چشمها را باز کنیم؛ با اسلام و ایران چه میکنیم؟
وعده ها و عملکرد اقتصادی متاسفانه مردم را کلافه و در تنگنای بی سابقه ای قرار داده و شکاف ها را مضاعف ساخته، و ادعای مردم داری و نرمش با مردم، بیشتر به نمایش ختم شده و سیاست خارجی در سردرگمی و بلاتکلیفی خود ساخته گرفتار شده و آن همه ادعا برای مبارزه با مفسدان اقتصادی نتیجه ی محسوسی بر جای نگذاشته؛ برخی مراکز و آقایان به جای تجدید نظر در سیاست های اشتباه و غیر سازنده و حذفی، گویی کم آورده اند و تحت تاثیر رقابت های داخلی و جریانات مافیایی، همچنان چسبندگی به قدرت و دوری از جمهور و فشار بر مردم را برگزیده و با شروع موج جدیدی از دستگیری ها نظیر بازداشت آقای مصطفی تاجزاده و برخی هنرمندان، تلاش دارند گلوی منتقدان یا مخالفان داخلی را بیشتر فشرده و سیاست تک صدایی را به بی صدایی و حتی خود زنی تبدیل کنند؛ اما کیست که نداند و تجربه به او نیاموخته باشد که تحمیل و ظلم و بهتان و ارعاب و خفقان از سوی هر نهاد پنهان و یا آشکار قدرت که باشد، خلاف حقوق انسان، مغایر «حکمت در حکومت» و در تضاد با مصالح کشور و دهن کجی به اسلام است؟ کیست که نداند، وقتی چشم و گوش حکام به روی زبان منتقدین بسته شود، باب های تعقل و..