بلاگ

ما نمی توانیم نداریم ما می توانیم

یادم میاد قبل از انقلاب که مدرسه می رفتیم معلم اجتماعی ما که می گفتند کارمند ساواک و مامور است مدام می گفت ما نمی توانیم .

سال ها بعد که خلبان جنگنده نیروی هوایی شدیم به مهندسین و تکنسین های می گفتند ما نمی توانیم و به آنها اجازه نمی دادند که تعمیرات اساسی کنند و نشان بدهند می توانیم و بجز کارهای سطحی همه چیز و همه کار ها باید به خارج از کشور و بخصوص آمریکا وصل میشد.

اما به لطف خدا و با رهبری امام (رحمت الله) و اراده و همت همه مردم ایران، انقلاب اسلامی ایران پیروز شد.انقلاب شد و آمریکایی ها از ایران رفتند و گفتند شما بدون ما نمی توانید.

امام خمینی(ره) به همه گفت « ما می توانیم » و شروع خوب ما و بهار توانستن ما هم از اوایل انقلاب شروع شد و ادامه دارد.

حدود 47 سال است که ما واژه ای بنام نمی توانیم در کار نداریم و 47 سال است که میگوییم ما میتوانیم و باید بتوانیم و دیدیم که الحمدلله نشدها شدند و میشوند.

(در اینجا توضیح میدهم که منظور و مفهوم از واژه نمی توانیم و می توانیم به باور و اعتماد ما بخودمان و اراده ما ارتباط دارد و تجربه تاریخ میگوید ممکن است برای انجام توانستن نیاز به همکاری و همراهی دیگران باشد)

امروز پنجم آذر 1404 است و بعد از 47 سال ببینیم چه خبر است

سالهاست که وقتی هوا مثل این روزها که خراب و بد و مسموم و شاخص کیفیت هوا نزدیک به خطرناک میشود و یا مردم مثل اکثر وقت ها درگیر ناترازی های مختلف مثل برق و آب و گاز و تورم و گرانی دلار و بی خاصیتی ریال و انواع گرانی ها و …… میشوند، رسانه ها بجای عیب یابی و کمک به اصلاح امور و کمک به حل مشکلات با دادن آدرس های غلط در سطوح مختلف از رسانه ملی گرفته تا رسانه های عمومی تا مجازی و سایت ها و ….. طوری به مردم القا میکنند که مقصر اصلی همه این ناترازی ها دولت است.

البته اگر منصفانه و یک طرفه و مغرضانه دروغ ننویسم یک جاهایی هم رسانه ها بی ربط نمیگن و دولت خیلی مقصر است.

اما حقیقت این است که مجلس در راس امور کشور و انقلاب است و مجلس باید بپذیرد که جاهایی و اتفاقا جاهای حساس قانون غلط یا ناقص نوشته و عامل ناترازی شده اما متاسفانه زیر بار هم نمی رود و نظارت هم ندارد و ……. نتیجه اش را هم در طول سالها دیدیم و می بینیم که یک نمونه اش همین آلایندگی هوا و هدر رفت سالانه میلیارد ها دلار سوخت به واسطه ماده 10 قانون ساماندهی صنعت خودرو است .

این ماده قانونی که ظاهرا برای گشایش کار و در امتداد قانون هوای پاک و سلامت مردم و محیط زیست است و حتما هدفش کاهش و بهینه سازی مصرف سوخت و کاهش آلایندگی و نو نوار شدن خودروهای فرسوده مردم و چیزهای خوب از این جنس بوده اما از اساس با اهدافش و با وضعیت موجود ناوگان خودرویی فرسوده کشور ناتراز بوده و عاملی برای افزایش روزانه تعداد ناوگان فرسوده و افزایش مصرف یا بهتر بگوییم هدر رفت روزانه چند ده میلیون لیتری سوخت و تولید روزانه چند صد هزار تن کربن و مقدار زیادی آلاینده ها و هوای مسموم و تحمیل میلیاردها دلار زیان و خسارات جانی چنده ده هزار نفری به اقتصاد ملی و اقتصاد خانوار است و ……. الی ماشاءالله است و هرچه از مضرات و صدمات این ناترازی بگوییم کم گفتیم. اما کو گوش شنوا و چشم بینا و بهتر بگو کو اراده برای خدمت به مردم؟

