هشدار! اختلافات ۲۰۰۶ برای تیم ملی تکرار نشود
تیم ملی فوتبال ایران مقتدرانه ترین صعود تاریخ خود را به جام جهانی تجربه کرده است. یوزهای ایرانی حالا دیگر نه فقط یک صعودکننده معمولی به جام جهانی بلکه راه یافته ای مقتدر به این رویداد بزرگ فوتبالی هستند و این مسئله حالا همه را امیدوار کرده که ایران در سومین صعود پیاپی خود به جام جهانی بتواند بخت خود را برای راه یافتن به مرحله بعدی جام جهانی هم بیازماید. در این میان اما خطری تیم ملی را تهدید می کند. خطری که به مراتب جدی تر از هر گونه ضعف فنی یا بدنی است چرا که آن ها همگی قابل رفع و جبران هستند.
نسل فعلی تیم ملی را همه به اتحاد و همبستگی و رفاقت می شناسند و کلید موفقیت آن طی سال های اخیر را همین مسئله می دانند. بسیاری از اهالی فن هم بر این باور هستند که اگر در یک مجموعه، پارامترهای فوق وجود نداشته باشد، نمی توان چندان به موفقیت آن دل بست چرا که تکنیک و تاکتیک و برنامه ریزی بدون روحیه اتحاد و دوستی عملا نمی تواند کمکی به مجموعه کند. حالا خطر اطراف تیم ملی احتمال از دست رفتن همین موارد است. مواردی که تا کنون در این تیم وجود داشته و این تیم ملی را به یکی از موفق ترین و البته دوست داشتنی تر..
تیم ملی فوتبال ایران مقتدرانه ترین صعود تاریخ خود را به جام جهانی تجربه کرده است. یوزهای ایرانی حالا دیگر نه فقط یک صعودکننده معمولی به جام جهانی بلکه راه یافته ای مقتدر به این رویداد بزرگ فوتبالی هستند و این مسئله حالا همه را امیدوار کرده که ایران در سومین صعود پیاپی خود به جام جهانی بتواند بخت خود را برای راه یافتن به مرحله بعدی جام جهانی هم بیازماید. در این میان اما خطری تیم ملی را تهدید می کند. خطری که به مراتب جدی تر از هر گونه ضعف فنی یا بدنی است چرا که آن ها همگی قابل رفع و جبران هستند.
نسل فعلی تیم ملی را همه به اتحاد و همبستگی و رفاقت می شناسند و کلید موفقیت آن طی سال های اخیر را همین مسئله می دانند. بسیاری از اهالی فن هم بر این باور هستند که اگر در یک مجموعه، پارامترهای فوق وجود نداشته باشد، نمی توان چندان به موفقیت آن دل بست چرا که تکنیک و تاکتیک و برنامه ریزی بدون روحیه اتحاد و دوستی عملا نمی تواند کمکی به مجموعه کند. حالا خطر اطراف تیم ملی احتمال از دست رفتن همین موارد است. مواردی که تا کنون در این تیم وجود داشته و این تیم ملی را به یکی از موفق ترین و البته دوست داشتنی ترین تیم های تاریخ فوتبال ایران بدل کرده است.
از بین رفتن اتحاد و همبستگی در تیم ملی ایران طی ماه های اخیر شاید از ماجرای مهدی طارمی آغاز شد و باعث شد تا او دو بازی تیم ملی را با نظر سرمربی از دست بدهد. مسئله طارمی باید خیلی زودتر از این ها حل می شد اما این اتفاق نیفتاد اما پس از خط خوردنش از لیست، تمام تلاش های ممکن اتفاق افتاد تا او یک بار دیگر به تیم ملی برگردد و درنهایت هم گل صعود را خودش به ثمر رساند. حالا اما شبیه به اتفاقی که برای طارمی افتاد، این بار دارد بین دو بازیکن دیگر تیم ملی یعنی محمدحسین کنعانی زادگان و سیاوش یزدانی رخ می دهد. دو بازیکنی که از قضا در یک پست هستند و باید در تمرینات و اردوها و جلسات آنالیز بیشترین و بهترین ارتباط را با یکدیگر داشته باشند و باهم هماهنگ باشند چرا که در هر بازی ممکن است لازم شود تا این دو در کنار هم بازی کنند اما متاسفانه داستان های حاشیه ای اخیر، باعث شده تا اختلافات شدیدی بین این دو بازیکن پیش بیاید و در این میان تیم ملی احتمالا بیشترین آسیب را خواهد دید.
موضوع این نوشته تبیین و تحلیل جزییات این اختلاف نیست بلکه صحبت این است که تیم ملی جای چنین بحث ها و حاشیه هایی نباید باشد. تیم ملی ایران یک بار و در طول رقابت های جام جهانی ۲۰۰۶ طعم تلخ ناهماهنگی و اختلاف را چشید و یکی از بدترین دوره های حضور خود در جام جهانی را با حذفی تحقیرآمیز تجربه کرد و حالا نباید اجازه داد تا آن خاطره تلخ یک بار دیگر تکرار شود. باید از آن اتفاقات و همچنین ماجرای اخیر طارمی درس گرفت و قبل از عمیق شدن داستان در حدی که نشود دیگر آن را جمع کرد، از سوی بزرگان تیم ملی مثل کریم باقری و وحید هاشمیان و یا حتی کاپیتان های باتجربه تیم نظیر کریم انصاری فرد و احسان حاج صفی دخالت هایی صورت بگیرد تا هر عاملی که می تواند باعث تضعیف تیم ملی شود، در نطفه خفه شود و ایران مثل همیشه متحد و باقدرت در مسیر قطر قدم بردارد.
۲۵۴ ۲۵۱