بیژن کاظمی با یک نامه ی اداری فاقد اهلیت قانونی معرفی شد؟!
به واسطه ی یکی از همکاران عزیزم با بنده ای از بندگان خوب خدا که جانباز این سرزمین است و برادر دو شهید آشنا شدم .بیژن کاظمی دانش آموخته ی حقوق است و سال ها در امر داوری حقوقی فعالیت دارد که علیرغم ده سال فعالیت در این حوزه، اخیرا به دستور رئیس دادگستری شهر از این فعالیت محروم شده.
زمانی که گفت به صرف صدور یک نامه از چنین فعالیتی محروم شده ،وی را فاقد اهلیت اعلام کرده اند باور نکردم تا اینکه نامه ی رئیس کل دادگاه های عمومی و انقلاب شهرستان را نشانم داد:
…بیژن کاظمی رئیس هیات مدیره موسسه داوری فاقد اهلیت قانونی برای امر داوری است لذا مقتضی است از ارجاع داوری به موسسه فوق الذکر و شخص داور واجرای آراء داوری صادره از موسسه فوق الذکر خودداری و چنانچه دادخواست ابطال رای داور به شعبه ارجاع گردیده مستند به بند ۶ ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی نسبت به ابطال نمودن رای داور اقدام لازم صورت پذیرد!!.به همین بهانه تصمیم گرفتم مطلب مختصری راجع به شرایط احراز سمت داوری مستند به مقررات حاکم بر این امر قلمی کنم.
پیش از اشاره به اوصاف داوری نکته ی قابل اهمیت آن است که هیچ مقامی نمی تواند برای قضات شر..
به واسطه ی یکی از همکاران عزیزم با بنده ای از بندگان خوب خدا که جانباز این سرزمین است و برادر دو شهید آشنا شدم .بیژن کاظمی دانش آموخته ی حقوق است و سال ها در امر داوری حقوقی فعالیت دارد که علیرغم ده سال فعالیت در این حوزه، اخیرا به دستور رئیس دادگستری شهر از این فعالیت محروم شده.
زمانی که گفت به صرف صدور یک نامه از چنین فعالیتی محروم شده ،وی را فاقد اهلیت اعلام کرده اند باور نکردم تا اینکه نامه ی رئیس کل دادگاه های عمومی و انقلاب شهرستان را نشانم داد:
…بیژن کاظمی رئیس هیات مدیره موسسه داوری فاقد اهلیت قانونی برای امر داوری است لذا مقتضی است از ارجاع داوری به موسسه فوق الذکر و شخص داور واجرای آراء داوری صادره از موسسه فوق الذکر خودداری و چنانچه دادخواست ابطال رای داور به شعبه ارجاع گردیده مستند به بند ۶ ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی نسبت به ابطال نمودن رای داور اقدام لازم صورت پذیرد!!.به همین بهانه تصمیم گرفتم مطلب مختصری راجع به شرایط احراز سمت داوری مستند به مقررات حاکم بر این امر قلمی کنم.
پیش از اشاره به اوصاف داوری نکته ی قابل اهمیت آن است که هیچ مقامی نمی تواند برای قضات شریف دادگستری در انشاء احکام قضایی تعیین تکلیف کند که در متن نامه ی مذکور چنین اصل بدیهی که همانا استقلال رای قضات شریف است نادیده گرفته شده بود.
اهلیت قانونی و داوری.
باب هفتم قانون آیین دادرسی مدنی در مقام تعریف مختصات نهاد داوری به شرایط و ضوابط لازم الرعایه در امر داوری اشاره دارد. ماده۴۶۶ این قانون در مقام احصاء تصریح دارد که انتخاب برخی افراد برای امر داوری، ولو با توافق و تراضی طرفین دعوی ممکن نیست و در مقام انشاء چنین حکمی مقرر شده است: اشخاص ذیل را هرچند با تراضی نمی توان به عنوان داور انتخاب کرد:
اشخاص فاقد اهلیت قانونی و کسانی که به موجب حکم دادگاه از داوری محروم شده اند .با این وصف تنها شرط احراز صلاحیت برای داوری اشخاص دارا بودن اهلیت قانونی است واما منظور از اهلیت قانونی چیست؟
در یک تعریف ساده اهلیت قانونی را شایستگی اشخاص به استیفاء از حقوق تعریف شده در قانون دانسته،که در دو قالب شناسایی می شود؛ اهلیت تمتع و اهلیت استیفاء یا تصرف .
در لغت اهلیت به شایستگی و توانایی تعریف و بنابر همین تعریف لغوی در حقوق مدنی اهلیت را به دو بخش اهلیت استیفا ( تصرف) و اهلیت تمتع تقسیم ، منظور از اهلیت استیفا یا تصرف شایستگی و صلاحیت اشخاص است بر انتفاع و استفاده از حقوق مالی خویش .احراز چنین اهلیتی مقدمهای دارد به عنوان اهلیت تمتع .مفاد و مفهوم قانون مدنی (ماده۹۵۸و۸۷۵)در مقام معرفی افرادی که دارای اهلیت تمتع شناخته می شوند، مبین این موضوع است که حتی جنین به محض تولد به شرط زنده بودن دارای اهلیت تمتع است.
مفهوم ومعنای این قاعده ی حقوقی آن است که تمامی اشخاص دارای این حق یعنی اهلیت تمتع هستند.اما منظور از اهلیت تمتع چیست؟ صلاحیت و شایستگی دارا شدن حقوق و امتیازات قانونی را به اهلیت تمتع تعریف می کنند به عنوان مثال هر شخصی صلاحیت و توانایی مالک شدن را دارد بنابر این نوزاد یک روزه می تواند مالک یک آپارتمان شود اما این نوزاد برای بهره مندی و تصرف در ملک و مال خویش می بایست دارای خصوصیتی باشد که از آن به اهلیت تصرف یا استیفا یاد می کنند. شرط و مقدمه اصلی دارا شدن اهلیت تصرف یا استیفا رشید بودن است؛
منظور و مفهوم رشید بودن در حقوق مدنی ایران را به داشتن عقل معاش تعریف می کنند یعنی کسی که حساب سود و زیان و حُسن و قبح ( زشتی) را بداند چنین شخصی را رشید می گویند .
در مقابل ،قانون مدنی اشخاصی که فاقد قوه ی تمیز و اهلیت استیفاء هستند را محجور می دانند،مجانین وصِغار(افراد نابالغ)از جمله اشخاصی هستند که از آنها به عنوان افراد فاقد اهلیت قانونی یاد می شود، در این بین عارض شدن برخی بیماری ها که از آن به بیماری دِماغی(زوال عقل و ….)یاد می کنند نیز سبب حجر شده،وابستگان چنین شخصی یا دادستان می تواند برای وی تقاضای حکم حجر کند.
لذا واضح و مبرهن است که نمی توان به صرف صدور یک نامه یا دستور قضایی،بدون رعایت تشریفات دادرسی شخصی را فاقد اهلیت قانونی دانست بلکه لازم است عدم اهلیت وی در محکمه صالح بررسی و نسبت به این موضوع حکم قطعی صادر شود.
وکیل دادگستری-شیراز