از طرف دیگر حاکمیت هم تصور می‌کند که کارها درست و روی روال است و انتظار هم دارد با این قانون یا از این دست قوانین غلط یا ناقص و نبود نظارت همه چیز تراز یا نزدیک به تراز و رو به جلو باشد و انتظار دارد در نهایت اتفاق درست و سازنده و نافع برای کشور و مردم و انقلاب بیفتد !؟

اما جواب همه اینها خیلی شفاف و مشخص است و خیلی ساده میشود به همه گفت : « هیهات ، هیهات » و در ادامه باید گفت چرا اینقدر اصرار دارید در « توهم » تراز این ناترازی باشید.

باید گفت یک مقداری پرده اتاق تان را کنار بزنید و با مردم و کارشناسان صحبت کنید و ببینید چه خبر است.

البته گفتم که دولت در تمامی این امور بی تقصیر نبود و نیست و اصولا در مقام مجری و حافظ قانون اساسی باید بر امور کشور اشراف داشته باشد و مسلط باشد و نباید زیر بار اجرای قوانین مضر یا غلط و یا ناقص باشه و باید به هر روشی تذکر میداد که ظاهرا نداد و به هر دلیلی مجری کار یک قانون غلط و زیانبار و ناتراز شد.

اما در کل قضیه، گناه بزرگ مربوط به مجلس است که لایحه یا طرح را مطالعه و بررسی و کارشناسی میکند و در آخر قانون غلط یا ناقص میگذارد و انتظار دارد همه چیز گل و بلبل و خدمت به کشور و مردم و انقلاب باشد.

اینگونه تصمیمات در مجلس مصداق معماری است که خشت اول را یا نادانسته و یا دانسته و عمدی کج و بد گذاشت و ادعا میکند و میگوید کارش درست است اما با این زیر بنای غلط همه منتظر باشند که تا ثریا رود این دیوار و دیگر دیوارها کج !!

البته دلسوزان به این نوع کجی ها انتقاد و اعتراض میکنند. اما سالهاست که می بینیم ظاهرا قرار نیست توجهی به نوشته ها و گفته های انتقادی آنها بشود و مشخص است که زنجیره های تعارض منافع در همین جاها و گلوگاه ها حضور فعال و موثر دارند و سالانه ده ها میلیارد دلار برای خودشان منافع کسب میکنند و در مقابل برای ما مردم بیش از این مبالغ استضعاف و فرصت سوزی و خسارات جانی و مالی هست و متاسفانه تمامی هم ندارد؟

یادداشت امروز من در ادامه دو یادداشت قبلی با عنوان های ناترازی است و با اینکه خیلی پیگیر هستم اما جوابی نشنیده ام و شاید این بی پاسخی و سکوت دارد ما را جواب سئوال «پیدا کنید پرتقال فروش» نزدیک میکند.

میدانیم که این ناترازی هایی مثل سوخت و هوا و برق و گاز و آب و مسکن و انواع گرانی ها و تورم و دخل و خرج زندگی و ……. مقدر و عذاب خداوند نیست که تسلیم امر الهی باشیم. این ناترازی ها و مصیبت ها بدون هیچ شکی و حتما حاصل بی تدبیری ها و شاید هم برنامه هایی هدفمند برای استضعاف مردم است.

مشخص است که در این فرآیند بسیار پیچیده و پر جلسه در قانونگذاری این بی تدبیری ها از اساس غلط بوده و حتما هم راه حل دارد اما چرا نمیشود ؟ الله اعلم بمراد ذالک

امید ما به خداست و امیدوارانه برای گشایش امور و رفع ناترازی ها و مشکلات و بخصوص گرانی ها و برای شفای بیماران و برای عزت و موفقیت ملت بزرگ ایران و همراه و همدل شدن تعارض منافع با منافع ملی و انقلابی دعا میکنیم

دعا میکنیم و میگوییم « یا غیاث المستغیثین عجل لولیک الفرج » . آمین

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


دکمه بازگشت به بالا