فیروزه پس از اطلاع از متاهل بودن نامزدش، خودکشی کرد
فیروز ه پس ازچند ماه مراجعه به آژانس هواپیمایی که رامین مدیریت آن را به عهده داشته با وی آشنا شده،همین رفت و آمد مستمر سبب ارتباط ونزدیکی این دو به هم می شود،تماس های های وقت و بی وقت رامین با فیروزه سبب شک خانواده به وی می شود.فیروزه موضوع را به رامین منتقل می کند،یکی دو روز بعد ، زوج کهنسالی به محل کار فیروزه مراجعه ،خودشان را والدین رامین معرفی می کنند و از فیروزه می خواهند تا موضوع را با خانواده اش مطرح کند،خانواده ی فیروزه نیز جهت آشنایی بیشتر ایشان را به صرف شام دعوت می کنند.
پس از اینکه خانواده ها در جریان رابطه ی این دو قرار می گیرند، مقرر می شود از باب آشنایی بیشتر و تدارک مقدمات ازدواج ،چند ماهی رابطه ورفت و آمد بیشتری داشته باشند.به همین سبب و به جهت حضور خانواده ی رامین درشهرستان، غالب اوقات رامین مهمان خانواده فیروزه بوده.
پس از چندماه خانواده ی فیروزه از دخترشان می خواهند تا با رامین راجع به مراسم رسمی خواستگاری و سایر تشریفات صحبت کند. رامین با حضور نزد والدین فیروزه از بروز مشکلی خبر می دهد که تا رفع شدن آن و مهیا شدن موقعیت مناسب ، دو هفته ای فرصت لازم دارد.
مادرفیر..
فیروز ه پس ازچند ماه مراجعه به آژانس هواپیمایی که رامین مدیریت آن را به عهده داشته با وی آشنا شده،همین رفت و آمد مستمر سبب ارتباط ونزدیکی این دو به هم می شود،تماس های های وقت و بی وقت رامین با فیروزه سبب شک خانواده به وی می شود.فیروزه موضوع را به رامین منتقل می کند،یکی دو روز بعد ، زوج کهنسالی به محل کار فیروزه مراجعه ،خودشان را والدین رامین معرفی می کنند و از فیروزه می خواهند تا موضوع را با خانواده اش مطرح کند،خانواده ی فیروزه نیز جهت آشنایی بیشتر ایشان را به صرف شام دعوت می کنند.
پس از اینکه خانواده ها در جریان رابطه ی این دو قرار می گیرند، مقرر می شود از باب آشنایی بیشتر و تدارک مقدمات ازدواج ،چند ماهی رابطه ورفت و آمد بیشتری داشته باشند.به همین سبب و به جهت حضور خانواده ی رامین درشهرستان، غالب اوقات رامین مهمان خانواده فیروزه بوده.
پس از چندماه خانواده ی فیروزه از دخترشان می خواهند تا با رامین راجع به مراسم رسمی خواستگاری و سایر تشریفات صحبت کند. رامین با حضور نزد والدین فیروزه از بروز مشکلی خبر می دهد که تا رفع شدن آن و مهیا شدن موقعیت مناسب ، دو هفته ای فرصت لازم دارد.
