پیدا کرده بود و خلوت شدنِ شهر به خاطر مسابقه فوتبال کاملاً مشهود و محسوس بود. حین بازی، دکتر حمدالکواری که شخصیت فرهنگی موثری در قطر و سالها وزیر فرهنگ این کشور بود و هماکنون نیز وزیرِ مشاور و رییس استاد و کتابخانه ملی این کشور است و رفاقت خوبی با یکدیگر داشتیم، با من تماس تلفنی گرفت و با هیجان و با نگرانی زائدالوصفی گفت: «دکتر عباس! نتیجه این بازی مهم نیست؛ اگر این بازی برخلاف گفتۀ «طفل المعجزه» رقم بخورد، چه کنیم؟!!»
الکواری با اضطراب ادامه داد:
«عباس بگو چه کنیم؟!!».
او بهشدت نگران تحقق نیافتن پیشبینی محمدحسین و آثارِ منفی شکست احتمالی این اتفاق بود. من در پاسخ درماندم و گفتم: «نه! انشاءالله که نتیجه را میبریم! هنوز فرصت هست، شما دعا کنید.» او هم گفت : «باید همهمان دعا کنیم».
در فضایی پراضطراب هم از جهت تقابل جدی ایران و آمریکا و هم پیشبینی محمدحسین، بازی را پشت سر گذاشتیم و ایران با نتیجه ۲ بر ۱ برنده از زمین بیرون آمد و با این پیروزی و تحقق پیشبینی سید محمد حسین، «کودک معجزه» را «معجزه»تر کرد.
جابر الحرمی، روزنامهنگار شهیر روزنامه قطری «الوطن»، در سرمقالهای با عنوان «غلبت الروم» به این موضوع پرداخت و بیان کرد: وقتی از او پیشبینیاش در مورد نتیجه بازی ایران و آمریکا سؤال شد، بلافاصله پاسخ داد: «غلبت الروم» و زمانی که از او پرسیده شد، روم چه کسی است؟ جواب داد: آمریکا. کی باشد که این روم تا به آخر شکست بخورد؟ شوکتش بشکند؟ و سلطهاش زائل شود؟.
الحرمی ادامه می دهد : (شماره روز قبل همین روزنامه ، این رویداد را، پیروزی «مستضعین» بر «شیطان بزرگ» نامیده بود، و این خود نشاندهنده آشکار دشمنی و نفرت ملتهای عربی و اسلامی نسبت به شیطان بزرگ یعنی آمریکا است ).
در همین دیدار «سید» در پاسخ به سوالی درباره اشغال عراق توسط آمریکا، آمریکا را شیطان بزرگ خطاب کرد و همچنین فلسطینیان را به ادامه دادن راه انتفاضه دعوت نمود. روزنامهها نیز این مطالب را در تیترهای مختلفی از وی نقل کردند.
به هر حال پیروزی ایران شهر را به هم ریخت، ایرانیان مقیم قطر به خیابان ها ریختند و کارناوالهای شادی با بوق و پرچم ایران به راه انداختند. قطریها هم در خیابان با این کارناوال شادی همراهی داشتند، جوانانشان به ایرانیها پیوستند و شادی مضاعفی در شهر به نمایش درآمد تا این رویداد را در «تاریخ» برای همیشه « تاریخی» کنند.
امید است فردا هم این حرکتِ بسیار پرطنین و پرشور خیابانی و نیز در فضای مجازی، با همت والای بازیکنانمان در ورزشگاه «الثمامه» دوحه و تشویق و دعای سایر هموطنان و هوادارانمان در جای جای گیتی، تکرار و رقم بخورد و این رقابت در تاریخ کشورمان و تاریخ جهان ، جاودانه بماند.
۶۵۶۵