برای “معروف”شدن خیلی زود است!
در بین همه گزینه های موجود و خارجی نام یک ایرانی هم دیده شد که حسابی در روزهای گذشته رسانه ها را مشغول خودش کرده است.یک نفر که می گفتند تیم ملی روی کاکلش می چرخد،اگر نباشد چنین می شود و چنان و…حتی در روزهای آخر حضورش در تیم ملی شایعه کردند که با فلانی و فلانی باند هستند و روی اسم هر کسی که بخواهند خط قرمز می کشند.ادعایی مضحک که هرگز نه اثبات شد و نه خیلی ها آن را باور کردند.
عبور کنیم از آن شرایط؛داریم درباره سعید معروف حرف می زنیم.کاپیتان سابق تیم ملی والیبال.یک مستعد و یک نابغه در زمان خودش؛بدون تعارف.کسی که حالا شاید در همین روزهای پیش رو وقتی از خواب بیدار می شویم در خبرها بخوانیم که شده سرمربی تیم ملی والیبال!
البته خبر رسیده او جزو گزینه ها نبوده!نه اینکه نبوده باشد اما می گویند وقتی به معروف پیشنهاد کرده اند که بیاید و دوباره برای تیم ملی بازی کند خیلی راحت گفته:«وقتی بر می گردم که سرمربی ایران باشم.» می گویند از همان جا هم داورزنی به فکر فرو رفته و احتمالا پیش خودش گفته:«چرا که نه! رویش فکر می کنم.»ظاهرا این فکر کردن اینقدر عمیق بوده که خروجی اش دارد می شود سپردن هدایت تیم م..