مادرفیروزه:از زمانی که رامین دو هفته فرصت گرفت، بیش از دوماه گذشته بود،در این مدت رفت و آمد رامین به منزل ما کمتر شده بود و غالب اوقات فیروزه تا نیمه شب بیرون از خانه بود وهر مرتبه هم که تماس می گرفتم می گفت با رامین هست،من و پدرش با ادامه ی این شکل رابطه مخالف بودیم ،همین مخالفت سبب ِبگو مگوی مختصردختر و پدر و شرط پدر بر اینکه چنانچه در یک ماه آینده خانواده ی رامین بابت خواستگاری وتعیین تکلیف پا پیش نگذارند فیروزه حق ندارد به رابطه اش ادامه دهد.همسرم همان شب گفت ؛بدون آنکه فیروزه متوجه شود به محل کار رامین بروم ومستقیم با وی صحبت کنم….هنوز به درِ ورودی آژانس نرسیده بودم که از پشت شیشه، رامین را سرگرم صحبت و بگو وبخند با خانمی جوان و دختر بچه ای پنج شش ساله دیدم و تصور کردم، خانم جوان خواهر رامین است که از شهرستان برای مراسم خواستگاری آمده اند و ضرورتی ندارد تا با رامین صحبت کنم،هنوزچند قدمی از آژانس دور نشده بودم که فکری به سرم زد…دو ساعت به تعطیلی آژانس مانده بود و خودم را سرگرم کردم تا زمانی که رامین به اتفاق آن خانم و دختر بچه از آژانس خارج شدند،بابت شناسایی محل زندگی رامین و مقدمات تحقیق محلی تعقیبشان کردم.آن شب که فیروز بر خلاف شب های پیشین زودتربه خانه آمد وخبر داد که خانواده ی رامین از شهرستان آمده اند خیالم راحت شد که حدسم درست بوده .به فیروزه گفتم بهتره قبل از مراسم ،آدرس محل زندگی رامین و به پدرت بدهی تا از همسایه ها و کاسب های محل تحقیق کنه…
تفاوت نشانی اعلامی فیروزه با مکانی که مادرش تصور می کرد محل زندگی رامین است سبب نگرانی و شک مادر شده، مادر فرداصبح راهی مکانی می شود که روز قبل رامین را تعقیب کرده بود. اهالی محل و کسبه در پاسخ به سوالات مادر فیروزه می گویند شخص مورد نظر وی ،مردی است متاهل با یک فرزند دختر!!مادر فیروزه بلافاصله راهی محله ای می شود که فیروزه به عنوان محل اقامت رامین معرفی کرده بود.هیچ یک از اهالی آنجا،رامین را نمی شناختند!
مادر فیروزه با دلشوره و انبوهی سوال راهی خانه می شود،پیش از رسیدن به خانه با فیروزه تماس می گیرد تا هرچه سریع تر مرخصی گرفته به خانه بیاید.مادر بنا به ساعت تعطیلی محل کار رامین، برنامه اش را طوری طراحی می کند تا مقارن با ساعت حضور رامین، در لابی ساختمانی باشند که آن روز رامین به اتفاق خانم و دختر بچه وارد آن شده بود.
همزمان با حضور ایشان در لابی ساختمان،سرایدار جویای علت حضور مادر و دختر می شود که مادر به دور از چشم و گوش فیروزه خودشان را مهمان رامین معرفی می کند که از شهرستان آمده اند همزمان با این گفتگودختر بچه ای وارد لابی می شود که سرایدار با اشاره به وی اعلام می کند معمولا مادر و پدر همزمان با سرویس بچه می رسند که روشن شدن کلید آسانسور را به نشانه ی تایید حرفش نشان می دهد.
گزارش پلیس۱۱۰:واحد گشتی خیابان شماره۲پیرو تماس خانمی به هویت فیروزه… وارد ساختمان الف شده،خانم مدعی است که آقای رامین…چند ماه پیش به اتفاق والدینش به عنوان خواستگار به منزل ایشان مراجعه در این مدت به عنوان نامزد و خواستگار ایشان با خانواده ی وی رفت و آمد داشته.وی نیز بارها به منزل آقای رامین.. واقع در خیابان سخاوتی پلاک ۱۴رفته است.
آقای رامین…ضمن انکار اظهارات خانم فیروزه..اعلام می کند تا به حال این خانم را ندیده و هیچ شناختی از ایشان ندارد و هرگز در خیابانی که خانم فیروزه .. اعلام می کند حضور نداشته ،علاوه بر این سالهاست که پدر و مادرش فوت شده اند و با اشاره به خانمی که در لابی ساختمان همراه با دختر بچه ای پنج شش ساله حضور دارد اعلام می کند دارای همسر و فرزند است!
