خبر مسرًت بخشی را که نزدیک به ده ماه در انتظار آن بوده و لحظه شماری می کردم ، با صدای آرام خود که همواره بدان خو گرفته و آرامشی را در طول این مدت به اینجانب که هر روز در انتظار مولود تازه نگاشته ام بودم ، می دادند ، پس از سلام و احوالپرسی ، نوید ارسال دوره دو جلدی ” تاریخ نجف از آغاز تا کنون ” را به من دادند.
این نوزدهمین و بیستمین مولود دست نگاره من بشمار می آید.
این لحظات وصف شدنی نیست و نمی توانم احساسات خود را به قلم آورم ! به ویژه که این بار این تلاش و مولود تازه ام در باره شهری است که از شهر و دیار والاتر است.
نجف سراسر عشق و شور است!
و حکایت مظلومیت و استقامت!
هم درد است و هم درمان !
شمع فروزان و سرچشمه حیات است!
نجف ، کوی عاشقان و عارفان است و دیار و مقصد مشتاقان فراوان در همه دوران ها !
آنان هستی خود را در راه وصال و زیارت امام عارفان در کف اخلاص نهاده اند تا برای لحظه ای به زیارت آن مرقد نورانی ، نائل شوند.
سرزمین نجف هنوز مشتاق شنیدن گام های آن نیک سیرتان و دانش پژوهان است.
گام هایی که به گفته روایات ، بر بال فرشتگان نهاده می شدند و زمین شایستگی بر دوش کشیدن آن ها را..