عقلای قوم حواسشان به روزهای آینده هست؟
مدتهاست که به برگزاری مذاکرات هسته ای در مکان های گوناگون عادت کرده ایم و هر بار که واژه مذاکرات را می شنویم کلی اتفاق خوش و ناخوش در کشور رخ می دهد از آرزوهای افراد مختلف برای بهینه شدن اوضاع تا افق های دور ثبات و آرامش که از درون ذهن ما می گذرد.
از سوی دیگر هربار که با نتیجه بخش نبودن مذاکرات مواجه می شویم دوباره رگباری از اتفاقات در اذهان مردم کوچه و بازار شکل می گیرد که برخی تلخ و برخی دیگر شیرین هستند ولی در هر صورت چند صباحی است که موضوع گفتگوهای هسته ای ترجیع بند عرصه سیاست ما شده است.
در چنین شرایطی آنچه مهم است نه نفس مذاکرات و مکان آن و نه عنوان این گفتگوهاست بلکه نتیجه و دستاورد است که به نام هنر دیپلماسی از آن یاد می شود و لذا برای افکار عمومی خسته از ناملایمات روزگار نتایج گفتگوها بیش از هر چیزی مهم است تا با آن آرزوهای و آمال خود را بسازد و در چنین فضایی نقش بزرگمردان عرصه تصمیم سازی برای ایجاد آرامش و امید بخشی بسیار تعیین کننده است.
از سوی دیگر برخی ملاحظات سیاسی برای انجام گفتگو ها می تواند کارگشا باشد آنجایی که دیپلمات ها با ابزارهای مختلف بتوانند ضمن حفظ منافع ملی..
مدتهاست که به برگزاری مذاکرات هسته ای در مکان های گوناگون عادت کرده ایم و هر بار که واژه مذاکرات را می شنویم کلی اتفاق خوش و ناخوش در کشور رخ می دهد از آرزوهای افراد مختلف برای بهینه شدن اوضاع تا افق های دور ثبات و آرامش که از درون ذهن ما می گذرد.
از سوی دیگر هربار که با نتیجه بخش نبودن مذاکرات مواجه می شویم دوباره رگباری از اتفاقات در اذهان مردم کوچه و بازار شکل می گیرد که برخی تلخ و برخی دیگر شیرین هستند ولی در هر صورت چند صباحی است که موضوع گفتگوهای هسته ای ترجیع بند عرصه سیاست ما شده است.
در چنین شرایطی آنچه مهم است نه نفس مذاکرات و مکان آن و نه عنوان این گفتگوهاست بلکه نتیجه و دستاورد است که به نام هنر دیپلماسی از آن یاد می شود و لذا برای افکار عمومی خسته از ناملایمات روزگار نتایج گفتگوها بیش از هر چیزی مهم است تا با آن آرزوهای و آمال خود را بسازد و در چنین فضایی نقش بزرگمردان عرصه تصمیم سازی برای ایجاد آرامش و امید بخشی بسیار تعیین کننده است.
از سوی دیگر برخی ملاحظات سیاسی برای انجام گفتگو ها می تواند کارگشا باشد آنجایی که دیپلمات ها با ابزارهای مختلف بتوانند ضمن حفظ منافع ملی و گرفتن امتیازات لازم رقبای خود را بگونه ای مدیریت کنند که درنهایت حس پیروزی را به ارمغان آورند.علاوه بر اینها داشتن پلن ها و نقشه های چندگانه برای ارائه در میز مذاکرات می تواند گفتگوها را از نقطه انجماد به نقطه جوش برساند.
حال در شرایطی که خاورمیانه محل گذر مقامات مختلف دنیا شده و هیئت های گوناگون با دستور کار خود وارد منطقه می شوند تا نقشه های خود را عملی کنند به نظر می رسد هر بازیگر هوشمندی باید سبد امتیازات خود را محاسبه کند تا از بازی سخت دیپلماتیک کنونی عقب نیفتد و به بیان دیگر با فعال کردن رایزنی و دیپلماسی به فکر خنثی کردن سیاست رقبا و کسب فرصت های مناسب باشد در چنین شرایطی میتوان به مقامات و تصمیم گیرندگان دل خوش کرد.
اکنون سفر بایدن در حال انجام است و پوتین هم به منطقه خواهد امد و برخی دیگر مقامات هم قصد سفر دارند در چنین شرایط خطیری هر واحد سیاسی باید منافع خود را در اولویت قرار دهد ولی تجربه چند ماه مذاکرات به ما میگوید که دولت سیزدهم بدلایل مختلف نمی تواند این بار را به مقصد برساند و لذا بر عقلای قوم است که اگر نقشه ای برای احیای برجام یا لغو همه تحریم ها و یا هر عنوان دیگری دارند دست بجنبانند تا از فرصت ها بتوان استفاده کرد و گرنه تاریخ معلم خوبی برای افرادی است که نتوانستند از موقعیت ها بهره ببرند.