در طول مسیر مادر و دختر در سکوت مطلق اشک ریختند ، تا به منزل می رسند،پدر فیروزه که از طریق پیامک های همسرش از موضوع مطلع شده بوده سعی می کند موضوع را بی اهمیت نشان دهد وبه فیروزه قول می دهد از فردا پیگیر پرونده می شود تا درس درست و حسابی به این آدم کلاش و کلاهبردار بدهد غافل از اینکه…
پدرفیروزه:آنشب خیلی زودتر از همیشه،فیروزه وارد اتاق خوابش شد،من هم به مادرش گفتم بهتر است ما هم زود بخوابیم تا فردا صبح اول وقت برای پیگیری موضوع به کلانتری برویم،اما فکر و خیال خواب واز چشمانم گرفته بود و تا اذان صبح بیدار بودم،با صدای الله اکبر اذان مسجد محل بلند شدم وضو بگیرم که با شنیدن صدای ناله از اتاق فیروزه همسرم را صدا کردم …
با صدای شیون مادر فیروزه وارد اتاق خوابش شدم که با دیدن بسته های خالی قرص کنار تختخوابی که غرقاب خون شده بود،از هوش رفتم ، زمانی به خودم آمدم که دخترم روی برانکارد اورژانس راهی بیمارستان بودو۲۴ساعت بعد جنازه ی دخترم را تحویلم دادند.
پزشکی قانونی در گزارش ارسالی علاوه بر تایید علت مرگ ناشی از خودکشی،اعلام کرده بود برخلاف اظهارات والدین متوفی،مرحومه دوشیزه نبوده، زمان تقریبی ازاله بکارت مربوط به کمتر از یک ماه گذشته است.پرونده ی اتهامی علیه رامین به اتهام زنا،ازاله بکارت مستند به ماده ۶۵۸قانون مجازات اسلامی مفتوح شده اما نکته ی قابل تامل که به اصرار پدر فیروزه مطرح شده بود،انتساب خودکشی فیروزه به رفتار و اقدامات رامین ، در کنار شناسایی پیرمرد و پیرزنی که به دروغ خودشان را والدین رامین معرفی کرده بودندنقاط مبهم ادعای پدر فیروزه بود.در حقوق کیفری عبارتی وجود دارد به نام سبب که منظور از آن حالتی است که شخصی به طور غیر مستقیم موجبات وقوع و بروز جنایت(قتل و ضرب وجرح) را فراهم می کند،بهترین مثال در این مورد زمانی است که شخصی ،نوشیدنی دیگری را با محلول کشنده ای مسموم می کند در این حالت اگرچه نوشیدنی به اراده ی آزاد و مختارانه ی متوفی خورده شده اما چون علت تامه و اصلی مرگ،مسموم بودن نوشیدنی است،شخصی که نوشیدنی را به قصد قتل دیگری مسموم کرده،بنا به قاعده تسبیب،مسبب قتل و مستحق کیفر است.اما در موضوع خودکشی فیروزه،اگرچه اقدامات و عملکرد رامین موجب نومیدی و ناراحتی فیروزه تا به آنجا شده که وی خودکشی کند اما نمی توان بنا به قواعد حقوق کیفری علت تامه و سبب اصلی جنایت را به رامین نسبت داد(هرچند که رفتار رامین موجب این صدمه ی روحی به فیروزه شده باشد).چالش و مسئله ای که متاسفانه در روابط دختران و پسران بعضا دیده می شود که پنهان کاری و دروغ یکی سبب و علت مشکلاتی از این دست می شود.شاید وقت آن رسیده که سیاست جنایی کشور به چنین مسئله ای ورود کرده،راهکار مناسبی برای مقابله با چنین رفتارهایی لحاظ کنند.
توضیح:
ماده۶۵۸ قانون مجازات اسلامی مقرر می کند در صورت ازاله بکارت توسط شخصی غیر از همسر،زن مستحق مهرالمثل است.منظور از مهرالمثل؛مهریه ای است که به تناسب موقعیت خانوادگی،اجتماعی و…زن تعیین می شود=مهریه ای که برای دخترانی مانند دختر موضوع بحث تعیین می شود
قاعده تسبیب از جمله قواعد فقهی است که در قانون مجازات اسلامی در بحث سقط جنین(ماده۶۲۳و۶۲۴)در قتل غیرعمد(ماده۶۱۶) و درفصل ششم قانون مجازات ماده۴۹۲تا۵۳۶به مصادیق قاعده تسبیب در جنایت اشاره شده است.
* وکیل دادگستری