کلیشه زدایی از تصویر عشق و زندان؛ درباره فیلم «ملاقات خصوصی»
امید شمس در اولین تجربه ساخت فیلم بلند سینمایی بعد از کارگردانی چندین فیلم کوتاه تحسین شده، سراغ سوژه، موضوع و روایتی چالش برانگیز رفته که در عین حال مهارت های کارگردانی او را به شکلی عریان به رخ می کشد. فیلمنامه این اثر به طور مشترک توسط شمس، علی سرآهنگ و بهمن ارک نوشته شده است.
عشق؛ پرتکرارترین و در عین حال جذاب ترین سوژه گذشته تا حال سینما است اما متأسفانه در سینمای ایران تعداد عاشقانه های ماندگار به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد. همین کاستی و استقبالی که از اندک فیلم های خوش ساخت عاشقانه در طول زمان شده، نشان می دهد اگر از زاویه ای تازه و متمایز به این کلیشه نگاه شود تاچه حد می تواند جذاب و همراهی برانگیز شود.
فیلمساز در “ملاقات خصوصی” با درک همین کاستی یک پرونده واقعی را محور کار خود قرار داده که پیشبرنده اصلی آن عشق است؛ عشقی که با منفعت طلبی و دروغ آغاز می شود اما کار خودش را می کند و در انتها دو سوی ماجرا را تبدیل به انسان هایی متفاوت از آنچه گام در مسیر عاشقی گذاشته اند، می کند.
فیلم ماجرای خانواده ای از طبقات فرودست و منطقه ای ملتهب از فقر و شرارت و اعتیاد و قاچاق مواد م..
امید شمس در اولین تجربه ساخت فیلم بلند سینمایی بعد از کارگردانی چندین فیلم کوتاه تحسین شده، سراغ سوژه، موضوع و روایتی چالش برانگیز رفته که در عین حال مهارت های کارگردانی او را به شکلی عریان به رخ می کشد. فیلمنامه این اثر به طور مشترک توسط شمس، علی سرآهنگ و بهمن ارک نوشته شده است.
عشق؛ پرتکرارترین و در عین حال جذاب ترین سوژه گذشته تا حال سینما است اما متأسفانه در سینمای ایران تعداد عاشقانه های ماندگار به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد. همین کاستی و استقبالی که از اندک فیلم های خوش ساخت عاشقانه در طول زمان شده، نشان می دهد اگر از زاویه ای تازه و متمایز به این کلیشه نگاه شود تاچه حد می تواند جذاب و همراهی برانگیز شود.
فیلمساز در "ملاقات خصوصی" با درک همین کاستی یک پرونده واقعی را محور کار خود قرار داده که پیشبرنده اصلی آن عشق است؛ عشقی که با منفعت طلبی و دروغ آغاز می شود اما کار خودش را می کند و در انتها دو سوی ماجرا را تبدیل به انسان هایی متفاوت از آنچه گام در مسیر عاشقی گذاشته اند، می کند.
فیلم ماجرای خانواده ای از طبقات فرودست و منطقه ای ملتهب از فقر و شرارت و اعتیاد و قاچاق مواد مخدر است که پدر و پسری را درگیر کرده و بر همین بستر، جرقه آغاز یک عشق با شناسنامه ای متفاوت و غافلگیرانه آغاز می شود.
فیلمساز تلاش کرده بدون اتلاف وقت از نقطه آغازین شکل گیری عشق، فیلمش را آغاز کند و با توزیع تدریجی اطلاعات تور این رابطه عاشقانه پرمسئله و پرسوال را پهن کند. به همین دلیل زمانی صرف بسترسازی و شکل گیری این رابطه می شود که نیمه اولیه فیلم را پر می کند.
به همین واسطه که فیلم برگرفته از یک پرونده و ماجرای واقعی است و جذابیت و تمایز و تفاوت آنهم برآمده از همین وجه است، درام محوری محدوده زمانی طولانی را دربر می گیرد که طبعاً باورپذیری این گذر زمان برای قوام یافتن روابط، چالش فیلمساز هم بوده است.
این کش آمدن را می توان هم در ابتدای فیلم شاهد بود هم در پایان که قرار است نقطه ای ناباورانه بر این عشق گذاشته شود و کاراکتر فرهاد دچار تغییر و تحول دراماتیک شود و یک تصمیم انتحاری بگیرد. در این بخش هم فیلم دچار رفت و برگشت هایی برای باورپذیری تصمیم مهم کاراکتر است که در هر دو بخش، نمایان کردن گذر زمان در قوام روابط و کنش و واکنش های شخصیت ها باعث افت ریتم و طولانی شدن زمان فیلم شده است.
اما در کلیت بخش میانی فیلم که در زندان و بند مردان می گذرد، شاهد یکی از تکان دهنده ترین و خشن ترین تصاویر از روابط تو در تو و پیچیده زندانیان هستیم که به نوعی کلیشه زدایی از تصویر زندان است و بحران و التهابی را که در بطن این موقعیت جریان دارد به شکلی دراماتیک به تصویر می کشد.
ویژگی مهم دیگر "ملاقات خصوصی" این است که از ترکیب تازه و هوشمندانه بازیگران حرفه ای در نقش هایی غافلگیرانه بهره می برد و به همین واسطه می تواند امتیاز غیر قابل پیش بینی بودن را در سینمایی که به نظر می آید وجه جدیدی برای ارائه ندارد، به حساب فیلم و فیلمساز ثبت کند.
* منتشر شده در دنیای تصویر