چرا می ترسیم از حماس دفاع کنیم
ترس از قرار گرفتن در کنار کسانی که دشمنان قسم خورده زیبایی و آزادی اند اما بام تا شام صدای غزه غزه شان بلند است. ترس از هم ردیف شدن با کاسبان خون و جنگ که روز و شب در آزار هم وطنان خود می کوشند اما به غزه ای ها که می رسند به دروغ خود را شریک غم همه مظلومان جهان می خوانند. غزه معیار شرافت و فتوت است نه پرده ای بر سر صد عیب و نهان آشکار. آن که در حق میلیون ها هم وطنش هیچ نشانی از رحم و شفقت یافت نمی شود و این همه فشار تحریم و تورم و ناترازی های رنگارنگ را بر زندگی آن ها نمی بیند و در تمام زندگی اش حتی یک بار به این همه ریا و دروغ و اختلاس و ناکارآمدی و فاصله طبقاتی و تبعیض و بروکراسی فشل و فاسد اعتراض نکرده است اگر از درد مردمان غزه سخن بگوید یا بزدل بی شرمی است که نمی خواهد بابت سخنانش غرامتی پرداخت کند یا کاسب خون و وحشت و جنگ است و می خواهد از خشت خشت استخوان های کودکان و زنان و مردان آن باریکه تحت ستم برای خود بار و بارگاهی برپا کند و این دو روزه وهم زندگی نام را در عیش و نوش بگذراند. همین الان که دارم این چند خط را می نویسم تعدادی از مصادیق این بزدلی و کاسبی پیش چشمانم رژه می روند. ..