نقش زنان و مردان در نوروز قدیم تهران
در آداب و رسوم مردم تهران قدیم زنان و مردان هر یک نقش جداگانه ای داشتند. در تهران قدیم عمده کار سال نو در خانهها، از جمله رفت و روب، دوخت لباس و پخت شیرینی بر عهده خانمها بود که انجام این کارها نمادی از کدبانوگری زنان دیروز به شمار می آمد.
شیرینیهایی همچون رشته به رشته، خاتون، پنجرهای، پادرازی و… از جمله شرینیهایی بود که در ایام نوروز پخت آنها رواج داشت. در ایام نوروز دوخت لباس نو بر عهده خود مردم بود و کمتر پیش میآمد که کسی لباس آماده بخرد، برای خانمها نیز اصلا لباس آماده وجود نداشت، حتی زنان ن برای خرید کفش نیز به مغازه نمیرفتند، بلکه مرد خانواده پای همسر و دخترش را بر روی مقوا میگذاشتند، دورش را با مداد ب میکشید تا اندازه پای همسر یا دخترش را مشخص کند سپس این مفوا را به مغازه کفش فروشی میبرد، کفش فروش چند مدل را به او نشان میداد ومرد خانواده از هرکدام یک لنگه را به خانه میبرد و هر کدام را همسر و دخترانش میپسندیدند خریداری میکرد.
زنان در درست کردن سبزه بسیار دقت میکردند، زیرا درست سبز شدن سبزه نشان از کدبانوگری خانم خانه بود؛ پختن سمنو نیز کاری جمعی بود و خانمها ..
در آداب و رسوم مردم تهران قدیم زنان و مردان هر یک نقش جداگانه ای داشتند. در تهران قدیم عمده کار سال نو در خانهها، از جمله رفت و روب، دوخت لباس و پخت شیرینی بر عهده خانمها بود که انجام این کارها نمادی از کدبانوگری زنان دیروز به شمار می آمد.
شیرینیهایی همچون رشته به رشته، خاتون، پنجرهای، پادرازی و… از جمله شرینیهایی بود که در ایام نوروز پخت آنها رواج داشت. در ایام نوروز دوخت لباس نو بر عهده خود مردم بود و کمتر پیش میآمد که کسی لباس آماده بخرد، برای خانمها نیز اصلا لباس آماده وجود نداشت، حتی زنان ن برای خرید کفش نیز به مغازه نمیرفتند، بلکه مرد خانواده پای همسر و دخترش را بر روی مقوا میگذاشتند، دورش را با مداد ب میکشید تا اندازه پای همسر یا دخترش را مشخص کند سپس این مفوا را به مغازه کفش فروشی میبرد، کفش فروش چند مدل را به او نشان میداد ومرد خانواده از هرکدام یک لنگه را به خانه میبرد و هر کدام را همسر و دخترانش میپسندیدند خریداری میکرد.
زنان در درست کردن سبزه بسیار دقت میکردند، زیرا درست سبز شدن سبزه نشان از کدبانوگری خانم خانه بود؛ پختن سمنو نیز کاری جمعی بود و خانمها برای پخت آن دور هم جمع میشدند و خانمی که مسنتر بود ،اهل نماز و روزه بود و به ویژه اگر سیده بود مسولیت اصلی را به عهده میگرفت.
پخت سمنو پس از اینکه چند روز گندم را خیس میگذاشتند و شیرهاش را میگرفتند، دو الی سه روز پیش از عید بعد از اذان مغرب و عشا آغاز میشد و تا قبل از اذان صبح طول میکشید، بعد از نماز صبح و خوردن صبحانه سمنو را تقسیم میکردند.
مردان هم در ایام پیش از نوروز چند وظیفه داشتند تا قبل از سال ۱۳۳۴ تهیه آب تازه برای آب انبار و حوض خانه و شستن حوض و آب انبار برعهده مردان بود، همینطور هرس کردن درختان، درست کردن باغچه، کاشتن گیاهان و جابه جا کردن وسایل سنگین مثل لحاف کرسی و جمع کردن ظروف خالی مواد غذایی زمستانی و وسایل زمستانی نیز جزیی از مسولیتهای مردان به شمار میآمد.
این دور هم جمع شدن بهانهای میشد که کینههایشان را از هم فراموش کنند، اغلب همسایههایی که با هم مشکل داشتند را دعوت میکردند تا در این مراسم کنار هم قرار بگیرند و تا پیش از آغاز سال نو دلخوری هارا کنار بگذارند و آشتی کنند.
همچنین در چیدن سفره هفت سین، پدر قرآن را در بالای سفره میگذاشت و مادر سنجد را به نشان سنجیده عمل کردن در سفره قرار میداد، سیب را نیز دختر بزرگ خانواده که ازدواج نکرده بود میآورد که نمادی از زایش باروری داشت و مردم معتقد بودند این کار سبب میشود که سال آینده دختر به خانه بخت برود.
بزرگ ترها معمولا ۳ روز اول عید در خانه مینشستند و عیدی دادن نیز کار بزرگترها بود که آن را از کوچکترین عضو خانواده و از دخترها شروع میکردند و به همه خانواده عیدی میدادند، در برخی مناطق هم به جای پول تخم مرغ عیدی میدادند.
همچنین عید معمولا در شهر تعطیلی نبود و بعد از ۳ روز مردان دکانها را باز میکردند همچنین مردم در روزهای عید در خانه میماندند و به سفر نمیرفتند زیرا در ایام عید، نبودن در خانه را بد میدانستند.