خروج از ان.پی.تی؛ آیا پیش‌بینی پذیری ایران رو به پایان است؟

چنین وضعیتی بر طراحی و تصمیم سازی کوتاه، میان و بلند مدت این کشور تاثیر گذار بوده است و شاید از همین رو است که آمریکایی ها تقریبا برای مواجهه با یک مسئله در سیاست خارجی، چند سناریوی بعضا متعارض را به صورت همزمان پیش می برند. جمله «همه گزینه ها روی میز است» که بعضا همه رؤسای جمهور آمریکا نیز از آن به وفور استفاده کرده و می کنند، می تواند ناظر بر همین رویه باشد.
این واقعیت، باید ما را هم وا دارد تا در مواجهه با آمریکا، به یک تحلیل و یک برداشت صرف از رفتار واشنگتن اکتفا نکنیم. به دیگر معنی وقتی برای حل یک مسئله از نگاه آمریکا ، تنها یک راه حل وجود ندارد، طبیعی است که برای طرف مقابل نیز باید مجموعه ای از گزینه ها مطرح و برای هر یک از آنها به طور حساب شده پاسخی مهیا شود.
این که هر گزینه چه وزن و اعتباری دارد؟ سوالی است که پاسخ دادن به آن راحت نیست اما اگر فرض مطرح شده مبنی بر پیش بردن همزمان چندین سناریو برای حل یک مسئله از سوی آمریکایی ها درست باشد، دست کم باید به همه گزینه های روی میز، وزن یکسانی داده شود. با این حساب طبیعی است که دیگر نمی توان یک گزینه از میان گزینه های مطرح را انتخاب ..

چنین وضعیتی بر طراحی و تصمیم سازی کوتاه، میان و بلند مدت این کشور تاثیر گذار بوده است و شاید از همین رو است که آمریکایی ها تقریبا برای مواجهه با یک مسئله در سیاست خارجی، چند سناریوی بعضا متعارض را به صورت همزمان پیش می برند. جمله «همه گزینه ها روی میز است» که بعضا همه رؤسای جمهور آمریکا نیز از آن به وفور استفاده کرده و می کنند، می تواند ناظر بر همین رویه باشد.

این واقعیت، باید ما را هم وا دارد تا در مواجهه با آمریکا، به یک تحلیل و یک برداشت صرف از رفتار واشنگتن اکتفا نکنیم. به دیگر معنی وقتی برای حل یک مسئله از نگاه آمریکا ، تنها یک راه حل وجود ندارد، طبیعی است که برای طرف مقابل نیز باید مجموعه ای از گزینه ها مطرح و برای هر یک از آنها به طور حساب شده پاسخی مهیا شود.

این که هر گزینه چه وزن و اعتباری دارد؟ سوالی است که پاسخ دادن به آن راحت نیست اما اگر فرض مطرح شده مبنی بر پیش بردن همزمان چندین سناریو برای حل یک مسئله از سوی آمریکایی ها درست باشد، دست کم باید به همه گزینه های روی میز، وزن یکسانی داده شود. با این حساب طبیعی است که دیگر نمی توان یک گزینه از میان گزینه های مطرح را انتخاب و با ضرس قاطع گفت آمریکا قطعا به دنبال این گزینه خاص است.

از این منظر آمریکا همانقدر که به دنبال حل و فصل مسئله هسته ای ایران از طریق میز مذاکره است، به همان اندازه از طریق اعمال فشار و توسل به زورنیز چنین هدفی را دنبال می کند. که این آخری خود مشتمل بر روش های مختلفی از جمله تحریم های فلج کننده، کارزار فشار حداکثری، کارزار بی اعتبار سازی، امنیتی سازی و بدنام سازی ایران در افکار عمومی داخلی و بین المللی، فشار حقوق بشری، تحریک به اعتراضات داخلی، استفاده از جریان نفوذ برای خرابکاری و وارد آوردن فشار، … و نهایتا توسل به حمله نظامی، است.

بر این اساس، تصور اینکه آمریکا علاقمند و شیفته توافق با ایران یا محتاج به توافق با ایران است، همانقدر موهوم، نادرست و موجب سوء برداشت است که تصور شود آمریکا صرفا به دنبال توسل به زور، حمله نظامی و براندازی از هر طریق ممکن است. گزار دقیق تر این است که آمریکا ملغمه ای از هر دو را به خدمت می گیرد. تجربه تاریخی مذاکره‌گران بزرگ آمریکایی نیز نشان می دهد که همواره از همه اهرم ها ـ به صورت همزمان ـ اعم از مذاکره و توسل به زور برای رسیدن به هدف خود بهره جسته اند.

در چنین محیط چند وجهی و ترکیبی، ناگزیر سطح پاسخ ما نیز باید ترکیبی از تعامل (پاسخ مناسب به دیپلماسی) و بازدارندگی (پاسخ به تهدید) باشد. به دیگر معنی هرکجا رفتار دیپلماتیک دیده شود، باید با تعامل به آن روی خوش نشان داده شود و هرکجا رفتار تهدید آمیز و یا حرکت به سمت توسل به زور دیده شود، بازدارندگی و پاسخی در خور آن تدارک دیده شود.

واکنش ایران به قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را می توان از همین منظر ارزیابی و آن را قابل تامل دانست. برغم اینکه ایران حساب رافائل گروسی، مدیرکل آژانس را از کلیت آژانس به عنوان یک نهاد بین المللی جدا دانسته و او را متاثر از لابی صهیونیست برای منحرف کردن پرونده هسته ای ایران از مسیر حقوقی و سیاسی خود به دهلیزهای بی سرانجام امنیتی می داند، ناگزیر از پاسخی بازدارنده و در خور اقدام شتابزده، تحریک آمیز، غیرضروری و غیرمسئولانه مدیریت ارشد آژانس بین المللی انرژی اتمی در فراهم کردن شرایط برای صدور قطعنامه علیه کشورمان می داند.

با این همه به نظر می رسد برغم اظهارات تند مطرح شده از سوی برخی کنشگران سیاسی مبنی بر لزوم خروج ایران از ان.پی.تی؛ تهران هنوز به چنین جمع بندی و تصمیمی نرسیده باشد، چرا که در این صورت به معنی بسته شدن باب دیپلماسی و تعامل خواهد بود. این در حالی است که ایران همانطور که همیشه نشان داده است در مواجهه با برخوردهای ظالمانه و غیرقانونی نیز هیچگاه در مسیری که برخی بازیگران بدسگال و هرج و مرج طلب آرزو داشته اند نیفتاده است.

در عین حال نمی توان از این مهم غافل شد که رفتارهای غیرمسئولانه برخی مسئولان نهادهای بین المللی یا برخی از دول طرف مذاکره هسته ای با ایران، نهایتا ممکن است، پیش بینی پذیری تهران در خصوص موضوعات هسته ای را از بین ببرد، که در این صورت پرسش این خواهد بود که آیا خروج از ان پی تی تنها اقدام خواهد بود؟