لات های مدرن

السان کوچولوی ۳ ساله یکی از آخرین قربانیان کودک کشی سگ های ولگرد است که در سوم آبان در شهرک شاهد ارومیه پر پر شد. او قطعا آخرین قربانی نخواهد بود. اوایل مرداد در همین استان در روستایی در مهاباد مهسا بهمنی، دختر بچه ۷ ساله جانش را در اثر هاری ناشی از سگ گزیدگی (علیرغم زدن واکسن به موقع) از دست داد. هر روز در گوشه کنار میهن این حوادث خونبار رخ می دهد و جامعه و گروه های مدعی حقوق بشر و حقوق کودکان در مقابل آن هیچ واکنشی نشان نمی دهند. حتی پوشش خبری این حوادث بسیار کمرنگ است.
آنچه تاسف آور است رفتار دستگاههای مسئول و قضایی استکه اغلب با ادعاهای تکراری – مانند دستور دادستانی در پیگیری مقصرین و جلسات هم اندیشی و ادعاهای بی عمل جمع آوری سگها – مردم را سر کار می گذارند. گاهی اکیپی را می فرستند و چند سگ را جمع می کنند و آنها را جای دیگری تخلیه می کنند تا قرعه مرگ به نام کودک نگون بخت دیگری بیافتد و خانواده ای گمنام در غم از دست دادن جگر گوشه اش عمری را رنج بکشد. در کشوری که طبق آمار در سال گذشته حدود ۳۰۰ هزار سگ گزیدگی را ثبت کرده، نشان از یک فاجعه رو به گسترش و تهدید جدی است که زخمی هایش با ت..

السان کوچولوی ۳ ساله یکی از آخرین قربانیان کودک کشی سگ های ولگرد است که در سوم آبان در شهرک شاهد ارومیه پر پر شد. او قطعا آخرین قربانی نخواهد بود. اوایل مرداد در همین استان در روستایی در مهاباد مهسا بهمنی، دختر بچه ۷ ساله جانش را در اثر هاری ناشی از سگ گزیدگی (علیرغم زدن واکسن به موقع) از دست داد. هر روز در گوشه کنار میهن این حوادث خونبار رخ می دهد و جامعه و گروه های مدعی حقوق بشر و حقوق کودکان در مقابل آن هیچ واکنشی نشان نمی دهند. حتی پوشش خبری این حوادث بسیار کمرنگ است.
آنچه تاسف آور است رفتار دستگاههای مسئول و قضایی استکه اغلب با ادعاهای تکراری – مانند دستور دادستانی در پیگیری مقصرین و جلسات هم اندیشی و ادعاهای بی عمل جمع آوری سگها – مردم را سر کار می گذارند. گاهی اکیپی را می فرستند و چند سگ را جمع می کنند و آنها را جای دیگری تخلیه می کنند تا قرعه مرگ به نام کودک نگون بخت دیگری بیافتد و خانواده ای گمنام در غم از دست دادن جگر گوشه اش عمری را رنج بکشد. در کشوری که طبق آمار در سال گذشته حدود ۳۰۰ هزار سگ گزیدگی را ثبت کرده، نشان از یک فاجعه رو به گسترش و تهدید جدی است که زخمی هایش با تصادفات رانندگی رقابت می کند. تاثیرات روحی و روانی و ترس کودکانی که از بازی کردن در کوچه محروم شده اند، موضوعی نیست که به راحتی بتوان از آن صرف نظر کرد. اغلب قربانیان سگ های ولگرد طبقات فرودست و حاشیه نشین هستند که متاسفانه به دلیل نداشتن تریبون کسی صدایشان را نمی شنود. ولی اگر چند سگ در تبریز و یا گندگ کشته شوند کل رسانه های داخلی و خارجی فعال می شوند.
در اثر سالها نابرابری، اقتصاد رانتی، فساد و بی توجهی به فرهنگ، جامعه مستعد رشد شکلهای جدیدی از لاتگری و اوباشگری شده است. یکی از بارزترین اشکال لاتگری سگ و گربه ولگرد پروری است که متاسفانه با پشتوانه برخی سلبریتی ها و تلویزیون منو با رنگ و لعاب حیوان دوستی آراسته شده است. در این لاتگری مدرن، افرادی به شدت خشن، بی ادب، فحاش که به مخالفان خود هر اتهامی را می زنند فضایی درست کرده اند که کسی جرات نکند حرفی بزند و یا مسئولی اقدامی کند. این افراد با نفوذ خود در دستگاهای دولتی بخصوص شهرداری ها و وزارت کشور لابیگری می کنند. کم دانشی و ترسو بودن برخی مسئولین باعث شده که اغلب مرعوب این فرقه شوند. جریان سگ و گربه گرایی در ایران نشانه های جدی یک فرقه خشن را دارند که برای آنها هدف با هر وسیله ای قابل توجیه است. گاهی از مقدسات و روایت ها و گاهی با کوبیدن طبل ضد حکومتی کارشان را جلو می برند. آنچه برای من تعجب آور است، مدارای دستگاههای دولتی و بخصوص وزارت کشور و وزارت بهداشت و درمان در مقابل این جریان است. هر دو طبق قانون وظیفه حفظ امنیت و بهداشت کشور را دارند ولی حتی در اظهار نظر با جریان سگ گرا جانب احتیاط را پیش می گیرند، رفتاری که انتظار است در مقابل روشنفکران و منتقدان داشته باشند.