آقای صحرایی، تدریس در ۲۰ کشور را فراموش بفرمایید به داربی فکر کنید
یکی از مشکلات وزارت آموزش و پرورش این است که بسیاری از وزرا یا از مدارس خاص به وزارتخانه آمده وشناختشان از نسل نوجوان واقعی نیست و یا از دانشگاه به وزارت آموزش و پرورش منتقل شده اند و به تبع آن یارانشان و بازوهایی اجرایی نیز همین ویژگی را دارند و آن گونه که باید از واقعیت دغدغه های دانش آموزان اطلاع ندارند.
آن ها تصمیماتی را پشتیبانی می کنند که قابلیت اجرا ندارد یا در عمل نتیجه عکس می دهد.
بگذریم که بعضی از وزرای این دستگاه را در حد معلم هم نمی توان تصور کرد و اگر بنا بر شایسته سالاری بود یا مجلسی فوی داشتیم هیچ گاه بر صندلی وزارت مهمی چون آموزش و پرورش تکیه نمی زدند!
امروز قصد ندارم به نقد سیستم انتخاب وزیر آموزش و پرورش در دولت فعلی بپردازم که کاری بی نتیجه است و فعلا الزاما تا یکی دوسالی باید این وزارتخانه مهم با وزیر فعلی امر بگذراند و مجری باشد.
به قدرت و استقلال وزیر در تصمیم گیری ها هم کار ندارم .
فقط چند توصیه جدی در زمینه جوانان و نوجوانان دارم تا مطالب بعدی که موارد دیگری را خواهم گفت.
مسلما بزرگترین مشکل یک نظام سیاسی عدم مشروعیت است و نبود مشروعیت وقتی نمایان می شود که راه..
یکی از مشکلات وزارت آموزش و پرورش این است که بسیاری از وزرا یا از مدارس خاص به وزارتخانه آمده وشناختشان از نسل نوجوان واقعی نیست و یا از دانشگاه به وزارت آموزش و پرورش منتقل شده اند و به تبع آن یارانشان و بازوهایی اجرایی نیز همین ویژگی را دارند و آن گونه که باید از واقعیت دغدغه های دانش آموزان اطلاع ندارند.
آن ها تصمیماتی را پشتیبانی می کنند که قابلیت اجرا ندارد یا در عمل نتیجه عکس می دهد.
بگذریم که بعضی از وزرای این دستگاه را در حد معلم هم نمی توان تصور کرد و اگر بنا بر شایسته سالاری بود یا مجلسی فوی داشتیم هیچ گاه بر صندلی وزارت مهمی چون آموزش و پرورش تکیه نمی زدند!
امروز قصد ندارم به نقد سیستم انتخاب وزیر آموزش و پرورش در دولت فعلی بپردازم که کاری بی نتیجه است و فعلا الزاما تا یکی دوسالی باید این وزارتخانه مهم با وزیر فعلی امر بگذراند و مجری باشد.
به قدرت و استقلال وزیر در تصمیم گیری ها هم کار ندارم .
فقط چند توصیه جدی در زمینه جوانان و نوجوانان دارم تا مطالب بعدی که موارد دیگری را خواهم گفت.
مسلما بزرگترین مشکل یک نظام سیاسی عدم مشروعیت است و نبود مشروعیت وقتی نمایان می شود که راه حکومت از راه مردم جدا شود.
بزرگ ترین مشکل وزارت آموزش و پرورش نیز در این است که مسیر ستاد تصمیم گیری با راه و روش معلمین و دانش آموزان یکی نباشد و توجه دارید که با دستور نمی توانید این دو قشر را با خود همدل و همراه سازید.
اگر بپذیریم که تصمیمات مهم وزارت آموزش و پرورش در شورای معاونین نهایی می شود و از بیرون و اهل بیت ها دیکته نمی شود باید وزیر ما جوان شناس و آشنا با ویژگیهای جوانان و نوجوانان از یک سو و آشنا با واقعیت موجود جو حاکم بر قشر ۶ تا ۱۸ ساله جامعه از سوی دیگر باشد.
سرگرمی های آنها را بشناسد ، علائق آن ها را رصد کند و حتی تکیه کلام ها و شوخی ها و رفتارهای اجتماعی آنها را که سال به سال در حال تغییر و به روز شدن است بشناسد.
وزیری که فوتبال را نشناسد و در شبکه های اجتماعی به طور ناشناس حضور نداشته باشد نمی تواند باری را به منزل برساند. بیشتر بگویم حتی باید سیستم های فوتبال و فوتبالیست ها و مربیان مشهور را بشناسد و بتواند دلایل محبوبیت آن ها را آنالیز کند.
باید به طور ناشناس و بدون حشم و خدم هر از چندی در زمین های ورزشی، سینما،پارکها، کافه ها و…..حضور پیدا کند. رمان بخواند و هر از چندی با جدیدترین بازی های های بروز شده کامپیوتری بازی کند ، در شبکه های اجتماعی به طور ناشناس حضور یابد و روز های تعطیل تابستان سری به جنگل های شمال بزند و پوشش و حرکات موزون نسل فعلی را بشناسد.
کسی که در مسیر تعلیم و تربیت قدم بر می دارد اگر ویژگی های متربی را نشناسد هیچ کار مفیدی نمی تواند انجام دهد.
ممکن است فکر کنید اجرای مواردی را که نوشتم وقت گیر است . اما اولا می توان با مدیریت زمان کار را به راحتی انجام داد و ثانیا این کار به نظر نگارنده از هر کار دیگری واجب تر است ، ثالثا بهره وری آن از ده ها جلسه غیر ضروری و مراسم و کلنگ زنی ها و سمینارهایی که وزرا در وزارتخانه در گیر آن می شوند بیشتر است و در نهایت پس از مدتی می توان در اجرای بخشی از کار از اطلاعات مشاورین و …. هم استفاده نمود.
خوب تا این جای کار از شما به عنوان وزیر زحمت زیادی طلب نکردیم.
حاصل مطلب این است که نوجوانان را بهتر بشناسید.