برای فردای کودکان ایران متحد شویم
جنگ دوازده روزه اخیر میان ایران عزیزمان و رژیم صهیونیستی، یکی از تلخترین و در عین حال بیدارکنندهترین فصلهای تاریخ معاصر ما بود. این جنگ، گرچه با تلفات و خسارات سنگین همراه بود، اما در دل خاکستر آن، فرصتی طلایی برای بازاندیشی در مفهوم وحدت ملی و جایگاه ایران بهعنوان خانه مشترک همه ایرانیان پدیدار شد. ما بهعنوان یک ملت که ریشه در تاریخ هزاران ساله تمدن و فرهنگ داریم، بهخوبی میدانیم که هیچ تهدید خارجی، هر قدر هم مهیب، نمیتواند این سرزمین را از پای درآورد؛ مگر آنکه در درون، دچار تفرقه و فرسایش شویم. دقیقاً در همین نقطه است که اهمیت وفاق و همبستگی ملی برجسته میشود. از منظر حقوق عمومی، اصل «وحدت ملی» یکی از ارکان حیاتی دولت-ملتهای مدرن است. بر اساس تئوریهای حقوق اساسی و جامعهشناسی حقوق، همبستگی اجتماعی و انسجام ملی، زیرساخت بنیادین توسعه، امنیت و رفاه عمومی محسوب میشود. حق بر زندگی ایمن، حق بر سلامت جسمی و روانی، و حق بر رشد و بالندگی کودکان، همگی در گرو تحقق این همبستگیاند.
جنگ اخیر بهوضوح نشان داد که هرگاه پای دفاع از تمامیت ارضی و کرامت ملی در میان باشد، مرزهای سیاسی و ایدئولوژیک باید رنگ ببازند و جای خود را به یک «وجدان جمعی ملی» بدهند. جامعهای که بر پایه احترام متقابل، تفاهم و اعتماد عمومی بنا شود، میتواند بر هر تهدید خارجی غلبه کند و آیندهای امنتر برای فرزندان خود بسازد. در شرایطی که تجاوز رژیم صهیونیستی، جان کودکان و زنان ایرانی را به خطر انداخت و قلب مادران ایرانی را در تلاطم ترس و اندوه فروبرد، این پرسش اساسی پیش روی ماست: آیا اختلافات و رقابتهای سیاسی ارزش آن را دارند که آینده کودکان ما را در آتش بیاعتمادی بسوزانند؟
امروز بیش از هر زمان دیگری، باید درک کنیم که «ایران» فراتر از جناحها، احزاب و گفتمانهای سیاسی است. ایران، خانهای است که ستونهایش با خون و جان نسلهای پیشین استوار شده و سقفش، تنها با اتحاد و همدلی نسل کنونی باقی خواهد ماند. بر اساس مبانی حقوق کودک، هر دولت موظف است شرایطی فراهم آورد که کودکان در محیطی امن و عاری از خشونت، ترس و بیثباتی سیاسی رشد کنند. جنگ و بحرانهای داخلی، سلامت روان و جسم کودکان را در معرض تهدید جدی قرار میدهد. از این منظر، نهتنها حاکمیت، بلکه جامعه مدنی، احزاب، نخبگان و همه شهروندان مسئولیتی مشترک در پاسداری از آینده نسل جدید دارند. اکنون زمان آن رسیده که اختلافات و مجادلات کوتاهنگرانه را کنار بگذاریم و به یک میثاق ملی بیندیشیم. میثاقی که در آن، وحدت و وفاق بهعنوان مهمترین سلاح ما در برابر دشمنان خارجی و تهدیدات داخلی تلقی شود. فراموش نکنیم، کودکان امروز، معماران فردای ایراناند. اگر نتوانیم به آنها امنیت روانی و اجتماعی ببخشیم، در حقیقت زیرساختهای پیشرفت و شکوفایی کشور را از هم گسستهایم.
بیایید یکصدا فریاد بزنیم: «ایران برای همه ایرانیان است.» بگذاریم این جمله، چونان مرهمی باشد بر زخمهای تازه و قدیمی ما. بهعنوان یک حقوقدان، بر این باورم که جنگ میتواند خانهها را ویران کند، اما وحدت ملی میتواند حتی از دل ویرانهها، بنایی سترگتر و پایدارتر بسازد. تاریخ، همواره ملتهایی را سربلند دانسته که در لحظات بحرانی، کنار یکدیگر ایستاده و بر فراز اختلافات، پرچم میهن را برافراشتهاند.
اینک زمان آن است که برای کودکان این سرزمین، آیندهای بسازیم که در آن، اختلافات سیاسی میهمانانی گذرا باشند و ایران، خانهای برای همه ایرانیان باقی بماند؛ خانهای سرشار از امید، آرامش، عدالت و همبستگی.
* حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان