از کودتای۲۸مرداد تا حادثهی۱۶آذر،حراج نفت ملی شده و سرکوب معترضان ارمغان شاه برای آمریکا
دولت آمریکا پس از تابستان پر حادثهی سال۱۳۳۲ که با حذف مصدق شرایط را برای رسیدن به اهداف تعریف شده در دولت پهلوی و پیاده سازی برنامههای دراز مدت خویش در منطقه مهیا میدید خیلی زود دست به کار شد تا از شاه به عنوان ارباب جدید منطقه و سیاست خارجی ایران پرده برداری کند.پس از مرداد۳۲ با وجود سرلشکر زاهدی شرایط برای عملیاتی شدن آنچه آمریکاییها در سر داشتند به غایت فراهم بود تا ضمن ساکت کردن صداهای مخالف ،قراردادهای نفتی مورد نظر دولت آمریکا به نام شرکای نفتی ایران و به کام دولت ایالات متحده منعقد شود.بدین ترتیب عواید نفتی به یکی از عوامل اصلی ثبات حکومت پهلوی تبدیل شده در این بین کمکهای مالی آمریکا که در عمل بازگرداندن کسر کوچکی بود از سود شرکت های نفتی آمریکایی که در نفت ایران سرمایه گذاری کرده بودند،این کمک ها در برابر سودی که آمریکا از ایران در مقام متحد استراتژیک در جنگ سرد میبرد تقریبا به حساب نمیآمد.
نفوذ هر چه بیشتر آمریکا در سیاست ایران و نفوذ در بدنهی حکومت پهلوی برابر بود با افول نفوذ بریتانیا در امور ایران و حذف بقایای حزب توده و نیروهای ناراضی به جا مانده از دولت مصدق.شاه ه..
دولت آمریکا پس از تابستان پر حادثهی سال۱۳۳۲ که با حذف مصدق شرایط را برای رسیدن به اهداف تعریف شده در دولت پهلوی و پیاده سازی برنامههای دراز مدت خویش در منطقه مهیا میدید خیلی زود دست به کار شد تا از شاه به عنوان ارباب جدید منطقه و سیاست خارجی ایران پرده برداری کند.پس از مرداد۳۲ با وجود سرلشکر زاهدی شرایط برای عملیاتی شدن آنچه آمریکاییها در سر داشتند به غایت فراهم بود تا ضمن ساکت کردن صداهای مخالف ،قراردادهای نفتی مورد نظر دولت آمریکا به نام شرکای نفتی ایران و به کام دولت ایالات متحده منعقد شود.بدین ترتیب عواید نفتی به یکی از عوامل اصلی ثبات حکومت پهلوی تبدیل شده در این بین کمکهای مالی آمریکا که در عمل بازگرداندن کسر کوچکی بود از سود شرکت های نفتی آمریکایی که در نفت ایران سرمایه گذاری کرده بودند،این کمک ها در برابر سودی که آمریکا از ایران در مقام متحد استراتژیک در جنگ سرد میبرد تقریبا به حساب نمیآمد.
نفوذ هر چه بیشتر آمریکا در سیاست ایران و نفوذ در بدنهی حکومت پهلوی برابر بود با افول نفوذ بریتانیا در امور ایران و حذف بقایای حزب توده و نیروهای ناراضی به جا مانده از دولت مصدق.شاه همان مهرهی مورد نیاز دولت آمریکا بود،شخصیتی جاه طلب که خودش را در هیبت رهبر منطقه و چهره ی موجه بینالمللی میدید و برای رسیدن به این آرزو، گوش به فرمان دولت آمریکا شروع کرد به قلع و قمع کردن مخالفان. پاییز پس از کودتا فصل جولان شاه بود در سرکوب اعتراضات مردمی،دولت شاه در دو جبههی بازار و دانشگاه تهران جنبشهای اعتراضی را در هم کوبید.اقدامات سرکوبگرانهی شاه تودهی مردم، جنبش دانشجویی و چپ های زخم خورده از ۲۸مرداد ماه۳۲ را به بمبی ساعتی تبدیل کرده بود که منتظر جرقه ای برای انفجار بودند،آمدن ریچارد نیکسون آمریکایی حکم همان جرقه را داشت.
ورود معاون اول رئیس جمهور آمریکا بیشتر بهانهای بود برای اعلام انزجار از سیاست های شاه. گرچه بنا به مستندات تاریخی طراح اصلی تظاهرات۱۶آذر۳۲ چپهای زخم خورده از سیاست های آمریکا بودند اما علت اصلی تظاهرات مردمی سیاست های حکومت پهلوی پس از مرداد۳۲ و ملی شدن نفت بود. انعقاد قراردادهای نفتی با کمپانیهای نفتی آمریکایی یکی از اهداف مهم دولت آمریکا برای پس از کودتا طراحی شده بود،اما هدف غایی و اصلی دولت آمریکا تاسیس یک کنسرسیوم نفتی از شرکتهای مختلف نفت آمریکا بود،هدفی که در دولت مصدق ناکام مانده بود و در دولت پس از کودتا با صدارت علی امینی بر وزارت دارایی مسیر تحقق آن فراهم شده بود.دانشجویان،تجار و روشنفکران جامعه از تبعات و فساد حاصل از تاسیس این کنسرسیوم آگاه بودند.این کنسرسیوم میتوانست کل نفت ایران که حالا با عنوان ملی شناخته میشد را خریداری و به سایر کشورها بفروشد، لذا بازاریان و دانشجویان با هدف اعلام عدم مشروعیت سیاستهای حکومت پهلوی در تظاهرات۱۶آذر حضور یافتند.
منتشر شده در روزنامه شرق/۱۶آذر
وکیل دادگستری_شیراز